نجات در وقت اضافه

گزارش تپش از ماجرای اقدام به خودکشی‌هایی که با از خودگذشتگی دیگران ختم به خیر شد

نجات در وقت اضافه

نفس عمیقی کشید و از جایش بلند شد. دیگر به ته خط رسیده بود و می‌خواست کار را تمام کند. لباس پوشید. آخرین نگاهش را به دور تا دور اتاق بهم ریخته‌اش چرخاند، پاشنه کفشش را ورکشید و راه افتاد. یک پل هوایی را از قبل نشان کرده بود. آرام به سمت نرده‌هایی رفت که دو طرف پل کارگذاشته شده بود. یکی از پاهایش را بلند کرد و گذاشت آن طرف نرده‌ها. سرش‌گیج رفت. کمی ترسید و مردد شد، اما چند ثانیه بعد، دوباره آن پای دیگرش را هم از نرده‌ها رد کرد. حالا درست لبه پل ایستاده بود و دیگر هیچ نرده‌ای وجود نداشت که از جانش محافظت کند. دیدن این صحنه ترسناک، برای خیلی‌ها آشنا بود. راننده‌هایی هم که متوجه قصد او شده بودند، کنار اتوبان توقف کردند. مرد میانسالی آرام به او نزدیک شد و سر صحبت را باز کرد. کم‌کم دورتا دور پل پر شد از آدم‌هایی که برای تماشا آمده بودند. صحبت آن دو به درازا کشید و پس از یک ساعت، پسر جوان با کمک مرد هر دو پایش را از نرده رد کرد و از پل پایین آمد. ماجرای دردناک خودکشی هر از گاهی در شهرهای مختلف کشور تکرار می‌شود. گاهی قربانی می‌گیرد و گاهی هم ختم به خیرمی‌شود. کافی است فردی آنجا باشد که علاوه بر شجاعت ، مهارت گفت‌و‌گو با فردی را که قصد خودکشی دارد، داشته باشد.

تلاش پلیس برای جلوگیری از خودکشی
پسر جوان، پل عابر پیاده بزرگراه فتح را برای خودکشی انتخاب کرده بود. بالای پل رفت و آماده پریدن شد. عابران پیاده که متوجه قصد او شده بودند، با پلیس تماس گرفتند. سرگروه واحد گشت انتظامی قرارگاه غرب تهران که همان حوالی مشغول گشت‌زنی بود، چراغ هشدارش را روشن کرد و به سرعت به سمت پل عابر حرکت کرد. انبوه جمعیت آنجا ایستاده بود. به گفته فرمانده یگان امداد پلیس تهران، پس از اعزام پلیس به محل، ماموران این یگان با استفاده از شیوه‌های روانشناسی و پلیسی موفق شدند پسر جوان را از خودکشی منصرف‌کنند.
در ماجرای خودکشی دیگری که دوم خردادماه و در استان کرمان رخ داد، دختر 18 ساله‌ای تصمیم گرفته بود با خودکشی به زندگی خود پایان دهد ماموران کلانتری 22 کرمان زمانی‌که مشغول گشت‌زنی در سطح شهر بودند، ناگهان متوجه دختر جوانی شدند که پشت نرده‌های پل ایستاده بود و می‌خواست خودش را به پایین پرت کند. سرهنگ مهدی پورامینایی، فرمانده انتظامی کرمان در مورد این حادثه گفت:« پس از مشاهده این حادثه، ماموران انتظامی به سرعت خودشان را به آنجا رساندند و با ارائه مشاوره، دختر جوان را از خودکشی منصرف کردند.»


نجات پسر جوان در آسمان
پسر جوان ساعتش را نگاه کرد. عقربه‌ها ساعت 20و25دقیقه دقیقه شب را نشان می‌داد. آرام روی پل هوایی خیابان سرداران شیراز رفت تا فکری راکه مدت‌ها مثل خوره به جانش افتاده بود، عملی کند. جمعیت گوش تا گوش ایستاده بود و هر یک سعی می‌کردند با زبان و تلاش خودشان، او را از خودکشی منصرف‌کنند. چند نفر از عابران با آتش‌نشانی شیراز تماس‌گرفتند و دقایقی بعد سه خودروی آتش‌نشانی آژیرکشان از راه رسید.پسر جوان ناگهان خود را به پایین پرت کرد اما آتش‌نشانی که در نزدیکی او بود دستش  را گرفت و نجاتش داد.



هوشیاری سرباز مانع خودکشی زندانی شد
مرد زندانی از مدت‌ها پیش دچار افسردگی شده بود و به تنها چیزی که فکر می‌کرد، خودکشی بود. از نظر خودش، نه راه پس داشت و نه راه پیش. هرچه بیشتر فکر می‌کرد، بیشتر به این نتیجه می‌ر‌سید که باید کار را یکسره کند. درست در شرایطی که او می‌خواست فکرش را عملی کند، سربازی متوجه ماجرا شد و جلوی خودکشی‌اش را گرفت. امیر حاجی که سرباز همراه این زندانی بود، در مورد این ماجرا گفت:« دوم آذرماه امسال، پزشک بهداری دستور داد تا یکی از زندانیان ندامتگاه قزل‌حصار که از مشکلات خانوادگی و افسردگی رنج می‌برد، به بیمارستان روانپزشکی رازی منتقل شود. من هم سربازِهمراهِ او بودم.
با هم به بیمارستان روانپزشکی رازی رفتیم و او گفت می‌خواهد به سرویس بهداشتی برود. وقتی به سرویس رفت، مدتی منتظر او ماندم، اما زمان زیادی طول کشید و به او شک کردم. احساس کردم در حال انجام کاری است. سریع وارد سرویس بهداشتی شدم و زندانی‌ام را دیدم که خودش را حلق‌آویز کرده بود. با داد و بیداد، پرسنل بیمارستان را از ماجرا باخبر کرده و درخواست کمک کردم که خوشبختانه آمدند و زندانی از مرگ نجات پیدا کرد.»




باید و نباید‌های مشاوره هنگام خودکشی

افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند، درگیر اختلالاتی مانند دو قطبی بودن، افسردگی، اسکیزوفرنی با درصدهای مختلف هستند. البته مسائلی مانند فشارهای اقتصادی، طلاق، بیکاری و حتی اعتیاد هم در مساله خودکشی دخیل است، اما اگر پیشینه این افراد را در نظر بگیریم، همه آنها به درجاتی درگیر اختلالات روانی هستند. در بین زنان و مردان، خانم‌ها بیشتر در مورد خودکشی صحبت می‌کنند، اما این معضل در میان آقایان بیشتر مشاهده می‌شود. شاید به این دلیل که خانم‌ها به مشاوره مراجعه می‌کنند، اما در مورد آقایان کمتر با این مساله مواجهیم.
خودکشی موضوعی نیست که فرد بطور ناگهانی آن را عملی کند. در واقع، فردی که اقدام به خودکشی می‌کند، از مدت‌ها پیش به آن اندیشیده و حالا تصمیم گرفته آن را انجام دهد. البته ممکن است از قبل، هشدارهایی هم به خانواده‌اش داده و بطور مثال به خاطر مشکلات اقتصادی گفته باشد که این چه زندگی است دارم یا چقدر شرمنده زن و بچه‌ام باشم، اما کسی به آن توجه نکرده است.
افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند، دو گروه هستند. یک گروه نمایشی هستند که بحث اینها جداست، اما گروه دیگر کسانی‌اند که بطور واقعی و جدی دست به این کار می‌زنند. در مواقعی که پلیس و آتش‌نشان و قاضی به محل حادثه می‌رسند تا مشاور و روانشناس متخصص بیایند، باید محتاطانه و حساب شده با چنین فردی صحبت کنند. در واقع بحران خودکشی، جایی است که یا می‌خواهیم او را نجات دهیم یا نجاتش داده‌ایم. در چنین مواقعی، این‌که از فرد بپرسیم چرا می‌خواهی خودکشی کنی و دست بردار، سوال بسیار بی‌جایی است. یا این جملات که بگوییم ما همه بدبختی و مصیبت و مشکل داریم یا من هم این مشکل را داشتم، بسیار نادرست است.
این فرد به چنین صحبت‌هایی اصلا توجه نمی‌کند، او به تنها چیزی که فکر می‌کند این است که فقط خودش را راحت کند. در چنین مواقعی ما به همدلی نیاز داریم. یعنی باید صبر کنیم فرد آسیب‌دیده- خود- شروع به صحبت کند. هرچه بر زبان بیاوریم، ممکن است هیجانی به او وارد کند که نتیجه‌اش اشتباه باشد. ابتدا باید اجازه دهیم او آرام آرام شروع به صحبت کند. بطور مثال بگوید این چه زندگی است! یا می‌توانیم به او بگوییم؛ می‌توانی با من حرف بزنی؟ درمان شرایط خاصی دارد، اما ابتدا باید همدلی ایجاد شود. اگر فرد شروع به حرف زدن کرد، باید جمله‌های او را به شکل درستی هدایت کنیم نه اینکه بکشانیم به جایی که یاد بدبختی‌ها و مشکلات زندگی‌اش بیفتد و دوباره هیجانی شود. به طور کلی، در چنین بحران‌هایی، قدم مهم، تشخیص مشکل فرد است که انجام آن، کار یک متخصص روانشناس است که می‌تواند او را آرام کند. روانشناس پس از صحبت کردن با او می‌تواند بفهمد که مشکل او از کجا شروع شده و چرا به این نقطه رسیده است. پلیس و آتش‌نشان و قاضی در این مورد باید اطلاعاتی داشته باشند، اگر هم نداشته باشند تا زمانی‌که روانشناس از راه برسد، باید با آرامش تمام، امکانات لازم نجات را فراهم کنند تا اگر اقدام به خودکشی کرد، آن امکانات اجازه ندهد جان و زندگی‌اش به خطر بیفتد.