یک دهه فراموش شده

پرداختن به قصه‌هایی که در دهه 60 می‌گذر‌د مورد توجه بسیاری از سریال‌سازان قرار گرفته است

یک دهه فراموش شده

دقت کرده‌اید چند سالی است تب دهه 60 در فیلم‌ها و سریال‌ها بالا گرفته و بسیاری از نویسندگان و کارگردانان رغبت دارند قصه‌های خود را در فضای این دهه تعریف کنند و با وام گرفتن از اوضاع تراژیک جنگ، کم و کاستی‌های اقتصادی یا حتی نوستالژی‌بازی با نوع پوشش و عادات و سبک زندگی مردم در ‌آن زمان قلاب خود را در دل توجه مخاطب بیندازند و با ایجاد حس نزدیکی و خاطره ‌بازی، او را برای تماشا و پیگیری اثرشان ترغیب کنند؟ می‌توان گفت فهرست این دست آثار که در سال‌های اخیر ساخته شدند و روی آنتن یا پرده نقره‌ای رفتند، حسابی دارد بلندبالا می‌شود. برخی از این فیلم‌ها و سریال‌ها با پرداختن به زندگی شخصیت‌های حقیقی که در آن دوران روزگار می‌گذراندند به فراخور قصه، فضای دهه60 را به نمایش می‌گذراند مانند سریال شوق پرواز، پرواز در ارتفاع صفر و.... برخی هم به جهت نمایش جنگ یا ماجراهایی گره خورده با آن ناگزیر به دهه 60 سفر کردند؛ مانند سریال «خاک سرخ»،‌ نسخه سریالی «لیلی با من است»، «بیدار باش» و... اما سریال‌هایی هم هستند که قصه‌شان را به آن زمان می‌برند. در این صورت گاهی دهه 60 خودش تشخص پیدا می‌کند و نه تنها به عنوان زمان بلکه در اندازه یک شخصیت در سریال دیده می‌شود. این شب‌ها سریال «برف بی‌صدا می‌بارد» نمایشگر قصه‌ای از دهه 60 است که در ادامه وارد دهه‌های بعدی می‌شود. به واسطه روی آنتن بودن این سریال در اینجا با مرور تعدادی از این سریال‌ها که شمار آنها بسیار است، با دو منتقد و یک فیلمنامه‌نویس درباره چرایی علاقه نویسندگان به آن دهه گفت‌وگو کردیم.

کیمیای ایران
سریال: کیمیا
کارگردان: جواد افشار / نویسنده: زنده‌یاد مسعود بهبهانی‌نیا، زهرا پارسافر / سال ساخت: 1394
حال و هوا: یکی از سریال‌هایی است که قصه خود را پیش از انقلاب آغاز کرد و با نشان دادن سرنوشت دختری به اسم کیمیا، روایتی از زندگی او را در سه فاز داشت. مقطعی از این روایت در دهه 60 می‌گذشت و فضای جنگ و آسیب‌های آن را بر زندگی کیمیا به تصویر می‌کشید. او به واسطه جنگ، مجبور به ترک محل زندگی‌اش یعنی خرمشهر می‌شود. پس از مدتی در خرمشهر حضور پیدا می‌کند و در زمان اشغال شهر، شاهد به اسارت گرفته شدن برادر نوجوان و مجروحش به دست نیروهای عراقی می‌شود. همچنین فرزند تازه متولد شده دوستش را که بر اثر انفجار کشته شده، تحت سرپرستی خود در می‌آورد. مهم‌‎ترین رخداد دهه60 یعنی جنگ در این سریال تاثیر زیادی روی زندگی شخصیت اصلی ایفا می‌کند. بهره‌گیری از فضای دهه‌های گذشته در این سریال در خدمت قصه بود و صرفا نگاه نوستالژیک به آن دوران نداشت. گره بسیاری از مشکلات او در آینده در همین دوران بسته شد و مخاطبان با عبور او از دوره‌های مختلف تا
دهه 80 رسیدند.



   فراز و نشیب‌های یک خانواده
سریال: لحظه گرگ و میش
کارگردان: همایون اسعدیان / نویسنده: همایون اسعدیان، مونا انوری‌زاده/ سال ساخت: 1397
حال و هوا: سریال «لحظه گرگ و میش» ماجرای یک خانواده را در روزهای جنگ نشان می‌دهد و محور آن، دختر این خانواده به نام یاسمن است که فراز و فرودهای زندگی تحصیلی، شغلی، خانوادگی و عاشقانه‌اش با بروز جنگ دچار تغییراتی می‌شود و با حادث شدن جنگ، ناگزیر از مردی که قرار بود با او پیوند ازدواج ببندد دور می‌شود و به ازدواجی دیگر تن می‌دهد که عاقبت خوشی برایش ندارد. بهره‌گیری از فضای دهه60 برای روایت قصه لحظه گرگ و میش در خدمت فضا بود و نقطه آغاز مهم‌ترین ر‌خدادهای زندگی چند شخصیت را به تصویر می‌کشید.



پناهگاه خانوادگی
سریال: وضعیت سفید
کارگردان: حمید نعمت‌ا... / نویسنده: هادی مقدم‌دوست، حمید نعمت‌ا... / سال ساخت: 1390
حال و هوا: «وضعیت سفید» شاید نوستالژیک‌ترین سریالی باشد که در کنار روایت قصه خانواده‌ای بزرگ که در دوران موشکباران در حومه شهر تهران پناه گرفتند بیش از هر چیز جزئیات این دوره از زندگی مردم ایران را نمایش می‌داد. این سریال ریزبینانه به غالب وجوه زندگی مردم از برنامه‌های رادیو و تلویزیون در آن دوران تا دغدغه‌های اقتصادی، زندگی جمعی کنار یکدیگر و سر باز کردن اختلافات خانوادگی و حتی اسباب خانه‌ها می‌پرداخت و مخاطب را در همان فضا قرار می‌داد. «وضعیت سفید» یکی از کامل‌ترین آثاری است که از زندگی خانوادگی در آن زمانه ساخته شده است. نگاه نوستالژیک به تلخی‌ها و شیرینی‌هایی که بیشتر خانواده‌های ایرانی در شهرهایی که مستقیما درگیر جنگ نبودند، از سر گذراندند می‌توان در این سریال دید. وضعیت سفید را می‌توان یکی از نخستین آثار نمایشی تلویزیون دانست که دو دهه پس از جنگ، این دوران را خارج از فضای جبهه و جنگ برای نسل امروز و دیروز روایت کرد.




    آقا صادق و بچه‌ها
سریال: نوروز رنگی
 کارگردان و نویسنده: علیرضا مسعودی / سال ساخت: 1399
حال و هوا: نوروز 1400، «نوروز رنگی» روی آنتن شبکه پنج سیما رفت. تفاوت این سریال که دهه 60 را برای نمایش قصه‌اش انتخاب کرده بود با دیگر آثار روایت شده در این دهه، این است که قصه در فضای مشهد می‌گذشت. پیش از این اغلب سریال‌ها عمده زمان قصه خود را در فضای تهران می‌گذراندند اما این سریال فضای یکی دیگر از شهرهای ایران در این دوره را به نمایش می‌گذارد و ضمن اشاراتی به جنگ، بیشتر سعی در پرداخت به جزئیاتی از زندگی در آن دوران دارد که امروز به حسی نوستالژیک بدل شده است.
خرید تلویزیون رنگی، نوشابه‌های تگری شیشه‌ای، بازگشت رزمنده‌ها، نبود تلفن در منازل و... از همین جنس خاطره‌هایی است که در این سریال گنجانده شده است. تفاوت دیگر «نوروز رنگی» زبان کمدی آن در روایت چنین قصه‌هایی است. پیش از این در سینما «نهنگ عنبر»، «هزار پا»و... را داشتیم اما در تلویزیون کمتر سریالی با زبان کمدی برای بیان آغاز تا پایان قصه‌اش، سراغ دهه 60 رفته بود.




گنج در جنگ
سریال: نابرده رنج
کارگردان: علیرضا بذرافشان / نویسنده: سارا خسروآبادی، علیرضا بذرافشان / سال ساخت: 1390
حال و هوا: «نابرده رنج» سریال کمدی نیست اما زبان شیرینی برای طرح یک قصه متفاوت در زمان جنگ دارد. قصه در تهران دهه60 و در زمانی که مرزهای ایران در تلاطم برای دفاع مقابل حملات عراق است، آغاز می‌شود و مخاطبان ماجرا را با دو جوان که برای یافتن گنج راهی مرزهای غربی کشور می‌شوند، پی می‌گیرد. غالب گفت‌وگوهای میان این دو نفر کمدی است اما در طول قصه با اتفاقات ناگواری هم مواجه هستیم که کام مخاطب را تلخ می‌کند. فضای شهری در این سریال کمتر به نمایش درمی‎‌آید و بیشتر قصه در فضای مرزهای ایران می‌گذرد.




    تهران پرتلاطم
سریال: شاهرگ
کارگردان: سیدجلال دهقانی اشکذری/ نویسنده: کریم لک‌زاده و مقداد محمدی‌نژاد/ سال ساخت: 1399
حال و هوا: جدای از جنگ که در دهه 60 زندگی ایرانیان را تحت تاثیر قرار داد و یکی از مهم‌ترین رخدادهای کشور است. در این دهه همچنان ناآرامی‌‌های سیاسی پس از انقلاب در جریان بود و برخی گروه‌ها با نام‌های مجاهدان خلق و... به فعالیت‌های خود ادامه می‌دادند. این فعالیت‌ها و ناآرامی‌ها در چند سریال به تصویر کشیده شده‌است. یکی از آنها «شاهرگ» بود که سال گذشته روی آنتن شبکه دوی سیما رفت. محور سریال بر بمبگذاری‌های سازمان مجاهدین خلق در سال‌های دهه 60 در کشور و گروهی که برای مقابله با آنان وارد عمل شدند، می‌گذرد. نمی‌شود گفت دهه 60 به عنوان یک مولفه، نقشی پررنگ در این سریال دارد. این دهه در قصه، بستری برای بیان رخدادهای سیاسی است که در آن به وقوع پیوسته‌است. 




    سفر با ماشین زمان
سریال: پنجمین خورشید
کارگردان و نویسنده: علیرضا افخمی/ سال ساخت: 1388
حال و هوا: فیلمنامه این سریال بر پایه یک ماجرای تخیلی بنا نهاده شده‌است. شخصیت اصلی قصه با یافتن کتیبه‌ای با پنج خورشید امکان این را می‌یابد که در زمان سفر کند و از دهه 60 به دهه 80 رفت‌وآمد داشته‌باشد. «پنجمین خورشید» با بهره‌گیری از جذابیت‌های تفاوت زمانه زندگی محسن با دهه‌های بعد، لحظات کمدی خلق می‌کرد. جنگ از دیگر رخدادهای این دوره است که در سریال به آن پرداخته شده‌است.




    آغاز دلدادگی
سریال: دلدادگان
کارگردان: منوچهر هادی / نویسنده: مهدی محمدنژادیان، بابک کایدان / سال ساخت: 1397
حال و هوا: «دلدادگان» سریالی است که قصه آن از اواخر دهه 50 شروع و با ماجرایی عاشقانه آغاز می‌شود که در دهه 60 به بن‌بست می‌رسد و درگیر سیاست و تضارب عقاید چند جوان می‌شود. سنگ‌بنای دشمنی این جوانان که در آینده بروز پیدا می‌کند در اواخر دهه 50 و سال‌های آغازین دهه 60 گذاشته می‌شود. قصه با عبور از این روزها به زمان حال می‌رسد و سرنوشت شخصیت‌هایش را به مخاطبان نمایش می‌دهد.





   عشق سال‌های جنگ
سریال: ستایش 1
کارگردان: سعید سلطانی/ نویسنده: سعید مطلبی/ سال ساخت: 1390
حال و هوا: «ستایش» از آن سریال‌های صداوسیما بود که با استقابل مخاطبان همراه شد. این مجموعه تلویزیونی در سه فصل قصه‎ زنی به به اسم ستایش را روایت کرد که در زندگی با دشواری‌های زیادی مواجه شده و همواره با پدر همسرش، حشمت فردوس چالش‌هایی دارد. فصل نخست این سریال از دهه 60 شروع شد. زمانی که بسیاری درگیر جبهه‌های جنگ بودند، دو جوان در تهران با ماجراهایی مواجه می‌شوند که این آغاز تغییرات زندگی ستایش است. فضای دهه 60 در این سریال جز تاثیرگذاری بر طراحی لباس و صحنه، نقشی پررنگ نداشت و خط اصلی قصه ماجرایی عاشقانه و خانوادگی بود که مخاطبان را با خود درگیر می‌کرد. 





     همیشه 60
سریال‌ها‌: ارمغان تاریکی (1389)، نفس (1396)، زیر خاکی 2 (1400) و...
 نویسنده و کارگردان: جلیل سامان
حال و هوا: سامان را می‌توان سریال‌ساز دهه 60 دانست. کارگردانی که اغلب آثار او در این دهه روایت می‌شود و در گونه تراژدی به فعالیت‌های سیاسی گروهک‌های مختلف در این دوران می‌پردازد. او در تازه‌ترین ساخته‌اش یعنی زیرخاکی نیز قصه‌ای را از دوران پیش از انقلاب آغاز کرد و تا دهه 60 ادامه داد با این تفاوت که در این سریال، زبان سامان، کمدی است و شخصیت‌های نمکی نقش‌های اصلی سریال هستند. در زیرخاکی 2 آنچه در دهه 60 مورد توجه قرار گرفته، جنگ و همچنین فعالیت‌های گروهک‌های مخالف نظام در کشور است. باید دید زیر خاکی 3 که این روزها در حال تصویربرداری است با چه نگاهی خط اصلی قصه‌اش را در دهه 60 ادامه می‌دهد؟




فروریختن ستون‌های خانه
سریال: برف بی‌صدا می‌بارد
کارگردان: پوریا آذربایجانی/ نویسنده: زنده‌یاد مسعود بهبهانی‌نیا،‌ زهرا پارسافر، طیبه شجری / محصول: 1400
حال و هوا: قصه این سریال بلند از دهه 60 شروع می‌شود. بهبهانی‌نیا در این سریال هم مثل کیمیا برای روایت ماجرای یک خانواده سراغ گذشته آنان در دهه‌های پیشین رفته‌است. خانواده‌ای متمول و خوش‎نام در حال آماده‌شدن برای برگزاری مراسم ازدواج فرزندان‌شان هستند که وقوع جنگ و مرگ ناگهانی پدر و مادر، سرنوشت دختران را دستخوش تغییر می‌کند. «برف بی‌صدا می‌بارد» این شب‌ها با طراحی لباس و صحنه متناسب با فضای آن زمان روی آنتن شبکه سه سیماست و مخاطبان خود را به سفری در زمان دعوت کرده‌است.




جنگ تحمیلی مهم‌ترین واقعه دهه 60 است
مرجان اشرفی‌زاده
 فیلمنامه‌نویس و کارگردان
کارگردان سریال در حال تولید «الف دزفول» از جنگ تحمیلی به‌عنوان مهم‌ترین واقعه دهه‌60 نام می‌برد. مرجان اشرفی‌زاده دراین‌باره به جام‌جم می‌گوید: از سال‌های قبل با یک‌سری اتفاقات اشتیاق مردم و فیلمسازان به یادآوری، روایت و ساخت و دیدن فیلم و سریال درباره دهه 60 به اوج خود رسید. حتی در سال‌های گذشته کتابی چاپ شد که در هر صفحه خود به مرور خاطرات دهه 60 پرداخته بود و با یک عکس و شرح کوتاه از روزهای این دوره تاریخ معاصر حس نوستالژی بسیاری از افراد را تحت تاثیر خود قرار داد.
وی عنوان می‌کند: دهه 60 دوره‌ای است که عمده افراد جامعه از طبقات متفاوت خاطرات مشترکی دارند. افرادی که در دهه 60 زیست کرده‌اند یعنی در آن دوره به دنیا آمده یا زندگی کرده‌اند خاطرات جمعی زیادی دارند. مثلا ما به‌عنوان بچه‌های دهه‌شصتی می‌توانیم درباره مداد، خودکار، پاک‌کن و دفتری که استفاده می‌کردیم صحبت کنیم و به خاطره‌ای مشترک برسیم اما اکنون این‌گونه نیست. حتی در دهه‌های قبل هم این‌گونه نبوده است.
اشرفی‌زاده می‌افزاید: دهه 60 به‌دلیل سال‌های اولیه بعد از انقلاب و جنگ تحمیلی شرایط خاصی داشته است که دراماتیک و قصه‌ساز است. با تمام این دلایلی که ذکر شد وضعیتی برای کشور و مردم به وجود آمده بود که بیشتر افراد خاطرات‌ جمعی مشترک زیادی از آن دوران دارند. مرور این خاطرات و حس‌وحال برای فیلمسازان و کارگردان‌ها و نویسندگان سریال‌ها جذاب است و قصه زیادی از آن دوران می‌توان روایت کرد. از طرفی در گذشته سریال‌ها و فیلم‌های زیادی درباره جنگ تحمیلی ساخته شده اما به نقش زن‌ها و خانواده در این دوره کمتر اشاره شده است و اکنون به نظر می‌آید که بیشتر سریال‌ها و فیلم‌هایی که می‌خواهند دوران دفاع‌مقدس را روایت کنند به نقش زنان و خانواده در آن دوران می‌پردازند.
وی ادامه می‌دهد: از سریال الف دزفول که خاطرات کودکی‌ام را در آن روایت کردم تا پروژه «روزی روزگاری جنوب» و «رخشورخانه» و قبل‌تر از همه این سریال‌ها «وضعیت سفید» آقای حمید نعمت‌ا... به مسائلی پرداخته که بسیار دراماتیک است اما تاکنون کمتر به آنها پرداخته شده است. از طرفی مردم سریال‌های تاریخی را دوست دارند و شاید سریال‌سازی درباره دهه 60 کمی راحت‌تر از قبل‌تر از آن باشد و حداقل این‌که ما از آن دوران خاطره داریم و آن دوران را درک کرده‌ایم و راحت‌تر می‌توانیم با زبان هنر و تصویر درباره این دوره صحبت کنیم. این فیلمنامه‌نویس و کارگردان تاکید می‌کند: درباره دهه 60 و دهه‌های قبل از آن قصه‌های ناگفته زیادی وجود دارد که می‌توان درباره آنها فیلم و سریال ساخت اما به دلیل این‌که دهه 60 یک دوره ویژه است که بر مردم ایران گذشته، تولید را برای سریال‌سازی راحت‌تر می‌کند. وی اظهار می‌کند: ما به‌عنوان یک فیلمساز و کارگردان تلویزیونی اگر بخواهیم درباره قبل از انقلاب صحبت کنیم مشکل پوشش و حجاب را خواهیم داشت که برای سازندگان چالش جدی ایجاد می‌کند اما درباره دهه 60، به‌دلیل شبیه بودن زندگی‌ها به یکدیگر می‌توان بازسازی واقع‌گرایانه انجام داد. این واقع‌گرایی و روایت درست را نمی‌توان درباره دهه ۵۰ یا ۴۰ داشت.
اشرفی‌زاده می‌گوید: به نظر من مساله جنگ تحمیلی مساله بسیار مهمی در این دوره است که می‌توان با نگاه متفاوت به آن قصه‌های فراوانی را روایت کرد. قصه‌هایی که می‌توانند مستقیم به موضوع دفاع‌مقدس بپردازند یا این‌که غیرمستقیم به این گذار تاریخی ایران اشاره کند.




دهه 60‌، بخش مهمی از هویت فردی و ملی ماست
رضا صائمی / منتقد سینما و تلویزیون
دهه 60یکی از عجیب‌ترین برهه‌های تاریخ معاصر ماست و خاطرات و مخاطرات آن چنان در هم تنیده شده که ردپای آن همچنان در حافظه تاریخی ما پررنگ است. دهه‌ای که گرچه از یک سو دشواری‌ها، ناکامی‌ها و محرومیت‌های بسیاری با آن گره خورده اما طعم شیرین آن هنوز در پس تلخی‌هایش قابل چشیدن است.
از این رو دهه 60در عین این‌که یک برهه استراژیک برای ایرانی‌ها محسوب می‌شود، واجد کارکردهای نوستالژیک هم بوده‌است که بخش مهمی از هویت فردی و ملی ما را در برمی‌گیرد. از این روست که تلویزیون و سینمای ایران به روایت و بازنمایی دهه 60به شدت علاقه‌مند است و در سال‌های اخیر توجه به این دهه از طرف فیلمنامه‌نویسان و کارگردان‌ها بیشتر شده‌است.
چرایی این رویکرد را باید در چند عامل جست‌وجو کرد؛ یکی از این دلایل گره خوردن خاطرات کودکی و نوجوانی نسل جدید با آن دوره است که یادآوری آن را خوشایند می‌کند. دوم حس خوب آرامش و همدلی که در آن دوران نسبت به دوران جدید بیشتر وجود داشته‌است. در واقع خاطره‌انگیز بودن این دوره به مثابه یک مولفه تاریخی واجد ظرفیتی دراماتیک است که به کار تلویزیون و سینما می‌آید.
گرچه بازتولید زمانی و مکانی آن دوره با توجه به تغییر و تحولات پر سرعت اجتماعی بسیار دشوار است اما هنوز هم مخاطب علاقه‌مند روایت قصه‌های آن دوره است؛ قصه‌هایی که تجربه‌های زیسته خودش نیز با آن پیوند خورده‌است. ضمن این‌که برخی سویه‌های نوستالژیک آن دوره دارای کارکردهای کمیک هم بوده و در واقع دهه 60از ظرفیت‌های طنازانه بالایی برخوردار است. حتی می‌توان گفت برخی شمایل و صورت‌های سبک زندگی در آن دوره ذاتا از قابلیت کمدی موقعیت برخوردار بوده‌است که صرف به تصویر کشیدن آن می‌تواند ایجاد طنز یا فضای مفرح برای مخاطبان داشته باشد.
  می‌گویند عبور از بحران موجب خنده می‌شود. بر این مبنا شاید عبور از بحران‌های دهه 60 این فرصت را فراهم کرده تا بتوانیم از تداعی و تماشای آن دوره بر سر شوق بیاییم و حتی به دشواری‌های آن بخندیم. ازاین‌روست که کارگردان‌ها در تلویزیون و سینما اغلب دهه 60 را در ژانر کمدی بازنمایی می‌کنند.
شاید گزافه نباشد که توجه و گرایش سینما و تلویزیون ایران به روایت دهه 60 دلایل روان‌شناختی و جامعه‌شناختی دارد. وقتی چیزی هم دلیل رنج ماست و هم شادی‌های ما و زمانی که خاطرات و مخاطرات دو روی یک سکه است، آن برهه از زمان در کانون توجه قرار می‌گیرد. بنابراین دهه 60 برای سینما و تلویزیون ایران از این منظر نیز بسیار جذاب است.



دهه 60، موقعیت‌های کمدی، سیاسی و اجتماعی زیادی دارد
محمدرضا مقدسیان
 منتقد سینما و تلویزیون
آنچه باعث شده که ساخت سریال درباره دهه 60 بیش از گذشته رونق بگیرد دارای چند وجه مختلف است، در وجه اول سیاستگذاری‌های کلانی است که برای تصویرسازی از این دهه توسط مسؤولان انجام شده است. در این دیدگاه کلان مسؤولان علاقه دارند تا برای نسل جدید متولد دهه ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ که این دوره را تجربه نکرده‌اند، تصویری از دهه 60 که یکی از مهم‌ترین دهه‌های قرن معاصر برای ایران بوده است، ترسیم کنند. البته این وجه یک لایه دومی هم دارد که برای نسلی که دهه 60 را تجربه کرده اما درباره بسیاری از اتفاقات سیاسی و اجتماعی آن دوره اطلاعات کافی ندارد آگاهی‌بخشی انجام داده و به نوعی یادآوری و بازخوانی دهه 60 برای متولدین دهه ۵۰ و ۶۰ و ماقبل آن است.
در گذر زمان و با توجه به اتفاقات تاریخی و سیاسی که همیشه ایران آبستن آن بوده، بازنمایی گذشته و تاریخ معاصر برای مخاطبان جذاب است. تاریخ پرحادثه دهه 60 از لحاظ فضای سریال‌سازی و فیلمسازی از جایگاه ویژه‌ای برای فیلمسازان برخوردار است چون هم گذشته روایت شده و هم این‌که دوران بعد از انقلاب را روایت می‌کند که نسبت به دهه‌های پیش از آن از ممیزی کمتری برخوردار است.
از سوی دیگر اگر بخواهیم از وجه هنری هم به این پدیده نگاه کنیم باید این واقعیت را بپذیریم که جریان سریال‌سازی در ایران و به‌طور خاص در بخش فیلمنامه‌نویسی و پس از آن کارگردانی، از نداشتن گونه‌های مختلف سینمایی و تنوع داستان رنج می‌برد.
اصولا فیلم‌ها و سریال‌ها در ایران به دو ژانر کمدی و اجتماعی تقسیم می‌شوند و در این دو ژانر قطعا خطر تکرار وجود دارد. به‌همین‌دلیل کارگردان‌ها و فیلمنامه‌نویس‌های ما سراغ دهه 60 می‌روند که موقعیت‌های کمدی و اجتماعی زیادی داشته است. این نوعی هوشمندی است که فیلمنامه‌نویس با عقبگرد تاریخی و ساخت سریال درباره آن دوره از تکرار جلوگیری می‌کند. از طرفی بخش کنجکاو ذهن مخاطب همیشه به‌دنبال دیدن اتفاقات در دهه‌های گذشته است و می‌توان از این پتانسیل برای تولید سریال و جذب مخاطب استفاده کرد.
مخاطب دوست دارد تصویری را از دورانی ببیند که آن را تجربه نکرده یا اگر تجربه کرده از نگاهی دیگر آن را در قالب تصویر ببیند. نوستالژی هم در بیشتر مخاطبان ایرانی وجود دارد و به‌همین‌دلیل اگر سریال خوب تاریخی ساخته شود قطعا با استقبال مخاطبان روبه‌رو خواهد شد.
این بازگشت به گذشته شاید هزینه‌های اضافی برای تیم تولید در بر داشته باشد اما استقبال مخاطب را به همراه خواهد داشت. دهه 60 یکی از بهترین دوره‌هایی است که می‌توان درباره آن سریال ساخت و به تکرار نیفتاد. این دوره برای هر فیلمساز و فیلمنامه‌نویسی مملو از اتفاقات پرهیجان سیاسی، اجتماعی و کمدی است.
به لحاظ فیلمنامه‌نویسی هم اگر قرار باشد مخاطب دائم سریال‌هایی که درباره زمان حال ساخته شده است ببیند و با موقعیت‌هایی که در طول روزمره خود لمس می‌کند روبه‌رو شود، قطعا دچار خستگی ذهنی خواهد شد و مخاطب سریال‌ها با ریزش مواجه می‌شود که متاسفانه شاهد این مساله هم بوده‌ایم که در برخی موارد سریال‌هایی ساخته شدند و با این مشکل مواجه بودند. این ریزش مخاطب به این دلیل است که چنین سریال‌هایی از واقعیت دور و به درام نزدیک می‌شوند و این موضوع برای بسیاری از مخاطبان تلویزیون مناسب نیست و خطر پس‌زدن مخاطب را به همراه خواهد داشت اما وقتی عامل زمان در تولید سریال حذف می‌شود امکان غلط‌گیری از طرف مخاطب کاهش می‌یابد و فیلمنامه‌نویس و فیلمساز می‌تواند نگاه خود را به سریال تحمیل کند.
در حقیقت سفر در تاریخ می‌تواند موقعیت‌های بدیعی را به لحاظ داستانی برای فیلمنامه‌نویس‌ها فراهم کند که هم تازگی دارد و هم می‌تواند متناسب با دیدگاه فیلمنامه‌نویس و کارگردان پیش رود.