دولت قوی و زنگ تفریح

دولت قوی و زنگ تفریح

سینا علی‌محمدی روزنامه‌نگار


 مدرسه هم، مدرسه‌های قدیم. کلی زنگ تفریح داشت؛ مثلا همین که در برنامه می‌نوشتند زنگ ورزش یا هنر، خود آن کسی هم که برنامه را ریخته بود، می‌دانست یا برایش معلم ندارند یا بالاخره یکی مثلا معلم پرورشی و  ادبیاتی چیزی پیدا می‌شود و کلاس را برگزار می‌کند و می‌گذرد. ما هم عادت کرده بودیم برخی برنامه‌های درسی را به چشم همان زنگ تفریح ببینیم. مثل حالا که نبود، به‌خصوص این مدارس غیرانتفاعی را دیده‌اید؟! چقدر جدی می‌گیرند! کلاس تئاتر، کلاس موسیقی، کلاس انواع زبان‌های خارجی و... زمان ما از این خبرها نبود، ما با عمق وجودمان درک کرده بودیم هنر و ورزش یک‌جور زنگ تفریح هستند که حالا ظاهرش قدری متفاوت است. ما بزرگ شدیم و خوشبختانه در سطح وزارت آموزش و پرورش این نگاه تا حدی ترمیم شد. اما ذات نگاه تفریحی و سرگرمی به ورزش و هنر آنقدر ریشه دوانده است که حتی در مدیریت کلان این دو حوزه مهم هم قابل مشاهده است. کافی است مروری کنیم بر رویکرد انتخاب وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی و ورزش و جوانان( تربیت بدنی سابق) در دولت‌های گذشته و به‌خصوص چهار دولت قبلی، دو وزارتخانه‌ای که کاملا فضای تخصصی و حتی جنسی متفاوت و خاص از دیگر حوزه‌ها دارند، اغلب میان مردان سیاسی که جا مانده از جایگاه‌های مشابه در دولت بوده‌اند به شکل غنائمی تقسیم شده‌اند و دودش در چشم اهالی هنر و ورزش رفته و شرایطی رقم خورده که گلایه‌های فراوان روی هم انباشته شده است و بسیاری از ورزشکاران و هنرمندان در سخت‌ترین دوران کاری و حرفه‌ای خود قرار دارند و این موضوع تا حدی در مصاحبه‌های هنرمندان، بلاتکلیفی بسیاری از فدراسیون‌ها و حواشی تمام‌نشدنی باشگاه‌های بزرگ و عدم رشد سهمیه‌های المپیکی و... نمایان است.ژ اکنون در آستانه تشکیل دولتی قوی و مستقل هستیم که با تجمیع توان همه متخصصان و نخبگان متعهد قرار است تشکیل شود؛ دولتی که طبیعتا انتظار می‌رود در تمام حوزه‌ها قوی باشد به‌خصوص فرهنگ، هنر و ورزش که بسیاری از نوجوانان و جوانان در گروه تاثیرپذیران جدی از عملکرد دولت در این حوزه‌ها هستند. شاید در مرحله نخست، مهم‌ترین خواسته از دولت فراموش کردن نگاه تفریحی - غنائمی به این دو وزارتخانه باشد که نمود آن را باید در انتخاب فردی در جایگاه وزیر دید که از جنس همین حوزه‌ها باشد که پیش از این هم در مواردی شاهد آن بوده‌ایم. دوران وزارت آقای صفارهرندی یا دوران ریاست آقای محسن مومنی‌شریف در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی یا تکان محسوسی که این روزها در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شاهد آن هستیم، همگی محصول کنار گذاشتن رویکرد تفریحی و بهره‌گیری از مدیرانی است که اهلیت، مقبولیت و توان مدیریتی توامان را در این حوزه‌های خاص داشته‌اند.  امید است دولت قوی سیزدهم بتواند با انتخاب‌هایی درست، هوا و روح تازه‌ای در کالبد ورزش و فرهنگ ایران بدمد.