با دستور لغو اجرای سند 2030 توسط رئیس جمهور این سوال پیش آمد که مگر اجرای این سند توسط دولت قبل ابلاغ شده بود؟
نقطهپایانی برای یک سند جنجالی
دبیر شورایعالی انقلابفرهنگی دوشنبه گذشته اعلام کرد هفت مصوبه این شورا از جمله «لغو اجرای سند۲۰۳۰» از سوی رئیسجمهور و رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی برای اجرا به دستگاههای مربوطه ابلاغ شد. خبری که یک سوال مهم و اساسی به همراه داشت؛ چرا پس از گذشت پنجسال این مصوبه هنوز لغو اجرا نشده است؟ طی این سالها بارها رسانهها و مسؤولان نسبت به تداوم اجرای این سند هشدار داده بودند و در بسیاری از موارد آنها حتی مصادیق آشکار اجرای این سند را هم عنوان کرده بودند اما دولت پیشین همچنان اصرار داشت این سند اجرا نمیشود و مدتهاست به محاق رفته است. محمود واعظی، مسؤولدفتر حسن روحانی خرداد امسال به آشکار اعلام کرد: «دولت هیچ مصوبه و اقدامی درباره سند2030 نداشته است. » مسؤولان آموزش و پرورش دولتدوازدهم هم با بالاگرفتن بحثها درباره اجرای خاموش این سند عنوان کردند: «در نظام آموزشی پنهانکاری نداریم.» آنها گفتند مصداقهای منتشرشده از اجرای این سند به دلیل اشتراکاتی است که سند تحول آموزش و پرورش با سند2030 دارد! و رئیس وقت کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی هم اعلام کرد: «سند2030 بهکلی کنار رفته است.» اما چند روز پیش با لغو اجرای این مصوبه از سوی ابراهیم رئیسی مشخص شد که این سند با وجود تمام مخالفتها، لغو اجرا نشده بود. علیرضا سلیمی، عضو هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی معتقد است این سند برای دولت قبل «حکم ناموس» را داشته و گرنه باید از سوی رئیس دولت پیشین لغو میشد. اصرار به اجرای خزنده این سند از سوی مسؤولان پیشین بر چه مبنایی بوده و چطور با وجود همه نگرانیها و هشدارها مبنی بر اجرای این سند توجهی به آن نشده است؟ سوال دیگر اینکه چگونه میتوان مطمئن بود که این سند با وجود لغو اجرا از سوی سیدابراهیم رئیسی و ابلاغ آن توسط سرپرست وزارت آموزش و پرورش همچنان بهصورت زیرپوستی رنگ اجرا به خود نگیرد؟
ماجرای سند2030 از آذر95 آغاز شد؛ زمانی که این سند با حضور وزرایوقت آموزش و پرورش و علوم ایران با برگزاری مراسمی رونمایی شد. در آیین رونمایی از این سند محمد فرهادی، وزیر وقت علوم اعلام کرد: «تهیه سند ملی آموزش2030 نشانه حرکت هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران مطابق با آخرین مصوبات و دستورالعملهای بینالمللی است!» آنطور که گفته شد این سند توسط کمیسیون علمی، فرهنگی و تربیتی یونسکو در ایران و در چارچوب عمل جهانی آموزش به عنوان سندملی آموزش2030 ایران تهیه و تدوین شده بود. هر چند زمزمههای مخالفت با پذیرش چنین سندی از همان ابتدا پاگرفته بود اما برای نخستینبار رهبر معظم انقلاب اردیبهشت96 و در دیدار صدها نفر از معلمان سراسر کشور به موضوع پذیرش سند 2030 یونسکو از سوی دولت اشاره کردند و با انتقاد شدید از این موضوع گفتند: «این سند و امثال آن مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود و امضای این سند و اجرای بیسر و صدای آن قطعا مجاز نیست و به دستگاههای مسؤول نیز اعلام شده است.» ایشان فرمودند: «به چه مناسبت یک مجموعه به اصطلاح بینالمللی که تحتنفوذ قدرتهای بزرگ نیز قرار دارد به خود حق میدهد برای ملتهایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون تکلیف معین کند؟» هرچند هشدارهای صریح رهبر معظم انقلاب پیرامون پذیرش این سند در خرداد96 به لغو آن در شورای انقلاب فرهنگی منجر شد اما تداوم اجرای این سند در روند نظام آموزشی ایران باعث شد چندی بعد باز هم رهبر معظم انقلاب درباره آن هشدار بدهند. ایشان اردیبهشت97 یعنی یکسال پس از لغو این سند در شورایعالی انقلابفرهنگی درخصوص سند2030 فرمودند: «من سالگذشته، رسما و علنا و با قاطعیت، اجرای این سند انحرافی را منع کردم که با استقبال مسؤولان هم مواجه شد اما شنیدهام در بخشهای مختلف برخی مفاد سند۲۰۳۰ در حال اجراست که این به معنای قراردادن مهمترین مساله کشور در اختیار بیگانگان است.» نکته جالبتوجه اینکه پس از اعتراضات به اجرای خزنده این سند با وجود لغو نمایشی آن، حسن روحانی خرداد96 تصویر مصوبه دولت درباره این سند را در صفحه رسمیاش در اینستاگرام با عنوان «دروغهای بزرگ درباره سند2030» منتشر کرد و به پیوست آن نوشت: «فریبکاران حتی به رهبری هم گزارش دروغ دادند و مدعی هستند دولت مصرانه به دنبال اجرای این سند است.» ادعایی که حالا با لغو اجرای آن توسط ابراهیم رئیسی نشان میدهد حتی رئیس دولت پیشین دستوری برای لغو اجرای آن صادر نکردهبود. این در حالی بود که همان زمان علی لاریجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی هم از دور زدن مجلس در بررسی این سند انتقاد کردهبود. پیرو این موضوع 151نماینده مجلس هم در نامهای از حسن روحانی خواستند لغو سند ۲۰۳۰ را رسما اعلام کند. در این میان قوهقضاییه هم اطلاع داشتن از جزئیات سند ۲۰۳۰ را دروغ محض خواند و رئیس وقت دستگاه قضا از دولت حسن روحانی خواست مسؤولیت کار خود را در این زمینه به عهده بگیرد و دنبال شریک جرم نباشد.
اجرای خاموش سند
پس از هشدارهای مداوم رهبر انقلاب و ادعای اجرا نشدن این سند از سوی دولت وقت این سوال پیش آمد که چگونه این سند با وجود لغو (نمایشی) آن توسط دولت همچنان اجرا میشدهاست؟ مهمتر اینکه مصداقهای تداوم اجرای این سند در نظام آموزشی چه بودهاست؟ عدهای معتقدند با توجه به بندهای قید شده در این سند نباید نشانی از اجرای آن در نظام آموزشی وجود داشتهباشد اما در مقابل عدهای قرار دارند که میگویند تنها مصادیق اجرای خاموش و خزنده این سند در نظام آموزشی هویدا نشدهاست.
ناصر حسینیپور، نماینده مردم گچساران در مجلس شورای اسلامی معتقد است بسیج تمامی امکانات نظام و جامعه اسلامی و نهادهای فرهنگی، آموزشی، هنری، اجتماعی و ارتباطات جمعی به منظور تبیین مفهوم و فلسفه جهاد و ایثار و شهادت ضروری است. او میگوید: «سالها پطروس و... را در کتب درسی ما وارد کردند و به دنبال آن بودند سند ۲۰۳۰ را هم وارد کنند. متاسفانه درس شهید فهمیده را از کتب درسی حذف کردند و حتی ماجرای اشغال فلسطین توسط رژیمصهیونیستی از کتب درسی برداشته شد و به اسم خشونتزدایی، جهادزدایی کردند.» ساده شده اشاره این نماینده مجلس درباره این موضوع این است که عنوان اجرای این سند ممکن است حذف شدهباشد اما در القای مفاهیم ضدارزشی همچنان محتوای این سند در حال اجراست. بیرون از حوزه کتابهای درسی هم مصادیق فراوانی از اجرای خاموش این سند میتوان به دست آورد. تنها کافی است گشتی در بازار پررنگ و لعاب کتاب کودک بزنید تا متوجه شوید چه تعداد ناشر، کتابهای خوشآب و رنگی در راستای القای مفاهیم این سند را برای کودکان و نوجوانان دبستانی منتشر کردهاند.
محسن عبداللهی، فعال حوزه کتاب کودکان در این ارتباط میگوید:«این موارد تنها در متن مکتوب این کتابها دیده نمیشود، بلکه با مشاهده نکاتی که در تصاویر آنها وجود دارد، متوجه میشویم علاوه بر آن آموزشها، بحث شرطیسازی و عادت کودک به تصاویر نامناسب را نیز مورد هدف قرار دادهاند.» حوزه نشر تنها حوزه مورد علاقه برای اجرای خاموش این سند نبوده و رسانههای تصویری هم سهم عمدهای در اجرای خزنده مفاهیم این سند داشتهاند. نگاهی به روند تولید فیلمهایی با مضامین جنسی برای کودکان و نوجوانان نشان میدهد هالیوود به صورت برنامهریزیشده محورهای سند ۲۰۳۰ را دنبال میکند. به عنوان مثال، چند سال پیش در سینماهای آمریکا فیلمی به نمایش گذاشته شد که روایت تلاش بیپرده سه نوجوان در سن بلوغ برای رفتن به مهمانیای است که در آن قرار است اولین تجربیات جنسی خود را کسب کنند. در سالهای قبل از ۲۰۰۰ آشنایی و آموزش جنسی در فیلمهای سینمایی بیشتر در سنین ابتدای جوانی و بعد از دوران به اصطلاح کالج رخ میداد. اما تقریبا در یک دهه گذشته، کودکان و نوجوانان نیز در جامعه هدف و مخاطبان آموزش مسائل جنسی و محتوای آن قرار گرفتهاند.
نشانههای خاموش اجرای یک سند
شاید به چشم دولت تدبیر نیاید اما نشانههای اجرای خاموش این سند برای بسیاری روشن است. اگرچه محمود امانی تهرانی، دبیرکل شورایعالی آموزش و پرورش به جامجم میگوید: «سند 2030 حتی یک روز در حد یک خط یا یک جمله هم در دستور کار شورایعالی قرار نگرفت و هیچوقت مطرح نبود.» اما علیرضا سلیمی، عضو هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی و عضو پیشین کمیسیون آموزش مجلس دوره گذشته معتقد است برخلاف اصرار مسؤولان دولت پیشین در لغو اجرای این سند، مفاد آن همچنان به صورت خاموش و با تغییر نام برخی سرفصلها در حال اجرا بودهاست. او به جامجم میگوید: «فهرستی از مصادیق اجرای این سند جمعآوری شده و در کمیسیون آموزش مجلس به آن پرداخته میشود تا با ارجاع آن به مسؤولان ذیربط با متخلفان این امر برخورد شود.» رضا حاجیپور، سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس هم از برگزاری چندین جلسه کمیسیون آموزش با وزیر آموزش و پرورش درباره بررسی مصادیق اجرای این سند خبر میدهد و به جامجم میگوید: «با برگزاری چندین جلسه و با حضور وزیر آموزش و پرورش به بررسی برخی مصادیق اجرای این سند پرداخته شده و حالا با لغو اجرای آن توسط رئیسجمهور و همچنین ابلاغ آن به وزارت آموزش و پرورش مطمئن هستیم دیگر این سند در نظام آموزشی ایران جایی نخواهد داشت.»
متولیان تازه اجرای سند 2030
مصادیق دیگری هم از حضور پررنگ این سند در برنامههای اجرایی وجود دارد که البته به چشم دولتمردان پیشین نیامدهاست! یکی از آنها بیتوجهی به برنامهها و مصوبات برای اجرای سیاستهای کلی خانواده است که از سوی دولت با بیتوجهی محض روبهرو بود. آنقدر که صالح قاسمی، پژوهشگر حوزه جمعیت به جامجم میگوید: «نهتنها مسؤولیتهای محول به دولت در رابطه با جمعیت و خانواده از سوی دولت دوازدهم اجرا نشد بلکه سیاستهایی ضد آن در دولت تدبیر به اجرا درآمد.» مخالفت هرباره با اجرای سند 2030 منجر به لغو اجرای آن در دولت پیشین نشده و هر بار با تغییری در لفافه پوشیدهتر و به شکلی عجیبتر به اجرا درآمدهاست. وقتی نهادهای دولتی به دلیل نظارت درست نهادهای مربوطه و البته نقش پررنگ رسانهها پیرو توصیههای رهبری دست متخلفان را رو کردند این بار اجرای این سند توسط متولیان تازهتری به نام «انجمنهای غیردولتی» ادامه یافت. متولیان تازه ویژگیهای مناسبتری در اجرای این سند دارند چرا که از یک طرف پاسخگویی و نظارت بر انجمنها به مراتب کمتر از نهادهای رسمی است و به این واسطه امکان گسترش و ارائه این آموزشها بدون پاسخگویی و نظارت نهادهای مربوط فراهم میشود و از طرف دیگر امکان ارتباطگیری و حمایت مستقیم نهادهای بینالمللی را فراهم میکند. به عنوان مثال «فدراسیون بینالمللی تنظیم خانواده» از دههها قبل به دلیل گسترش فعالیتهایش توانسته در سراسر دنیا از جمله ایران از سال73 دفاتری تاسیس کند، این در حالی است که هدف اصلی این فدراسیون، تنظیم خانواده یا همان کاهش فرزندآوری و کنترل جمعیت است و در این راستا، تحت عنوان بهداشت باروری و پیشگیری از ایدز، فعالیتهای متنوعی را انجام میدهد که یکی از اصلیترین آنها ارائه آموزشهای جنسی به کودکان و نوجوانان است. آنچه درباره این انجمن اهمیت دارد این است که آموزش جنسی را دقیقا مطابق با همان محتوای سند ۲۰۳۰ که توسط یونسکو تدوین شدهاست در ایران پیاده میکند.
پیامدهای اجرای این سند
در گفتههای ناصر حسینیپور به بخشی از پیامدهای اجرای این سند اشاره شد، زدودن روحیه جهادی با تابلوی خشونتزدایی یکی از آن اشارههاست. شاید صریحترین پیامد اجرای این سند را بتوان در اشارات رهبر معظم انقلاب دید. ایشان در این خصوص به واکاوی دلایل اصرارهای آشکار و پنهان بیگانگان برای تحکیم این سند نکات مهمی خطاب به مسؤولان گوشزد کردند. رهبر انقلاب اسلامی در اردیبهشت ۹۸ در این رابطه گفتند: «جان کلام در سند ۲۰۳۰ که فصل مهمی از آن به آموزش و پرورش اختصاص دارد، این است که نظام آموزشی باید جوری تنظیم شود که فلسفه، سبک زندگی و مفهوم حیات بر اساس مبانی غربی به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود.» تغییر سبک زندگی ایرانی- اسلامی به سبک زندگی غربی که در اشارههای رهبر معظم انقلاب هم میتوان دید از جمله اهداف مهم اجرای این سند است. این نکته از جایی در چند سال اخیر بیشتر به چشم میآید که به موضوع رهاشدگی مهدهای کودک در ایران نگاه کنیم. این رهاشدگی بستر مناسبی برای تهیه خوراک فرهنگی از سوی آنها که اصرار به اجرای این سند دارند مهیا کردهاست، زیرا کیست که نداند تاثیرات این خوراکها در ذهن کودکان چنان تثبیت میشود که تغییر آن در سن بزرگسالی امکانپذیر نیست. رهبر انقلاب اسلامی هم با تأکید بر حساسیت در مقابل نفوذ دشمن در این رابطه فرمودند: «دشمن قصد دارد کاری را که به وسیله نظامی از انجام آن ناتوان است، با نفوذ و از راههایی مانند سند ۲۰۳۰ دنبال و انسانهایی تربیت کند که مثل او فکر و اهداف عملیاتی او را پیاده کنند تا زمینه غارت ملتها فراهم شود.»
چرا سند تحول خاک میخورد؟
پنج سال مخالفت رهبر انقلاب، مجلس شورای اسلامی، قوه قضاییه، شورای عالی انقلاب فرهنگی و بیشمار شهروندان و کارشناسان حوزه آموزش زمان مناسبی برای لغو اجرای این سند از نظام آموزشی ایران بودهاست و این کار تا چند روز پیش صورت نگرفتهبود. هر بار هم که نشانهای از اجرای آن آشکار میشد بهانههایی از سوی دولت پیشین در توجیه آن صورت میگرفت، اینکه این سند اشتراکاتی با سند تحول دارد یکی از آن بهانههاست هر چند شاید عجیبترین آنها همان گفته محمود واعظی است که اعلام کردهبود «سند 2030 به اشتباه وارد لایحه بودجه شدهاست»! اما شاید حالا مهمتر از کشف نشانههای اجرای خاموش این سند در دولت پیشین، طرح این سوال باشد که چرا در حالی سند 2030 ظرف شش ماه توسط دولت تدبیر و امید عملیاتی شد که سند تحول آموزش و پرورش با وجود اصرار چندباره رهبر معظم انقلاب 9 سال است اجرا نشده و مسکوت ماندهاست؟ برخی معتقدند سند 2030 صرفا سندی نیست که روی کاغذ قید شدهباشد بلکه سالیان سال است درباره آن فرهنگسازی شده و به نوعی به خورد کارشناسان آموزشی داده شدهاست. همین نکته است که واهمه تکرار اجرای این سند همچنان وجود دارد. برخی کارشناسان معتقدند در بافت آموزش و پرورش همچنان افرادی حضور دارند که کاملا اندیشهشان طبق سند ۲۰۳۰ شکل گرفتهاست.