نسخه Pdf

هر چی متداول بشه، خوب نیست!

تلاش برای مصرف‌گرا نبودن در دنیای امروز بدل به یک کار دشوار جذاب شده‌ است

هر چی متداول بشه، خوب نیست!

اصلا محال است چیزی مد شود و بروم سراغش! بله. خودم هم گاهی به خودم می‌گویم چه دیدگاه افراطی بدی! بعد هم با لحن یک مادربزرگ دنیادیده به خودم گوشزد می‌کنم که تو هم از این طرف بوم افتاده‌ای دختر! ممکن است حالا یک چیزی هم مد شود و خوب باشد، نباید جلوی جریان‌های تازه ایستاد اما راستش همه می‌دانیم این جریان‌ها زیادی باشتاب می‌آیند و بیشتر از هر چیزی هم بعد تجاری دارند. نصف ماه را توی خیابان راه می‌رویم و توی اینستاگرام چرخ می‌زنیم، کالاهای تازه از آن لیوان تازه پشت ویترین تا قاشق و فنجان صدای‌مان می‌زنند، لباس‌های مختلف، کش مو و گل‌سر و خیلی چیزهای دیگر همه با هم به ذهن‌مان هجوم می‌آورند و خلاصه اگر با این اوضاع اقتصادی پولی هم ته بساط‌مان بماند، کلی گزینه برای خرج کردنش داریم. دنیای مادربزرگ‌هایمان اما برعکس ما بود. مثلا برای مادربزرگ من مهم بود که پول داشته باشد تا یک کیف پول شیک. آنها زندگی را خیلی کاربردی‌تر از ما می‌دیدند و ما آدم‌های امروز خیلی لوکس‌تر. این همان چیزی است که مصرف‌گرایی نام گرفته و خلاصه هر طرف زندگی‌مان را که نگاه کنیم، می‌بینیم قبل از ما رسیده‌است! خب حالا چه کنیم با این غول مصرف‌گرایی که هر روز کلی کالای زیبا و خوش‌آب‌ورنگ می‌گذارد مقابل‌مان!

اول ــ با خودمان حرف بزنیم! 
لازم است واقعا در برابر انتخاب‌هایمان بایستیم و از خودمان بپرسیم آیا الان فلان چیز را لازم دارم؟ واقعا باید گل‌‌سر تازه بخرم؟ واقعا لازم است پولی را که برای به‌دست آوردنش یک ماه زحمت کشیده‌ام را خیلی راحت خرج کنم؟ و خب اگر با خودمان منطقی و روراست حرف بزنیم، خودمان هم با ما صادقانه راه می‌آید و آنچه را که لازم است گوشزد می‌کند. پس باید برای خرید مایحتاج خود، فرق «نیاز» و «خواسته» را تشخیص دهیم که چه چیزی را واقعا نیاز داریم و چه چیزی فقط یک خواسته است. خوبی فروشگاه‌های بزرگ این است که هر آنچه می‌خواهید بخرید یکجا وجود دارد اما از بدی‌شان همین بس که پر از کالاهای غیرضروری‌اند و فقط بی‌خود و بی‌جهت جیب شما را خالی می کنند. پس هنگام خرید از فروشگاه‌های بزرگ، لطفا چشم‌تان را روی برخی از راهروهای آن ببندید.

دوم ــ تکرار خیلی هم خوب است
خیلی‌ها با تکراری شدن لباس یا وسایل‌شان مشکل دارند. یعنی فکر می‌کنند مشکل از لباس و وسایل است و برای همین هم مدام می‌خواهند عوض‌شان کنند اما بهتر است بگردند دنبال آن مشکلی که درون‌شان ریشه کرده و می‌گوید وسایل بیچاره تکراری شده و به‌کار نمی‌آیند. 
همان حسی که به آدم‌ها دستور می‌دهد چه بخرند و چه نخرند را باید پیدا  و اصلاحش کرد. باید یادش داد خرید کردن هنر نیست، هنر واقعی نگهداری از چیزهایی است که داریم. 

سوم ــ چند تا لازم دارم؟
یکی از مشکلات اساسی در بخش مصرف، عادت نکردن مردم به خرید به اندازه نیاز است. بیشتر مردم ترجیح می‌دهند نیازهای خود به‌ویژه نیازهای خوراکی را به‌صورت یکجا و انبوه تهیه کنند. برخی خریدهای فله‌ای و انبوه را مایه تفاخر و نشانه دست و دلبازی خود می‌دانند و خریدهای به اندازه و کم را به خست تعبیر می‌کنند. درحالی‌که خریدهای انبوه و فله‌ای موجب مشکلاتی برای خانواده شده و سرمایه آدم را هم راکد می‌کند. به مرور زمان، بسیاری از مواد خوراکی کیفیت اولیه خود را از دست می‌دهند و فاسد می‌شوند و باید آنها را دور ریخت، مواد بسیار به فضا و جای مناسب نیاز دارد که این مورد، برای خانواده‌ها دردسرساز است.

زینب مرتضایی‌فرد - روزنامه‌نگار