نیاز اروپا به ایران در فصل جدید مذاکره

چرا اتحادیه‌اروپا شتاب‌زده به دنبال بازگشت طرفین به میز گفت‌وگو است؟

نیاز اروپا به ایران در فصل جدید مذاکره

قبل از هر چیز باید این موضوع را مرور کنیم که نقشه‌راه و ابتکارات ایران در سه ماه گذشته که مذاکرات دچار وقفه شده‌بود، شرایط را از حالت تنش در وضعیت دیپلماسی سازنده نگه‌داشت و این موضوع در نقش آلترناتیو، اروپا و غرب را به صورت عاجل به تهران کشاند تا برای اهداف خود به دنبال راه انداختن سازوکار مذاکرات باشند. از روز شنبه که جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه‌اروپا به ایران آمد تاکنون بازتاب‌ها و تحلیل‌های زیادی در سطح رسانه‌های جهانی پیرامون این موضوع مطرح شده که نشان‌دهنده اهمیت آن بوده‌ است.

اروپا در بالاترین سطح می‌خواهد به سه ماه مسکوت ماندن مذاکرات وین پایان دهد، جوزپ بورل مسؤول سیاست خارجی اتحادیه‌اروپا که اول این هفته برای نخستین بار در دولت سیزدهم به تهران آمد، به شکل شتاب‌زده از بازگشت به میز گفت‌وگو و از سرگیری مذاکرات گفته‌است؛‌ البته این بار قرار است مذاکرات رفع تحریم‌ها به جای وین در یکی از کشورهای حوزه خلیج‌فارس باشد. 
با توجه به تلاش‌های مستمر قطر برای احیای مذاکرات، این بار شانس دوحه برای میزبانی مذاکرات تابستانی از بقیه همسایگان جنوبی بیشتر است. در ادامه این گزارش، مهم‌ترین دلایلی که مسؤول سیاست خارجی اتحادیه‌اروپا را سراسمیه به ایران کشاند، مرور می‌کنیم تا ببینیم چه چیزی اروپا را تا این حد عملگرا کرده‌ است. 
سفر شتاب‌زده آقای بورل به تهران به رغم همه مواضع تندی که طی روزهای گذشته علیه ایران داشته، نشانه نیاز جدی غرب به ایران و نگرانی‌هایی است که در سطح اروپا و آمریکا درباره ایران شکل گرفته‌است. مواضع معقول و منطقی ایران و تیم مذاکره‌کننده در برابر مطالبات اضافه‌خواهانه و غیرقانونی آمریکایی‌ها، کاری کرد که غرب برای عبور از این بحران خودساخته وارد عمل شود و برای نجات برجامی که خود غرب آغازگر تخریب آن بود،‌ سفر به تهران را در دستور کار فوری قراردهند. 
نشانه فرامتنی دیگری که از سفر بورل به دست می‌آید،‌ ناظر به نیاز غرب و اروپا به احیای توافق برجام است؛ چون اساسا ایران به برجام نیازی نداشته و این حرف نه یک شعار که سیاست‌ورزی دولت سیزدهم در همین 9 ماه اخیر بوده و این موضوع به وضوح نشان می‌دهد چطور بدون برجام،‌ درصد تجارت خارجی و بین‌المللی بالا رفت، نفت به فروش رسید،‌ واکسن انبوه به ایران آمد و معماری جدیدی از حضور ایران در جمع اقتصادهای نوظهور طراحی شد که ارزش هرکدام از آنها از جمله اجلاس بریکس قطعا بالاتر از برجام بلااستفاده فعلی بوده که آورده اقتصادی برای ایران ندارد. 
مساله سوم که نیاز غرب به ایران را تایید می‌کند، به دلیل موقعیت ممتاز ایران است؛‌ شرایط فعلی اروپا به ویژه اوکراین و جنگ با روسیه، سبب شده شرایط چشم‌آبی‌ها حسابی به هم بریزد تا جایی که خود جوزپ بورل هم در سفر تهران به این موضوع اشاره کرد که موقعیت بین‌المللی دستخوش یک سری تغییرات شده‌است. حالا ‌در این فضای جدید بین‌المللی که قطعا غرب و آمریکا را با تهدید بیشتری مواجه می‌کند،‌ ظرفیت ژئوپلیتیک و موقعیت ژئوانرژی ایران است. این موقعیت به ویژه با توجه به در پیش بودن پاییز و فصل سرما برای اروپایی‌ها ،بسیار مهم است و آنها تلاش دارند در میانه جنگ با روسیه همه درها را به روی خود نبندند.
یکی دیگر از دلایلی که غربی‌ها را به تهران کشاند، شکست بازی غرب درباره ایران بود؛‌ آنها همه سازوکارهای مهار را امتحان کردند و وقتی نتوانستند، حالا می‌خواهند دوباره به میز دیپلماسی برگردند. فقط چند نمونه آن ایجاد ناتوی عربی و عبری،‌ یا پیشران کردن رژیم‌صهیونیستی در ترتیبات امنیتی منطقه برای عملیات روانی علیه ایران بود که همگی مانند فشار حداکثری واشنگتن، چیزی را به نفع غرب فاکتور نکرد. از این ‌رو غربی‌ها به شدت نیاز دارند موقعیت دلخواه خود را نسبت به ایران شکل بدهند. 
غرب برای این‌که بتواند موضع ایران را هم داشته‌باشد و به نوعی در سایه مذاکرات برجام کشورمان را با خود همراه کنند، باید بتوانند منافع ایران و خواسته‌های به حقش را تامین کنند. لذا این حرکت طبق بسته پیشنهادی ایران و گفت‌وگو درباره جزئیات آن بسیار مهم بود و باعث شد جلسه امیرعبداللهیان و بورل پشت درهای بسته سه و ساعت و نیم به طول بکشد. 
نکته بعدی این است که غربی‌ها نمی‌توانند در یک زمان مشخص به سه رویکرد مجزا درباره روسیه،‌ چین و ایران بپردازند.
از این رو آنها ابتدا به دنبال حل مساله ایران و در مرحله بعد به دنبال حل مساله روسیه و چین هستند،‌ اروپا از اجلاس و اقتصادهای نوظهور منطقه‌ای در شرق و جنوب نگران است و نمی‌خواهد اجازه دهد، ایران، روسیه و چین همزمان به عنوان سه قدرت با ظرفیت همکاری راهبردی در کنار یکدیگر قرار بگیرند؛ بنابراین همه تلاش خود را به کار می‌گیرد تا مذاکرات را پیش ببرد. 
نکته پایانی هم این است که ایران همیشه گفته برای مذاکره آماده است و در مذاکرات هیچ‌وقت برایش بسته نبوده اما مساله اصلی برای تهران برخورداری از منافع اقتصادی به صورت کامل است. به همین دلیل منطق حکم می‌کند در مذاکراتی که احتمالا به زودی از سر گرفته ‌می‌شود،‌ باید لغو تمام تحریم‌ها در دستور کار باشد و غربی‌ها هم باید خود را مجاب کنند یک بار برای همیشه به روابط متعادل بازگردند و از یک چالش مادام غیرمنطقی با جمهوری اسلامی ایران دست بردارند.

امین صبحی - دبیر گروه سیاسی