چهرهها
احیای دیپلماسی آبی
در روزهای پرترافیک دیپلماسی ایران شاید بتوان چهره روز را حسینامیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران دانست اما دلیل امروز برای انتخاب او به عنوان چهره نه رایزنیهای مداوم او با دیپلماتهای اروپایی و میزبانیاش از سیاستمداران آسیایی است که خبری است که دیروز منتشر شد و بر اساس آن وزیر خارجه ایران از ادامه رایزنی دوجانبه برای پیگیری حقابه ایران از افغانستان استقبال کردهاست. وزیر خارجه ایران در تماس تلفنی با امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، خواستار پرداخت حقابه ایران از رود هیرمند شدهاست و این موضوع از جایی یک ویژگی و اتفاق محسوب میشود که بدانیم در طول سالهای گذشته دیپلماسی آبی به ورطه فراموشی سپرده شدهبود. همین انفعال در زمینه دیپلماسی آبی بوده که ترکیه در سایه این بیتوجهی پروژههای موسوم به «گاپ» را بدون در نظر گرفتن وضعیت کشورهای پاییندست پیشبرد و حالا به گونهای است که وضعیت کشورهای ایران و عراق را به بحران رساندهاست. از سوی دیگر حرفهای حاکمیت افغانستان نشان میداد به نظر میرسد آنها هم باوری به حقابه هیرمند ندارند و طالبان گفتهبود «اگر افغانستان کم آب باشد حقابه هیرمند داده نمیشود.» اما حالا آنطور که از فعالیتهای وزیر خارجه میتوان فهمید، اراده محکمی برای پیگیری دیپلماسی آبی در این وزارتخانه شکل گرفتهاست که میتوان به بهبود وضعیت آبی کشور امیدوار شد.
قصه نبوغ و اراده
قصه امیل لری، یک برقکار معمولی فرانسوی که عاشق خودروهای سیتروئن است، قصه نبوغ و اراده است؛ همچون یک داستان ناباورانه. او 20 سال پیش با خودروی ژیان خودش به قصد ماجراجویی به بیابانهای مراکش در آفریقا میرود، هر چند پیش از این هم به این کشور رفته بود و میتوان گفت سفرش چندان انتحاری نبود! او طی گشتوگذار در بیابانهای حاشیه این کشور راه گم میکند و اتفاق بدتر وقتی میافتد که در میانه این دشت، برخورد با یک سنگ محور جلویی خودرویش را میشکند. ماجرا درست از اینجا آغاز میشود. او میداند ماندن در آن بیابان و گرما به معنای مرگ خواهد بود و اتفاقا همین اتفاق را بهانهای میکند برای سنجش دانش خود درباره خودرویش. اولین کاری که میکند جیرهبندی آبوغذاست. پس از آن با استفاده از جعبهابزاری که همراه داشت چرخها، سیستم تعلیق، موتور و دیفرانسیل را از اتومبیلش جدا میکند. تصمیم امیل لری این بود که ژیانش تبدیل به یک سهچرخه شود! 12روز روی این ایده عالی کار کرد و روز دوازدهم درحالیکه فقط نیملیتر آب برای او مانده بود کار به اتمام میرسد. نتیجه کار اما عالی بود. استارت میزند و سهچرخه راهمیافتد. او یک روز با موتور دستسازش رانندگی میکند تا بالاخره پلیس او را میبیند و نجات پیدا میکند. امیل لری هنوز هم آن موتورسیکلت را نگهداشته و البته جالب این است که هنوز هم به خوبی روز اول کار میکند.
تغییر بزرگ دختر کوچک
فعالان محیطزیست و دوستداران طبیعت ازجمله افرادی هستند که حالا تعدادشان در میان سلبریتیها در حال افزایش است. این موضوع شاید به این دلیل باشد که موضوعات زیستمحیطی دارد جایش را در میان افکار عمومی باز میکند اما در میان همه این سلبریتیهای زیستمحیطی گرتا تونبرگ، نوجوان سوئدی به نوعی ویژه است، ویژه از این جهت که هرچقدر جوامع جهانی سعی در بزرگنمایی شخصیت او داشت و حتی نام او بهعنوان یکی از نامزدان جایزه صلح نوبل هم مطرح شد، مخالفان رویه او هم افزایش پیدا کرد. موافقانش از لحن جدی و بزرگسال و عاصی او در رابطه با توصیههای زیستمحیطی میگفتند و مخالفانش همه این ماجرا را یک نمایش مضحک میخواندند و باور داشتند افراد موثر بسیار دیگری وجود دارند که چون مختصات رسانهایشدن گرتا را ندارند حرفشان به گوش کسی نمیرسد. آنها باور داشتند در چالش زیستمحیطی کنونی زمین آنچه مهم است نه ظهور افرادی با مختصات صنعت رسانه و سرگرمی که افرادی است که راهکارهای کارگشا داشته باشند. حالا پس از ماهها این بار سروکله او در جشنواره موسیقی گلستونبری پیدا شده و از حاضران سرخوش این جشنواره «خواستار تعهد بیشتر به آبوهوا» شده است. او گفته: «ما در آغاز یک وضعیت اضطراری اقلیمی و زیستمحیطی هستیم. این یک حالت عادی جدید نیست، این بحران همچنان بدتر خواهد شد، تا زمانی که مردم و سیاره را نسبت به سود و طمع، در اولویت قرار دهیم.» تایم، او را روی جلد خود برده و معتقد است «رهبر آینده نسلی است» اما همچنان مخالفانش او را یک بازیگر میدانند! این گفته وقتی جالب است که بدانیم مادر گرتا، خواننده اپرا و پدرش سوانته تونبری، بازیگر و البته که پدربزرگ پدری او هم کارگردان و بازیگر است.
در روزهای پرترافیک دیپلماسی ایران شاید بتوان چهره روز را حسینامیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران دانست اما دلیل امروز برای انتخاب او به عنوان چهره نه رایزنیهای مداوم او با دیپلماتهای اروپایی و میزبانیاش از سیاستمداران آسیایی است که خبری است که دیروز منتشر شد و بر اساس آن وزیر خارجه ایران از ادامه رایزنی دوجانبه برای پیگیری حقابه ایران از افغانستان استقبال کردهاست. وزیر خارجه ایران در تماس تلفنی با امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، خواستار پرداخت حقابه ایران از رود هیرمند شدهاست و این موضوع از جایی یک ویژگی و اتفاق محسوب میشود که بدانیم در طول سالهای گذشته دیپلماسی آبی به ورطه فراموشی سپرده شدهبود. همین انفعال در زمینه دیپلماسی آبی بوده که ترکیه در سایه این بیتوجهی پروژههای موسوم به «گاپ» را بدون در نظر گرفتن وضعیت کشورهای پاییندست پیشبرد و حالا به گونهای است که وضعیت کشورهای ایران و عراق را به بحران رساندهاست. از سوی دیگر حرفهای حاکمیت افغانستان نشان میداد به نظر میرسد آنها هم باوری به حقابه هیرمند ندارند و طالبان گفتهبود «اگر افغانستان کم آب باشد حقابه هیرمند داده نمیشود.» اما حالا آنطور که از فعالیتهای وزیر خارجه میتوان فهمید، اراده محکمی برای پیگیری دیپلماسی آبی در این وزارتخانه شکل گرفتهاست که میتوان به بهبود وضعیت آبی کشور امیدوار شد.
قصه نبوغ و اراده
قصه امیل لری، یک برقکار معمولی فرانسوی که عاشق خودروهای سیتروئن است، قصه نبوغ و اراده است؛ همچون یک داستان ناباورانه. او 20 سال پیش با خودروی ژیان خودش به قصد ماجراجویی به بیابانهای مراکش در آفریقا میرود، هر چند پیش از این هم به این کشور رفته بود و میتوان گفت سفرش چندان انتحاری نبود! او طی گشتوگذار در بیابانهای حاشیه این کشور راه گم میکند و اتفاق بدتر وقتی میافتد که در میانه این دشت، برخورد با یک سنگ محور جلویی خودرویش را میشکند. ماجرا درست از اینجا آغاز میشود. او میداند ماندن در آن بیابان و گرما به معنای مرگ خواهد بود و اتفاقا همین اتفاق را بهانهای میکند برای سنجش دانش خود درباره خودرویش. اولین کاری که میکند جیرهبندی آبوغذاست. پس از آن با استفاده از جعبهابزاری که همراه داشت چرخها، سیستم تعلیق، موتور و دیفرانسیل را از اتومبیلش جدا میکند. تصمیم امیل لری این بود که ژیانش تبدیل به یک سهچرخه شود! 12روز روی این ایده عالی کار کرد و روز دوازدهم درحالیکه فقط نیملیتر آب برای او مانده بود کار به اتمام میرسد. نتیجه کار اما عالی بود. استارت میزند و سهچرخه راهمیافتد. او یک روز با موتور دستسازش رانندگی میکند تا بالاخره پلیس او را میبیند و نجات پیدا میکند. امیل لری هنوز هم آن موتورسیکلت را نگهداشته و البته جالب این است که هنوز هم به خوبی روز اول کار میکند.
تغییر بزرگ دختر کوچک
فعالان محیطزیست و دوستداران طبیعت ازجمله افرادی هستند که حالا تعدادشان در میان سلبریتیها در حال افزایش است. این موضوع شاید به این دلیل باشد که موضوعات زیستمحیطی دارد جایش را در میان افکار عمومی باز میکند اما در میان همه این سلبریتیهای زیستمحیطی گرتا تونبرگ، نوجوان سوئدی به نوعی ویژه است، ویژه از این جهت که هرچقدر جوامع جهانی سعی در بزرگنمایی شخصیت او داشت و حتی نام او بهعنوان یکی از نامزدان جایزه صلح نوبل هم مطرح شد، مخالفان رویه او هم افزایش پیدا کرد. موافقانش از لحن جدی و بزرگسال و عاصی او در رابطه با توصیههای زیستمحیطی میگفتند و مخالفانش همه این ماجرا را یک نمایش مضحک میخواندند و باور داشتند افراد موثر بسیار دیگری وجود دارند که چون مختصات رسانهایشدن گرتا را ندارند حرفشان به گوش کسی نمیرسد. آنها باور داشتند در چالش زیستمحیطی کنونی زمین آنچه مهم است نه ظهور افرادی با مختصات صنعت رسانه و سرگرمی که افرادی است که راهکارهای کارگشا داشته باشند. حالا پس از ماهها این بار سروکله او در جشنواره موسیقی گلستونبری پیدا شده و از حاضران سرخوش این جشنواره «خواستار تعهد بیشتر به آبوهوا» شده است. او گفته: «ما در آغاز یک وضعیت اضطراری اقلیمی و زیستمحیطی هستیم. این یک حالت عادی جدید نیست، این بحران همچنان بدتر خواهد شد، تا زمانی که مردم و سیاره را نسبت به سود و طمع، در اولویت قرار دهیم.» تایم، او را روی جلد خود برده و معتقد است «رهبر آینده نسلی است» اما همچنان مخالفانش او را یک بازیگر میدانند! این گفته وقتی جالب است که بدانیم مادر گرتا، خواننده اپرا و پدرش سوانته تونبری، بازیگر و البته که پدربزرگ پدری او هم کارگردان و بازیگر است.
پاشنه آشیل کاخ سفید
آوار ریزش محبوبیت جو بایدن را اگر در نظر نگیریم، گافهای سریالی رئیسجمهور ایالاتمتحده را اگر کنار بگذاریم، حتی وضعیت سلامت و زوال عقلش را نادیده بگیریم، تورم بیسابقه اقتصادی آمریکا و بحرانهای حکومتداری بایدن را هم فراموش کنیم، نمیتوانیم از پسر پرحاشیه و جنجالیاش بگذریم. همه این موارد اگر به سقوط این رئیسجمهور و حتی حزب دموکراتها نینجامد، هانتر بایدن بهتنهایی میتواند افول تاریخی این حزب را در آمریکا به همراه داشته باشد. هنوز بحث فسادهای بیشمار اخلاقی پسر بایدن بر سر زبانهاست و هنوز هم تا نام او به میان میآید ذهن هر شهروند آمریکایی آن را مساوی با همه بیاخلاقیهای موجود میداند اما حالا باید در کنار مفسدههای بسیار او گزارش تازه نیویورکپست را هم قرار بدهیم که اعلام شده هانتر بایدن، پسر اول جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، فوریه سال ۲۰۱۲ زمانی که پدرش معاون باراک اوباما، رئیسجمهور اسبق آمریکا بود با جمعی از الیگارشهای روس متحد ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در مسکو دیدار داشته است. یکی از افرادی که پسر بایدن در آن سال در مسکو با او دیدار داشت، تلمان اسماعیلوف است. اسماعیلوف درحالحاضر به اتهام مشارکت در پرونده قتل دو تاجر روس تحت تعقیب قرار دارد. نیویورکپست در بخشی از گزارش خود، بهنقل از جیم هانسون، رئیس «گروه مطالعات امنیتی» نوشت تنها دلیلی که کسی، غیر از یک فروشنده موادمخدر و بدکاره، بخواهد با هانتر بایدن ملاقات داشته باشد این است که بخواهد به پدرش «دسترسی» داشته باشد.
آوار ریزش محبوبیت جو بایدن را اگر در نظر نگیریم، گافهای سریالی رئیسجمهور ایالاتمتحده را اگر کنار بگذاریم، حتی وضعیت سلامت و زوال عقلش را نادیده بگیریم، تورم بیسابقه اقتصادی آمریکا و بحرانهای حکومتداری بایدن را هم فراموش کنیم، نمیتوانیم از پسر پرحاشیه و جنجالیاش بگذریم. همه این موارد اگر به سقوط این رئیسجمهور و حتی حزب دموکراتها نینجامد، هانتر بایدن بهتنهایی میتواند افول تاریخی این حزب را در آمریکا به همراه داشته باشد. هنوز بحث فسادهای بیشمار اخلاقی پسر بایدن بر سر زبانهاست و هنوز هم تا نام او به میان میآید ذهن هر شهروند آمریکایی آن را مساوی با همه بیاخلاقیهای موجود میداند اما حالا باید در کنار مفسدههای بسیار او گزارش تازه نیویورکپست را هم قرار بدهیم که اعلام شده هانتر بایدن، پسر اول جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، فوریه سال ۲۰۱۲ زمانی که پدرش معاون باراک اوباما، رئیسجمهور اسبق آمریکا بود با جمعی از الیگارشهای روس متحد ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در مسکو دیدار داشته است. یکی از افرادی که پسر بایدن در آن سال در مسکو با او دیدار داشت، تلمان اسماعیلوف است. اسماعیلوف درحالحاضر به اتهام مشارکت در پرونده قتل دو تاجر روس تحت تعقیب قرار دارد. نیویورکپست در بخشی از گزارش خود، بهنقل از جیم هانسون، رئیس «گروه مطالعات امنیتی» نوشت تنها دلیلی که کسی، غیر از یک فروشنده موادمخدر و بدکاره، بخواهد با هانتر بایدن ملاقات داشته باشد این است که بخواهد به پدرش «دسترسی» داشته باشد.