نگاهی به «خیابان کاتالین»
خیابانها روح دارند
کوچهها و خیابانهایی که در آنها زندگی میکنیم جان دارند. زندهاند. روح دارند. ما آدمها صبح به صبح که از در خانههایمان به قصدی قدم به بیرون میگذاریم، شبهنگام خسته و مانده، گرسنه و تشنه به کوچه و خیابان و سرانجام به خانههایمان پناه میب ریم.
رمان «خیابان کاتالین» روایت این پناه بردنهاست؛ پناهبردنهایی اگرچه از جنس خیال. سه خانواده مجارستانی زمانی در خیابان کاتالین در شهر بوداپست مجارستان همسایه همدیگر بودند و بعد، جنگ جهانی دوم مثل بمبی که مکانی را هزارپاره کند، آدمها و روابط این سه همسایه را متلاشی کرد و حالا بازماندگان این سه همسایه به خیابان کاتالینی که مدتهاست در خیالشان لانه کرده است، پناه میبرند. خیابانی که دیگر نیست، خانههایی که دیگر نیستند و آدمهایی که دیگر وجود ندارند... . پیرنگ و عنصر پراکنده و پخششده در خطبهخط این رمان، گسست روابط انسانی بین آدمهاست. گسستی که مسبب بهوجودآمدنش جنگ بوده است.
ماگدا سابو در اغلب آثارش به روایت تأثیر جنگ در عمق وجود و روابط آدمهای کشورش مجارستان پرداخته است و نکته شگفتانگیز در مورد این روایات و آثار سابو در اینجاست که؛ او بدون کمترین اشاره مستقیمی به جنگ و سربازها و حتی بیهیچ اشارهای به وجود تانک و تفنگ و سلاحی از تأثیر عمیق جنگ روایت میکند.
هر فصل رمان «خیابان کاتالین» از نظرگاه یکی از شخصیتهای این سه همسایه روایت میشود و هر روایت مربوط به زمانی است. خواننده برای خواندن چهل پنجاه صفحه اول باید دقت و صبر بیشتری به خرج دهد؛ بعد روند روایتها کاملاً مشخص میشود و درِ جادوی نثر و تکنیک سابو به روی خواننده باز میشود. کمکم قطعات پازل راویها کنار هم جا خوش میکنند و یکدیگر را کامل میکنند.نویسنده، ماگدا سابو، بسیار هوشمندانه تشخیص اینکه این روایات مربوط به چه زمانی است را بر عهده خواننده گذاشته است؛ این پویندگی و ارتباط نامحسوس، ولی دیالکتیک بین خواننده و نویسنده است که اثر ادبی را ماندگار و درخشان میکند.روایات هر بخش از رمان «خیابان کاتالین» کمکم برای خواننده آشکار میکند که چه بر آدمهای این سه همسایه و بهطور کلی بر مردم مجارستان در زمان قبل، میانه و بعد از جنگ جهانی دوم گذشته است.به شخصه شیفته جزءنگریهای ماگدا سابو در آثارش هستم. بدون کلمات، بدون نوشتن و بدون کتابها، هیچ تاریخی و هیچ مفهومی از انسانیت وجود نخواهد داشت.
الهام اشرفی - نویسنده و ویراستار
ماگدا سابو در اغلب آثارش به روایت تأثیر جنگ در عمق وجود و روابط آدمهای کشورش مجارستان پرداخته است و نکته شگفتانگیز در مورد این روایات و آثار سابو در اینجاست که؛ او بدون کمترین اشاره مستقیمی به جنگ و سربازها و حتی بیهیچ اشارهای به وجود تانک و تفنگ و سلاحی از تأثیر عمیق جنگ روایت میکند.
هر فصل رمان «خیابان کاتالین» از نظرگاه یکی از شخصیتهای این سه همسایه روایت میشود و هر روایت مربوط به زمانی است. خواننده برای خواندن چهل پنجاه صفحه اول باید دقت و صبر بیشتری به خرج دهد؛ بعد روند روایتها کاملاً مشخص میشود و درِ جادوی نثر و تکنیک سابو به روی خواننده باز میشود. کمکم قطعات پازل راویها کنار هم جا خوش میکنند و یکدیگر را کامل میکنند.نویسنده، ماگدا سابو، بسیار هوشمندانه تشخیص اینکه این روایات مربوط به چه زمانی است را بر عهده خواننده گذاشته است؛ این پویندگی و ارتباط نامحسوس، ولی دیالکتیک بین خواننده و نویسنده است که اثر ادبی را ماندگار و درخشان میکند.روایات هر بخش از رمان «خیابان کاتالین» کمکم برای خواننده آشکار میکند که چه بر آدمهای این سه همسایه و بهطور کلی بر مردم مجارستان در زمان قبل، میانه و بعد از جنگ جهانی دوم گذشته است.به شخصه شیفته جزءنگریهای ماگدا سابو در آثارش هستم. بدون کلمات، بدون نوشتن و بدون کتابها، هیچ تاریخی و هیچ مفهومی از انسانیت وجود نخواهد داشت.
الهام اشرفی - نویسنده و ویراستار
تیتر خبرها




