240دقیقه در انتظار معجزه

240دقیقه در انتظار معجزه

از زمانی که فهمیدند سیل در حال نزدیک شدن به آنها است، فقط دو دقیقه فرصت داشتند خود را نجات دهند. فقط 30نفر از اعضای خانواده قوهستانی نجات پیدا کردند و هشت نفر دیگر گرفتار سیل شدند. آنها به‌سختی خود را به تنه درختی در میان رودخانه رسانده و 240دقیقه بالای آن ایستادند تا نیروهای امدادی سراغ‌شان بیایند و آنها را نجات دهند. مهدی قوهستانی در گفت‌و‌گو با جام‌جم به تشریح چهار ساعت دلهره و وحشتی که همراه مادر و شش عضو خانواده‌اش بالای تنه درخت تجربه کرده بودند، پرداخت.

 آن روز احتمال می‌دادید، سیل بیاید؟
نه. هوا آفتابی و نسبت به روزهای قبل گرم‌تر بود. ما اهل خیر ماهفرخان هستیم، روز حادثه نیز  38نفر از فامیل به‌اتفاق هم کنار رودخانه رودبال رفتیم. حجم آب کم بود  و وسط رودخانه منطقه‌ای شبیه جزیره درست شده بود که آنجا اتراق کردیم. بچه‌ها داخل رودخانه آب‌تنی می‌کردند و همه چیز آرام بود. کسی فکر نمی‌کرد سیل بیاید.
 چطور از سیل با خبر شدید؟
حدود ساعت شش عصر بود که مردی خودش را به کنار رودخانه رساند و در حالی که سراسیمه بود، فریاد می‌زد؛ «سیل داره میاد، فرار کنید» از زمانی که او هشدار داد تا وقتی سیل به ما رسید، حدود دو دقیقه زمان داشتیم.
 حرفش را باور کردید؟
شرایطش طوری نبود که به او شک کنیم، سراسیمه و نگران بود. التماس می‌کرد از رودخانه بیرون بیایید.
 شما چه کردید؟
همان‌طور که گفتم ما 38 نفر بودیم که حدود 30 نفر را توانستیم به کناره رودخانه برسانیم. آنجا باغی بود که افراد حاضر در کنار رودخانه حفاظ آن را بریده و وارد آنجا شدند. هشت نفر مانده بودیم که ناگهان سیل را در چند متری خود دیدیم. تنه درختی حدود دو متری در وسط آب بود که خود را به آن رسانده و بالای آن ایستادیم.
 همه مرد بودید؟
نه . سه نفر مرد همراه یک دختر پنج‌ساله و چهار زن دیگر بالای درخت گرفتار شده بودیم. حجم آب در مدت کوتاهی به ارتفاع حدود دو متری رسید و پای‌مان در آب بود. هیچ امیدی برای زنده ماندن نداشتیم.  باور کنید حالا که به آن شرایط فکر می‌کنم، زنده ماندنمان یک معجزه بود. در دو ساعت اول وقوع سیل هیچ امدادگری نمی‌توانست به ما نزدیک شود و تنها راه نجات‌مان استفاده از بالگرد بود. حجم بالایی از آب همراه گل و لای و چوب به سمت پایین حرکت می‌کرد و اگر در آن می‌افتادی، هیچ راه برگشتی نبود.
 در فیلم‌های منتشرشده از حادثه، خودروها و افرادی در آب دیده می‌شوند، شما هم با این صحنه‌ها رو‌به‌رو شدید؟
ببینید ما بالادست رود خانه بودیم و اغلب افرادی که قربانی سیل شدند، در پایین‌دست بودند که دیر متوجه شدند. اگر آن جوان فداکار نبود، شاید ما هم زنده نمی‌ماندیم. فقط در این مدت یک پیرمرد و دو کودک را دیدیم که در رودخانه افتاده بودند که با کمک افرادی که کنار رودخانه بودند، نجات پیدا کردند. افرادی هم به کنار رودخانه آمده و نشانی گمشده‌شان را می‌دادند و از ما می‌پرسیدند او را دیده‌ایم یا نه.
 چه مدت در آن وضعیت بودید؟
چهار ساعت.
 چطور نجات پیدا کردید؟
وقتی حجم آب کمتر شد،  امدادگران سراغ‌مان آمدند و با طناب‌کشی ما را از آنجا به کنار رود خانه انتقال دادند.

مرگ 10عضو یک خانواده‌ در سیل
این روزها در کوچه پس کوچه‌های آب انارک شهرستان استهبان فقط صدای شیون و زاری به گوش می‌رسد. سیل روز جمعه در رودبال جان 10نفر از اهالی این روستا را گرفت. خانواده ملک‌حسینی قرارگذاشتند روز جمعه برای تفریح کنار رودخانه بروند اما عزادار 10نفر از اهالی روستا و بستگان‌شان شده‌اند. 
حسین ملک‌حسینی از اهالی روستای آب‌انارک به جام‌جم می‌گوید: « یکی از اقوام حادثه‌دیده ما گفت آن روز، بخشی از رودخانه را زنانه و مردانه کردیم تا همه به راحتی آبتنی‌ کنند. زمانی‌که سیل جاری شد، چون مسیر رودخانه پیچ در پیچ بود دید مستقیم نداشتیم و متوجه سیلاب نشدیم. فقط یک لحظه دیدم سیل در حال بردن بچه‌های‌ ماست. در آن شرایط، به سرعت دست به کار شدم و تعدادی از آنها را بیرون کشیدم، اما بقیه گرفتار و متاسفانه غرق شدند. 
بعضی از مردان‌مان به دلیل شکستگی دست و پا وگردن هنوز در بیمارستان بستری هستند و شرایط خوبی ندارند.‌» برادر او در ادامه می‌گوید:«  من دو برادرزاده شش و هشت ساله و دو زن برادرانم را در این حادثه از دست دادم که یکی از آنها باردار بود. پنج نفر از اعضای خانواده‌ پسرعمه‌ام نیز در این حادثه فوت شدند.
 خانواده ما، اولین خانواده‌ای بود که در مسیر سیلاب قرار داشت و کسی نبود که آمدن سیل را به آنها اطلاع دهد. خودشان هم زمانی متوجه سیل شدند که فقط چند متر با آن فاصله داشت وهمه ‌گرفتار شدند. بعد از این‌که از حادثه باخبر شدم، تصمیم گرفتم به آنجا بروم. با این‌که فاصله روستای ما تا محل حادثه فقط 15 دقیقه است، اما به خاطر ترافیک شدیدی که وجود داشت، نیم ساعت زمان برد تا به آنجا برسیم.  اهالی روستای آب انارک می‌گویند سازمان هواشناسی فارس نباید به اطلاع‌رسانی مجازی بسنده‌ کند. چون کشاورزان فرصت بررسی فضای مجازی را ندارند و شاید گوشی هم نداشته باشند. وظیفه آنهاست که شرایط جوی را به اطلاع دهیاران روستاها برسانند. 
صحنه‌ای تلخ
یکی از تلخ‌ترین صحنه‌های تلخ سیل رودبال مربوط به مادری بود که برای نجات کودکش، او را در آغوش گرفته بود و جسدش در حالی که هنوز فرزندش را در آغوش گرفته بود، پیدا شد.

محمد غمخوار - دبیر گروه حوادث