
برای مجموعه داستان «یادداشتهای یک دیوانه» به قلم نیکلای گوگول
پدرِِ قصه کوتاه
در ادبیات از آغاز تا هم اکنون، فصل مشترکی از تجربیات آدمی وجود دارد که به واسطه آن انسانها امکان شناخت یکدیگر را پیدا میکنند، با هم به گفتوگو مینشینند و در این بین تفاوتهایی چون موقعیت اجتماعی، شیوه زندگی، مشاغل و مسائل فرهنگی تاثیر بسزایی ندارند.
ادبیات چگونگی و چیستی ما را در کنار نقصها، رویاها، اعمال و روابطمان به ما میآموزد. این که چگونه میشود در کنار همه این تناقضها به وحدت و شناخت کلیت انسانی رهنمون شد و چگونه میشود پیوندی انسانی و برادرانه با دیگر آدمها برقرار ساخت، به گفتوگو نشست و به یک خاستگاه و هدف مشترک رسید. آری به حتم علت وجودی ادبیات غنا بخشیدن به کل زندگی آدمی است. آنچنان که پروست گفت: «زندگی واقعی، که سرانجام در روشنایی آشکار میشود، و تنها زندگیمان که به تمامی زیسته میشود، ادبیات است.» پروست معتقد بود که زندگی در پرتو ادبیات بهتر شناخته و زیسته میشود و اگر قرار است به تمامی زیسته آید باید با دیگران تقسیم شود. نیکلای گوگول، نویسنده روسی قرن نوزدهم را پدر نثر زبان روسیه مینامند. اوکانر به او لقب پدر قصه کوتاه را میدهد و میرسکی خلاقیت وی را همتراز شکسپیر و گاهی بالاتر از آن میداند. داستانهای گوگول شاید به ظاهر زیادی ساده و پیش پا افتاده بیایند اما در عین سادگی اشاره به نکات باریک و عمیقی دارند. مجموعه داستان «یادداشتهای یک دیوانه» شامل هشت داستان بکر و تازه است که رگههایی از طنز و کمدی در اکثر قصههای آن کاملا مشهود است. کمدی بارز در نوشتههای گوگول، مشخصات ویژه خودش را دارد. طنزی ملایم که طعنهها و شوخطبعی آن ناشی ازنگاه سراسر صادقانه نویسنده به زندگی است. گوگول در قصههایش سیاهی و زشتی زندگی را با شیوهای خاص نمایان و به دور از هر نصیحت و مانیفستی همه چیز را همانگونه که هست برای خواننده ترسیم میکند. آدمها در داستانهای گوگول خودشان هستند، آدمهای واقعی و خاکستری. آدمهایی به دور از هر بزک و قهرمانپروری. شخصیتهایی با فضیلتهای انسانی که در عین حال از زشتی و سیاهی هم به دور نیستند. قصههای گوگول به شدت نسبت به حقایق زندگی صادق و راستگو هستند. زبان ساده و صراحت لهجه در بیان و پرداخت قصهها از نکات بارز این نویسنده روسی است. این مجموعه با ترجمه خشایار دیهیمی در نشر نی به چاپ رسیده است.
سعیده اسداللهی - منتقد ادبی