اعتراف مرد شیشه‌ای به قتل دوستش با سنگ

اعتراف مرد شیشه‌ای به قتل دوستش با سنگ

مرد معتاد که‌ متهم است دوست بیمار روانی‌اش را باضربه‌های سنگ به قتل رسانده، بعد ازهفت ماه،سکوت‌ خود را شکست‌.

به گزارش خبرنگار جام‌جم، اوایل اردیبهشت امسال زنی با حضور در شعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران شکایت کرد شوهر میانسالش به بیماری روحی مبتلا شده و یکی از دوستان خانوادگی‌شان او را از مقابل خانه‌شان در تهران تحویل گرفته تا به بیمارستانی روانی منتقل کند که پس از آن خبری از شوهرش نشده است. سراغ بیمارستان‌ها رفته و دریافته شوهرش بستری نشده و حالا می‌ترسد بلایی سر او آمده باشد. 
پرونده با دستور قضایی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل و بعد از یک هفته مرد مورد نظر به نام سهیل بازداشت شد‌. او که مرد معتادی بود منکر هرگونه نقش داشتن در ناپدید شدن بهرام شد و مدعی بود که قرار بوده با هم ملاقاتی داشته باشند و وی را بابت بیماری روحی‌اش در بیمارستان روانی بستری کند اما نیامده و از وی خبری ندارد‌.‌
او همچنان در بازداشت به‌سر می‌برد که با گذشت هفت ماه از این ماجرا سرانجام به خاطر عذاب وجدان، راز قتل دوستش را فاش کرد و گفت‌: من معتاد به شیشه بودم‌. چند سال قبل با بهرام آشنا شدم و ارتباط‌مان شکل گرفت‌. حتی به خانه‌اش در رفت‌و‌آمد بودم و خانواده‌اش مرا می‌شناختند. بهرام بیماری روحی داشت و خانواده‌اش در تلاش برای سلامتی او بودند. قرار شد که برای ادامه درمانش در بیمارستان روانی بستری شود‌. چون او به من اعتماد داشت خانواده‌اش قبول کردند که من او را برای بستری شدن به بیمارستان ببرم. آن روز با هم رفتیم. به اولین بیمارستان که رسیدیم ‌به‌‌دلیل شلوغی، ‌نوبت به او نرسید و از ما خواستند روز بعد مراجعه کنیم‌. با هم بیرون آمده و به بیمارستان روانی در جاده منتهی به ورامین رفتیم‌. اما آنجا نیز شلوغ بود و پذیرش امکان نداشت و قرار شد که روز بعد به آنجا سر بزنیم. 
متهم به قتل ادامه داد: از آنجا بیرون آمدیم و مسیری را پیاده رفتیم تا به ایستگاه‌ تاکسی یا اتوبوس برسیم که او خسته شد. از او خواستم کمی استراحت کند‌ تا من هم شیشه مصرف کنم و حالم بهتر شود اما پس از یک ربع اعصابش به‌ هم ریخت و حوصله نداشت آنجا بماند و خواست راهی خانه شویم‌. خواستم منتظر بماند تا شیشه بکشم که قبول نکرد و با هم دعوای‌مان شد. من هم عصبانی شده و با برداشتن یک قطعه سنگ، دو ضربه به سرش زدم و باعث مرگ او شدم و جسد را همان‌جا رها کرده و در این هفت ماه راز قتل را پنهان کردم. 
عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت‌: با اعتراف متهم قرار شد که از پلیس شهرستان‌های ورامین، پاکدشت و اطراف آنجا استعلام شود و زمانی که متهم می‌گوید جسد را رها کرده، آیا در آنجا جسد مجهول‌الهویه پیدا شده است یا نه‌. 

قتل بچه محل با 15 ضربه قمه
مرد جوان که در جریان درگیری خیابانی در شرق تهران مرتکب قتل شده بود، به‌زودی در شعبه دهم دادگاه کیفری از خود دفاع می‌کند.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از آبان سال گذشته و با گزارش درگیری مرگباری در محله تهرانپارس آغاز شد. پس از حضور ماموران در محل، آنها با پیکر غرق درخون مردی جوان رو‌به‌رو شدند که باضربه‌های چاقو از پا درآمده بود. با تحقیق از اهالی مشخص شد، مقتول به نام صابر در حال داد و فریاد در محل بوده که با اعتراض یکی ازاهالی مواجه شد‌. صابر سپس با این مرد درگیر شد و در جریان نزاع با او به قتل رسید. با شناسایی هویت متهم به نام میثم، او دستگیر شد و در تحقیقات گفت: «‌شب حادثه در حال رفتن به خانه بودم که با صابر در کوچه‌مان رو‌به‌رو شدم. او با یکی از اهالی اختلاف داشت و در آنجا داد و فریاد راه‌انداخته بود. سعی کردم بی‌تفاوت به این موضوع وارد خانه شوم که او به سمت من آمد و شروع به گیر دادن کرد. من هم به داخل خانه رفتم اما او دست‌بردار نبود و برای کمک اعضای خانواده‌ام را صدا کردم. در حیاط درگیری ما شروع و به بیرون از خانه کشیده شد. او با چاقو قصد ضربه زدن به من را داشت که جا خالی داده و با قمه چند ضربه به او زدم‌. تا جایی که یادم هست دو ضربه با پخی قمه به سرش زدم و بعد ضربه‌ای با تیزی آن زدم.‌»
در ادامه مشخص شد، 15ضربه قمه به بدن مقتول اصابت کرده است. به‌این‌ترتیب با تکمیل تحقیقات برای میثم به اتهام قتل عمدی کیفرخواست صادر و پرونده‌اش برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد تا به‌زودی محاکمه شود.

قتل رفیق به‌خاطر ناپدیدشدن موتورسیکلت!
درگیری دو دوست بر سر ناپدیدشدن موتورسیکلت با قتل پایان‌گرفت.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، عصر نهم آذر امسال زن میانسال در خانه‌اش بود که زنگ تلفنش به‌صدا درآمد. شماره متعلق به شوهرش بود. گوشی را برداشت تا علت دیرآمدن او را جویا شود که صدای مرد غریبه‌ای را شنید. او گفت شوهر60ساله‌اش مصدوم و در بیمارستان بستری شده است. زن، نشانی بیمارستان را گرفت و به آنجا رفت. پزشکان در تلاش برای نجات او بودند اما ساعت 17 یازدهم آذر امسال فوت شد. مرگ او توسط ماموران کلانتری ابوسعید به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران گزارش شد. ماموران برای بررسی ماجرا به محل درگیری مرگبار در بوستانی در جنوب‌شهر اعزام شدند و به تحقیق از شاهدان پرداختند که یکی از آنها در اظهاراتش گفت: من، مقتول و چند نفر دیگر با هم دوست بودیم. گوشه‌ای از بوستان نشسته و مشغول حرف‌زدن بودیم و پکی هم به سیگارهای‌مان می‌زدیم. افرادی که از آنجا عبور می‌کردند به تجمع ما در آنجا و سیگارکشیدن‌مان اعتراض کردند. کم مانده بود که پای پلیس به میان بیاید که همه فرار کردیم. وی افزود: ساعاتی بعد دوباره به همان محل بازگشتیم که یکی از دوستان‌مان به‌نام شهاب گفت خبری از موتورسیکلتش نیست. بعد به مهرداد گفت شاید تو آن را برده باشی که همین باعث دعوای آنها شد. درگیری بالاگرفت و شهاب با چوب بسیبالی که دستش بود ضربه‌هایی به او زد و بعد فرار کرد. این درحالی‌بود که بقیه شاهدان و حاضران نیز گفته‌های او را تایید کردند.  محسن اختیاری، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت: با شناسایی هویت قاتل جست‌وجو‌ها برای دستگیری وی در پلیس آگاهی تهران ادامه دارد. 

قتل همسر به جای اجنه مارنما
هیات کارشناسی پنج نفره پزشکی قانونی،‌ بعد از سه سال اعلام کرد مرد همسرکش‌ جنون ندارد و باید محاکمه شود‌. متهم در اعترافات جدیدش مدعی شده قصد کشتن اجنه مارنما را داشته اما همسرش را کشته است.
به گزارش خبرنگار جام‌جم‌، میلاد ۴۳ساله و نگهبان پاركینگ خودرو متهم است بامداد هفتم اردیبهشت1399 درخانه‌شان در شهرک احمدیه خانی‌آباد‌نو همسرجوانش را با ضربه‌های خنجر به قتل رسانده‌ است. وی با دستور قضایی به پزشکی قانونی معرفی ومعلوم شد‌، او دارای اختلال‌های روانی است و در بیمارستان بستری شد‌. 
خانواده مقتول به بستری بودن او اعتراض کردند و پرونده پزشکی او به کمسیون سه نفره‌ ارسال شد که کارشناسان با معاینه او خواستند در مرکز روانی بستری بماند. با اعتراض دوباره خانواده مقتول‌، عامل قتل زن جوان دو روز پیش‌ در برابر هیات پنج نفره کمیسیون پزشکی قانونی قرار گرفت که این هیات بعد از بررسی سلامت روانی او اعلام کردند جنون ندارد و در زمان قتل در سلامت عقلی به سر می‌برده و قدرت تشخیص داشته و می‌توانسته بر اعمال و رفتار خود کنترل داشته ‌باشد‌. او بعد از سه سال از مرکز روانی به پلیس آگاهی تهران منتقل شد و در تحقیقات گفت: من و همسرم ۱۷ سال قبل ازدواج کردیم و بعد از سال‌ها درمان، صاحب نوزاد دختری شدیم‌. 10روز قبل از قتل، درمحل كارم خوابیده بودم كه با سردرد بیدار شدم و دیدم اجنه مارنما سر وصورتم را گرفته‌اند و درحال خوردن آن هستند. صدای آنها بلند بود و می‌گفتند به ما دستور داده شده تو را بكشیم تا عمر طولانی داشته باشیم. چوبدستی را به‌سختی برداشتم و به آنها زدم كه دور شدند. سحرگاه روز جنایت با سر و صدا از خواب بیدار شدم و دیدم اجنه مارنما سر‌ و صورت همسرم را گرفته و به او حمله كرده‌اند. 
چون زنم را رها نکردند خنجر را برداشتم و به مارها ضربه زدم. وقتی به خودم آمدم اجنه رفته بودند اما همسرم غرق در خون بود. لباس‌هایم را عوض كردم و آن را با خنجر خونین در نایلون گذاشتم و در بیابان  نزدیك خانه‌ام انداختم. موسی رضا‌زاده، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت: با توجه به این‌که هیات پنج نفره پزشکی قانونی اعلام‌کرده مرد‌همسرکش دیوانه و مجنون نیست قرار شد تحقیقات بیشتری از او انجام گیرد و بعد از آن پرونده با جلب به دادرسی برای محاکمه به دادگاه ارسال شود.