هشدار رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری:
برای درختکاری ایران ترکه خیس کردهاند!
دکتر «عباسعلی نوبخت»، فارغالتحصیل مهندسی منابع طبیعی با گرایش جنگلداری، از مهرماه سال 1401 عهدهدار ریاست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور بوده است. سازمانی که هدفش حفظ، حمایت، احیاء، توسعه و بهرهبرداری اصولی از جنگلها، مراتع، اراضی جنگلی، بیشههای طبیعی، اراضی مستحدثه ساحلی، حفاظت و حمایت از آب و خاک کشور از طریق مدیریت علمی بر حوزههای آبخیزداری و رعایت اصول توسعه پایدار است.
نوبخت تا کنون سمتهای اجرایی چون مدیریت منابع طبیعی و آبخیزداری استان مازندران، مدیریت دفتر جنگلکاری، پارکها و ذخیرهگاههای جنگلی، معاون امور جنگل سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور و...را پشتسر گذاشته و از افتخارات او که حکایت از سالها تلاش مدبرانه و دلسوزانهاش درحوزه منابع طبیعی دارد، میتوان به این موارد اشاره کرد:کسب عنوان رئیس نمونه ادارات شهرستان ساری(۱۳۸۵)، عنوان جنگلدار نمونه استان مازندران(۱۳۸۶)، کسب عنوان مدیرکل برتر استانی در سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور(۱۳۹۰)،دریافت لوح تقدیر از وزیر جهاد کشاورزی بهخاطر حفظ و حراست از عرصههای منابع طبیعی و عنوان مدیرکل برتر سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور(۱۳۹۲).وی با حضور در جمع مدیران ارشد صداوسیما با اشاره به اینکه اکنون چهلودومین و تا سال 2030 هفتمین کشور تولیدکننده کربن در دنیا هستیم! یادآوری کرد که کنوانسیون مقابله با بیابانزایی تا سال 2030 به کشورهایی که تولیدکننده کربن هستند، وقت داده نهالکاری و درختکاری کنند و اینکه ما هفت سال زمان داریم تا با کاشت نهال از آن رها شویم. او بر این باور است که باید مطالبهگری عمومی صورت بگیرد و صاحبان صنایع کربنزا مثل پتروشیمیها، کارخانه فولاد، کارخانه مس و...که بیشترین سهم را در تولید کربن دارند، خود را متعهد به کاشت نهال بدانند که اگر همکاری نکنند، تا هفت سال آینده با تهدید شورای حکام، ناچار به تعطیلی خواهند شد. مشروح هشدارها و راهکارهای ریاست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور را با هم مرور میکنیم.
فرصتها و تهدیدهای یک سرزمین خاص
ایران عزیزما حدودا 165 میلیون هکتار وسعت دارد. از این وسعت، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور متولی حراست از عرصههای حدود 137 میلیون هکتار است. در بخش قابلتوجهی از آن، یعنی حدود 14میلیون و 375هزار هکتار، در پنج منطقه رویشی جنگل داریم. حدود 84 میلیون هکتار مرتع داریم و مابقی عرصهها هم بیابان است. از 165میلیون هکتاروسعت کشورمان، 125میلیون هکتار در قلمرو فرسایش آبی است که گاها سیل داریم و متاسفانه خسارات جبرانناپذیری را برای مردم عزیزمان در نقاط مختلف کشور هرساله به وجود میآورد. در عرصههایی هم که فرسایش بادی داریم، ریزگردها سبب شده که ساکنان مناطق مختلف کشور دچار حداقل بحرانهایی شوند؛ حتی اثرش «مهاجرت اکولوژیک» هست که پیامدهای فرهنگی را هم برای کشورمان دارد. الان میبینیم که مهاجرت اکولوژیک به دلایل تغییرات اقلیمی و نوسانات اقلیمی که در کشور موجود است، از فلات مرکزی ایران به سمت شمال، شمال البرز، شمال شرق و غرب زاگرس شروع شده. میزان فرسایش خاک در کشور ما خیلی بالاتر از استانداردهای جهانی است که حدود شش تن درهرهکتار تعیین شده؛ به طور متوسط حدود 16.5تن درهکتار و دربرخی از استانها تا 70تن هم داریم. بهندرت استانهایی را هم داریم که تا 100تن فرسایش خاک دارد. بنابراین تنها راه چاره برای مملکت ما به دلیل اینکه بتوانیم مقابله کنیم با این تغییرات اقلیمی، این است که پوشش گیاهی را ابتدا حفظ کنیم، به فکر احیا و توسعهاش باشیم و از جنبه کمی و کیفی ارتقاء بخشیم. به همین دلیل بر ما واجب است که این طرح بزرگ را انجام دهیم.
محیطزیست بهانهای برای تحریم
دلایلی که عرض کردم، اقلیمی است. در دنیا کنوانسیونهای متفاوتی داریم که کشور ما هم عضو آن کنوانسیونها هست. یکی از آنها، تغییر اقلیم است که از اوایل دهه 90 میلادی شروع به کارکرده وکشورما هم ازسال1371 یا 1373عضو آن شده. کنوانسیون دیگری هم وجود دارد که وظیفهاش مقابله با بیابانزایی است که ایران درسال 75 شمسی عضو شده است. کنوانسیون اول، در شورای حکام تعریف میشود. شورای حکام هم براساس آرای آن یک چوبی را داخل آب نمک خیسانده، این را بهموقع درمیآورد برای فلک کردن برخی کشورها، مثل ایران با تحریمهایی که برای کشور ما هم ایجاد خواهد کرد.
برای آمارها سناریو دارند
بر اساس مطالعاتی که «UNDP» انجام داده، ایران تا پایان سال2030 به عنوان هفتمین کشور تولیدکننده کربن است و در حال حاضر هم به عنوان چهل و دومین کشور جذب کربن تلقی میشویم. کنوانسیون مقابله با بیابانزایی تا سال2030 به کشورها وقت داده که برای جبران بیایند در کشورهای خودشان، نهالکاری و درختکاری کنند. ما الان 2023هستیم و حداکثر هفت سال فرصت داریم که یکسری فعالیتهایی را انجام دهیم تا نسل بعدیمان، آرامش زیستی داشته باشد. تا اینجا میبینیم بحث انرژی هستهای، خیلی از تحریمها را برای کشور ما داشته و شرایط اقتصادی زندگی مردم را تحتتاثیر قرار داده است. طرح نهالکاری ملی علاوهبر ایجاد نشاط بین مردم، از جنبه بینالمللی هم در سال2030 که شورای حکام میخواهد بین تمام ملتهای دنیا داد بکشد که ایران باعث خفگی ملتها میشود، خنثی میشود.چرا میگویند ایران هفتمین کشور تولیدکننده کربن است؟ در حالی که براساس مطالعاتی که مرکز پژوهشهای مجلس کرده، ما ششمین کشور تولیدکننده کربن هستیم.همه اینها برای آن است که بعد بگویند باید صنایع کشور تعطیل بشود. این صنایع تعطیل بشود، باز فشار اقتصادی به وجود میآورد برای مردم ما. حالا شما از آنها بپرسید «آمریکا که رتبه اول را دارد چرا صنایعاش را تعطیل نمیکند؟» میگویند اگر آمریکا رتبه اول را دارد تا سال 2030 صد میلیارد رأس نهال در آفریقا و اطراف آمازون کاشته. بگوییم: «چین رتبه دوم را دارد.» میگویند اگر چین رتبه دوم را دارد، تا پایان سال 2030، 50 میلیارد درخت کاشته. عربستان در برنامهاش 50 میلیارد رأس نهال پیشبینی کرده که10میلیارد برای داخل کشور و 40 میلیارد برای خارج از کشور میکارد. پاکستان همین الان در پایان حدود 10میلیارد درختکاری است. اتیوپی 10میلیاردش را کاشت. افغانستان از ما الان جلوتر است! ترکیه تا الان 4.5میلیارد نهال کاشته، 6.5میلیارد دیگر هم در دستور کارش قرار دارد.
ایران، سردمدار جنگلکاری در تاریخ
ما در ایران از13اقلیم دنیا، 11اقلیم را داریم و اولین کشوری هستیم که در تاریخ جنگلکاری کردیم. از دوره هخامنشیان این کار را میکردند. زمانی که مارکوپولو 1700سال پیش به اطراف الموت آمد، در سفرنامهاش نوشت: ایرانیها جنگلکاری کردهاند. از جنبه اسلامی هم، حضرت رسول(ص) و تمام امامان ما سفارشاتی را پیرامون اهمیت درختکاری دارند. الان ما مطالعاتی را انجام دادیم و بر اساس پنج منطقه رویشیمان، انتخاب گونه کردیم. الان درکل مملکت این آمادگی ایجاد شده که طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت چه برکاتی دارد. جنبه امنیتی، که بخشیاش را توضیح دادم و هم فشارهایی که ازجنبه تغییر اقلیمی بر کشور ما قطعا حاکم خواهد شد؛ چرا؟ چون بر اساس مطالعات «UNDP» ازسال2025،به مدت 30 سال دنیا به سمت خشکی میرود؛ به واسطه ذوب شدن یخچالها، برخی کشورها در زیر آب غرق و ناپدید میشوند؛مثل سنگاپور وبخشی ازچین وهند.کشورما جزو 17کشوری است که به سمت خشکی میرود و ما باید تمهیداتی را داشته باشیم.
سازمانی که ضامن امنیت زیستی است
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، حافظ امنیت زیستی است. امنیت زیستی در واقع یک حلقه اتصال بین امنیت ملی و امنیت غذایی هست. موارد مهم و برکات این طرح زیاد است. ما یک سند پشتیبان طرح داریم و دقیقا مشخص کردیم چه دستگاههایی باید همکاری کنند. به عنوان مثال نیاز چوب کشوربرای صنایعی که به هرحال مواد اولیه یا ثانویهشان چوب است،5.5میلیون مترمکعب در سال است. اگر صنایع جدیدی که وزارت صنعت، معدن وتجارت داده، تاچهارسال آینده احداث شوند، 16میلیون مترمکعب نیاز چوبی خواهیم داشت؛ از این یک میلیارد اصله نهال حدودا 300میلیون اصله را برای بازار مصرف چوب درنظر گرفتیم و دقیقا مشخص شده این زراعت چوب در چه قسمت از کشور، کدام استان با چه گونهای کشت شود.
موظفی صنایع کربنزا
صاحبان صنایعی که کربنزا است، مثل پتروشیمیها، کارخانه فولاد، کارخانه مس و امثال اینها بیشترین سهم را در تولید کربن دارد و در آینده این تولید کربن مشکلاتی را برای مملکت ما و مردم ما ایجاد میکند. در مدل جهانی کارخانههایی که تولیدکننده کربن است و کمپانیهای بزرگ دنیا بر اساس تعهداتی که دارند، خارج از مرزهای خودشان نهالکاری میکنند. چوب، کربنِ جذب شده است. درخت، بهترین موجود زنده یا بهترین کارخانهای است که میتواند کربن را جذب و تبدیل به چوب کند. به عنوان مثال یک درخت راش که در شمال کشور وجود دارد و قطرش حدود 100سانتیمتراست، در طول حیات خودش 12.5تن کربن را جذب و تبدیل به چوب کرده است. مطالبهگری برای انجام وظیفه صنایع کربنزا از طرف مردم و صداوسیما میتواند اثر داشته باشد. کسانی که این صنعت را دارند، معدنشان از طبیعت است؛ طبیعتی که متعلق به 85میلیون ایرانی است که میتوان با نهالکاری حداقل بخش ناچیزی از این سود را به عموم جامعه رساند. یعنی آنها باید بیایند به یاری ما که فعالیت کارخانهشان از سال 2030 به بعد، دچار مشکل نشود. از 135 میلیون هکتار عرصه منابع طبیعی، حدودا101میلیون هکتار فقط متقاضی معدن است. شما یک معدن ساده شن و ماسه را در نظر بگیرید که سطحش حدود 4000متر باشد؛ حجم بارش را فقط به عنوان مخلوط اگر حساب کنید با محاسبه این که هر متر مکعب، دو تن وزن دارد و وزن هرتن را1500 تک تومانی حساب کنید، یعنی با نازلترین قیمتی که میشود حساب کرد، حدودا شش میلیارد تومان پول آن بارمیشود؛ منطقی است آن کسانی که از این سرمایههای ملی استفاده میکنند یک وظیفهای هم در قبال مملکت وهم برای مردم دارند.دسترسی به این دست اطلاعات تخصصی و ملموس میتواند در مطالبهگری با یک ادبیات نرم به کار میآید.
عاملان توسعه ریزگردها، جبران کنند
مستنداتعاملان ریزگردهای نمکیکه ازدریاچهارومیهو...به وجودمیآید،برای مطالبهگریموثراست؛این هم البته کاررسانهملی است.هنرما این استکه این اطلاعات رادستهبندی کنیم،احصاکنیم، ازجنبهعلمی طوری بیانش کنیمکه هرمحکمه علمی پذیرایش باشد.
برای آینده خودمان
اگر ما ازجایگاه اداریمان کنار برویم،مردم هستیم و در آینده بازنشسته هم بشویم باز مردم هستیم. فرزندان ما مردم هستند، فرزندان شما، فرزندان ماهستند، فرزندان این مملکت، فرزندان ماهستند. مثلا درمنطقه سوادکوه؛ پوشش گیاهی به ما اعلام خطرمیکندو تغییرات ونوسانات اقلیمی دراینمنطقه سببشده تجدیدحیاتش600متربالاتربرود.این یعنی هشداربحران به ساکنان منطقه ومسئولان.
دستکاری چرخه طبیعت
پوشش گیاهی به ما هشدار میدهد درشمال کشور ازسال70 تا الان بیماری آفات را داریم.قسمت بالادست،همه را سدزدیم؛ نمایندگان محترم مناطق شمال دنبال این هستند که بازدر جنگلهای شمال سد احداث کنند. پاییندست و میانبند، هر چه چشمه بود برای توسعه روستاها، شهرکهای صنعتی، ویلاها، و کارخانههای مختلف و... تخصیص آب دادهاند. این رفتار موجب شده وضعیت هیدرولوژی منطقه تغییر کند. ما حقابه فون و فلور، جانور و گیاه را کسر کردیم، حقابه آنها را که کسر نکردیم هیچ، بیشتر کردیم! منطقه گلستان پارکی دارد به اسم «پارک قرق». ما در زاگرس شش میلیون هکتار جنگل داریم؛ یک میلیون و 490 هزار هکتارش در حال خشک شدن است، به واسطه بیماری زغالی بلوط! بعد آمدیم علی آباد کتول چاه عمیق زدیم که آب شرب مردم را هم تأمین کنیم و شرایط هیدرولوژی را به هم زدیم. جنگل شمال اگر خشک شود، چه اتفاقی میافتد؟ نتیجه این که همه ما باید مطالبهگری کنیم.
به طبیعت ظلم نکنیم
بر اساس سرشماری سال 1395،کمتر ازنیمی از جمعیت ایران در قسمت شمالی و جنوبی البرز زندگی میکنند. هرهکتار جنگل در شمال کشور توان دارد به طور متوسط 1500متر مکعب آب در خودش ذخیره و بهتدریج در قسمت شمالی و جنوبی البرز آزاد کند. یعنی اگر سطح جنگلهای شمال دو میلیون و 4000 هکتار است، ما1500را ضرب کنیم در این عدد میشود: سه میلیارد و شش میلیون مترمکعب آب؛ یعنی بیشتر از بزرگترین سدی که ما در ایران داریم، کارون3 که آن ظرفیت آبی که چند سال پشتش جمع میشود، سه میلیارد مترمکعب است. بعد این آب بهتدریج در قسمت شمال وجنوب البرز آزاد میشود. تهران نزدیک15 میلیون نفر جمعیت دارد، سمنان، خراسان شمالی و البرز هرکدام جمعیت دارد، بخشی از استان زنجان و استان قزوین مدیون همین پوشش است، اردبیل و سه تا استان شمالی هم جمعیت دارد. این جنگلها وضعیت مناسبی ندارد. جنگلهای زاگرس شش میلیارد متر مکعب آب در سال تولید میکند؛ هفت رودخانه از 9رودخانه بزرگ مملکت ما در این جنگلهاست و تمام دشتهای استانهای اصفهان، استانهای فارس، بوشهر، خوزستان، مدیون این پوشش است و این پوشش هم نیاز به مراقبت دارد. ما در استان همدان فروچالههای 70 تا 80 متری داشتیم! دراستان لرستان فرسایش خاک ما 70تن درهکتار است. دردنیا شش تن درهکتار است، متوسط ایران 16.5تن درهکتار است.درمنطقه بلوچستان، حوزه چابهار،100تن درهکتار است! حق ملت و مردم ما نیست که این مشکلات را تحمل کنند،چون ظرفیت کارشناسی در مملکتمان پیرامون مدیریت این موارد و عبور از این بحرانها را داریم. ما مردم عادی این مملکت هستیم که شاید هم تصادفا دراین جایگاهیم و به آن هم دل خوش نکردیم. این دلهره را بهعنوان یک سرباز داریم. زمان جنگ هم هیچ وقت کسی نمیگفت این سنگر قشنگتر و این سنگر زشتتر است. خوشبختانه الان تیمی هم داریم که در سازمان منابع طبیعی کارمیکند.
ما میتوانیم
کارشناسان خارجی اینجا برای ما نسخه میپیچند،نسخههایشان حاصل شنیدن نظرات کارشناسی همکاران ماست که میگیرندو میبرند در کشور خودشان،صحبتهای ما را ترجمه میکنند،میدهند وزارت خارجه تا به وزارتخانه مربوط بدهند!در صورتی که ما همان آحاد ملتی هستیم که حضرت آقا میفرمایند یک وظیفهای داریم. بنده افتخارم این است که بچه یک کارگرم که در 10سالگی پدرم را ازدست دادم و افتخار میکنم به عنوان یک کارگرزاده بتوانم برای سربلندی ملت عزیزم خدمتی کنم.
مریم فلاح - گروه فرهنگ و هنرفرصتها و تهدیدهای یک سرزمین خاص
ایران عزیزما حدودا 165 میلیون هکتار وسعت دارد. از این وسعت، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور متولی حراست از عرصههای حدود 137 میلیون هکتار است. در بخش قابلتوجهی از آن، یعنی حدود 14میلیون و 375هزار هکتار، در پنج منطقه رویشی جنگل داریم. حدود 84 میلیون هکتار مرتع داریم و مابقی عرصهها هم بیابان است. از 165میلیون هکتاروسعت کشورمان، 125میلیون هکتار در قلمرو فرسایش آبی است که گاها سیل داریم و متاسفانه خسارات جبرانناپذیری را برای مردم عزیزمان در نقاط مختلف کشور هرساله به وجود میآورد. در عرصههایی هم که فرسایش بادی داریم، ریزگردها سبب شده که ساکنان مناطق مختلف کشور دچار حداقل بحرانهایی شوند؛ حتی اثرش «مهاجرت اکولوژیک» هست که پیامدهای فرهنگی را هم برای کشورمان دارد. الان میبینیم که مهاجرت اکولوژیک به دلایل تغییرات اقلیمی و نوسانات اقلیمی که در کشور موجود است، از فلات مرکزی ایران به سمت شمال، شمال البرز، شمال شرق و غرب زاگرس شروع شده. میزان فرسایش خاک در کشور ما خیلی بالاتر از استانداردهای جهانی است که حدود شش تن درهرهکتار تعیین شده؛ به طور متوسط حدود 16.5تن درهکتار و دربرخی از استانها تا 70تن هم داریم. بهندرت استانهایی را هم داریم که تا 100تن فرسایش خاک دارد. بنابراین تنها راه چاره برای مملکت ما به دلیل اینکه بتوانیم مقابله کنیم با این تغییرات اقلیمی، این است که پوشش گیاهی را ابتدا حفظ کنیم، به فکر احیا و توسعهاش باشیم و از جنبه کمی و کیفی ارتقاء بخشیم. به همین دلیل بر ما واجب است که این طرح بزرگ را انجام دهیم.
محیطزیست بهانهای برای تحریم
دلایلی که عرض کردم، اقلیمی است. در دنیا کنوانسیونهای متفاوتی داریم که کشور ما هم عضو آن کنوانسیونها هست. یکی از آنها، تغییر اقلیم است که از اوایل دهه 90 میلادی شروع به کارکرده وکشورما هم ازسال1371 یا 1373عضو آن شده. کنوانسیون دیگری هم وجود دارد که وظیفهاش مقابله با بیابانزایی است که ایران درسال 75 شمسی عضو شده است. کنوانسیون اول، در شورای حکام تعریف میشود. شورای حکام هم براساس آرای آن یک چوبی را داخل آب نمک خیسانده، این را بهموقع درمیآورد برای فلک کردن برخی کشورها، مثل ایران با تحریمهایی که برای کشور ما هم ایجاد خواهد کرد.
برای آمارها سناریو دارند
بر اساس مطالعاتی که «UNDP» انجام داده، ایران تا پایان سال2030 به عنوان هفتمین کشور تولیدکننده کربن است و در حال حاضر هم به عنوان چهل و دومین کشور جذب کربن تلقی میشویم. کنوانسیون مقابله با بیابانزایی تا سال2030 به کشورها وقت داده که برای جبران بیایند در کشورهای خودشان، نهالکاری و درختکاری کنند. ما الان 2023هستیم و حداکثر هفت سال فرصت داریم که یکسری فعالیتهایی را انجام دهیم تا نسل بعدیمان، آرامش زیستی داشته باشد. تا اینجا میبینیم بحث انرژی هستهای، خیلی از تحریمها را برای کشور ما داشته و شرایط اقتصادی زندگی مردم را تحتتاثیر قرار داده است. طرح نهالکاری ملی علاوهبر ایجاد نشاط بین مردم، از جنبه بینالمللی هم در سال2030 که شورای حکام میخواهد بین تمام ملتهای دنیا داد بکشد که ایران باعث خفگی ملتها میشود، خنثی میشود.چرا میگویند ایران هفتمین کشور تولیدکننده کربن است؟ در حالی که براساس مطالعاتی که مرکز پژوهشهای مجلس کرده، ما ششمین کشور تولیدکننده کربن هستیم.همه اینها برای آن است که بعد بگویند باید صنایع کشور تعطیل بشود. این صنایع تعطیل بشود، باز فشار اقتصادی به وجود میآورد برای مردم ما. حالا شما از آنها بپرسید «آمریکا که رتبه اول را دارد چرا صنایعاش را تعطیل نمیکند؟» میگویند اگر آمریکا رتبه اول را دارد تا سال 2030 صد میلیارد رأس نهال در آفریقا و اطراف آمازون کاشته. بگوییم: «چین رتبه دوم را دارد.» میگویند اگر چین رتبه دوم را دارد، تا پایان سال 2030، 50 میلیارد درخت کاشته. عربستان در برنامهاش 50 میلیارد رأس نهال پیشبینی کرده که10میلیارد برای داخل کشور و 40 میلیارد برای خارج از کشور میکارد. پاکستان همین الان در پایان حدود 10میلیارد درختکاری است. اتیوپی 10میلیاردش را کاشت. افغانستان از ما الان جلوتر است! ترکیه تا الان 4.5میلیارد نهال کاشته، 6.5میلیارد دیگر هم در دستور کارش قرار دارد.
ایران، سردمدار جنگلکاری در تاریخ
ما در ایران از13اقلیم دنیا، 11اقلیم را داریم و اولین کشوری هستیم که در تاریخ جنگلکاری کردیم. از دوره هخامنشیان این کار را میکردند. زمانی که مارکوپولو 1700سال پیش به اطراف الموت آمد، در سفرنامهاش نوشت: ایرانیها جنگلکاری کردهاند. از جنبه اسلامی هم، حضرت رسول(ص) و تمام امامان ما سفارشاتی را پیرامون اهمیت درختکاری دارند. الان ما مطالعاتی را انجام دادیم و بر اساس پنج منطقه رویشیمان، انتخاب گونه کردیم. الان درکل مملکت این آمادگی ایجاد شده که طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت چه برکاتی دارد. جنبه امنیتی، که بخشیاش را توضیح دادم و هم فشارهایی که ازجنبه تغییر اقلیمی بر کشور ما قطعا حاکم خواهد شد؛ چرا؟ چون بر اساس مطالعات «UNDP» ازسال2025،به مدت 30 سال دنیا به سمت خشکی میرود؛ به واسطه ذوب شدن یخچالها، برخی کشورها در زیر آب غرق و ناپدید میشوند؛مثل سنگاپور وبخشی ازچین وهند.کشورما جزو 17کشوری است که به سمت خشکی میرود و ما باید تمهیداتی را داشته باشیم.
سازمانی که ضامن امنیت زیستی است
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، حافظ امنیت زیستی است. امنیت زیستی در واقع یک حلقه اتصال بین امنیت ملی و امنیت غذایی هست. موارد مهم و برکات این طرح زیاد است. ما یک سند پشتیبان طرح داریم و دقیقا مشخص کردیم چه دستگاههایی باید همکاری کنند. به عنوان مثال نیاز چوب کشوربرای صنایعی که به هرحال مواد اولیه یا ثانویهشان چوب است،5.5میلیون مترمکعب در سال است. اگر صنایع جدیدی که وزارت صنعت، معدن وتجارت داده، تاچهارسال آینده احداث شوند، 16میلیون مترمکعب نیاز چوبی خواهیم داشت؛ از این یک میلیارد اصله نهال حدودا 300میلیون اصله را برای بازار مصرف چوب درنظر گرفتیم و دقیقا مشخص شده این زراعت چوب در چه قسمت از کشور، کدام استان با چه گونهای کشت شود.
موظفی صنایع کربنزا
صاحبان صنایعی که کربنزا است، مثل پتروشیمیها، کارخانه فولاد، کارخانه مس و امثال اینها بیشترین سهم را در تولید کربن دارد و در آینده این تولید کربن مشکلاتی را برای مملکت ما و مردم ما ایجاد میکند. در مدل جهانی کارخانههایی که تولیدکننده کربن است و کمپانیهای بزرگ دنیا بر اساس تعهداتی که دارند، خارج از مرزهای خودشان نهالکاری میکنند. چوب، کربنِ جذب شده است. درخت، بهترین موجود زنده یا بهترین کارخانهای است که میتواند کربن را جذب و تبدیل به چوب کند. به عنوان مثال یک درخت راش که در شمال کشور وجود دارد و قطرش حدود 100سانتیمتراست، در طول حیات خودش 12.5تن کربن را جذب و تبدیل به چوب کرده است. مطالبهگری برای انجام وظیفه صنایع کربنزا از طرف مردم و صداوسیما میتواند اثر داشته باشد. کسانی که این صنعت را دارند، معدنشان از طبیعت است؛ طبیعتی که متعلق به 85میلیون ایرانی است که میتوان با نهالکاری حداقل بخش ناچیزی از این سود را به عموم جامعه رساند. یعنی آنها باید بیایند به یاری ما که فعالیت کارخانهشان از سال 2030 به بعد، دچار مشکل نشود. از 135 میلیون هکتار عرصه منابع طبیعی، حدودا101میلیون هکتار فقط متقاضی معدن است. شما یک معدن ساده شن و ماسه را در نظر بگیرید که سطحش حدود 4000متر باشد؛ حجم بارش را فقط به عنوان مخلوط اگر حساب کنید با محاسبه این که هر متر مکعب، دو تن وزن دارد و وزن هرتن را1500 تک تومانی حساب کنید، یعنی با نازلترین قیمتی که میشود حساب کرد، حدودا شش میلیارد تومان پول آن بارمیشود؛ منطقی است آن کسانی که از این سرمایههای ملی استفاده میکنند یک وظیفهای هم در قبال مملکت وهم برای مردم دارند.دسترسی به این دست اطلاعات تخصصی و ملموس میتواند در مطالبهگری با یک ادبیات نرم به کار میآید.
عاملان توسعه ریزگردها، جبران کنند
مستنداتعاملان ریزگردهای نمکیکه ازدریاچهارومیهو...به وجودمیآید،برای مطالبهگریموثراست؛این هم البته کاررسانهملی است.هنرما این استکه این اطلاعات رادستهبندی کنیم،احصاکنیم، ازجنبهعلمی طوری بیانش کنیمکه هرمحکمه علمی پذیرایش باشد.
برای آینده خودمان
اگر ما ازجایگاه اداریمان کنار برویم،مردم هستیم و در آینده بازنشسته هم بشویم باز مردم هستیم. فرزندان ما مردم هستند، فرزندان شما، فرزندان ماهستند، فرزندان این مملکت، فرزندان ماهستند. مثلا درمنطقه سوادکوه؛ پوشش گیاهی به ما اعلام خطرمیکندو تغییرات ونوسانات اقلیمی دراینمنطقه سببشده تجدیدحیاتش600متربالاتربرود.این یعنی هشداربحران به ساکنان منطقه ومسئولان.
دستکاری چرخه طبیعت
پوشش گیاهی به ما هشدار میدهد درشمال کشور ازسال70 تا الان بیماری آفات را داریم.قسمت بالادست،همه را سدزدیم؛ نمایندگان محترم مناطق شمال دنبال این هستند که بازدر جنگلهای شمال سد احداث کنند. پاییندست و میانبند، هر چه چشمه بود برای توسعه روستاها، شهرکهای صنعتی، ویلاها، و کارخانههای مختلف و... تخصیص آب دادهاند. این رفتار موجب شده وضعیت هیدرولوژی منطقه تغییر کند. ما حقابه فون و فلور، جانور و گیاه را کسر کردیم، حقابه آنها را که کسر نکردیم هیچ، بیشتر کردیم! منطقه گلستان پارکی دارد به اسم «پارک قرق». ما در زاگرس شش میلیون هکتار جنگل داریم؛ یک میلیون و 490 هزار هکتارش در حال خشک شدن است، به واسطه بیماری زغالی بلوط! بعد آمدیم علی آباد کتول چاه عمیق زدیم که آب شرب مردم را هم تأمین کنیم و شرایط هیدرولوژی را به هم زدیم. جنگل شمال اگر خشک شود، چه اتفاقی میافتد؟ نتیجه این که همه ما باید مطالبهگری کنیم.
به طبیعت ظلم نکنیم
بر اساس سرشماری سال 1395،کمتر ازنیمی از جمعیت ایران در قسمت شمالی و جنوبی البرز زندگی میکنند. هرهکتار جنگل در شمال کشور توان دارد به طور متوسط 1500متر مکعب آب در خودش ذخیره و بهتدریج در قسمت شمالی و جنوبی البرز آزاد کند. یعنی اگر سطح جنگلهای شمال دو میلیون و 4000 هکتار است، ما1500را ضرب کنیم در این عدد میشود: سه میلیارد و شش میلیون مترمکعب آب؛ یعنی بیشتر از بزرگترین سدی که ما در ایران داریم، کارون3 که آن ظرفیت آبی که چند سال پشتش جمع میشود، سه میلیارد مترمکعب است. بعد این آب بهتدریج در قسمت شمال وجنوب البرز آزاد میشود. تهران نزدیک15 میلیون نفر جمعیت دارد، سمنان، خراسان شمالی و البرز هرکدام جمعیت دارد، بخشی از استان زنجان و استان قزوین مدیون همین پوشش است، اردبیل و سه تا استان شمالی هم جمعیت دارد. این جنگلها وضعیت مناسبی ندارد. جنگلهای زاگرس شش میلیارد متر مکعب آب در سال تولید میکند؛ هفت رودخانه از 9رودخانه بزرگ مملکت ما در این جنگلهاست و تمام دشتهای استانهای اصفهان، استانهای فارس، بوشهر، خوزستان، مدیون این پوشش است و این پوشش هم نیاز به مراقبت دارد. ما در استان همدان فروچالههای 70 تا 80 متری داشتیم! دراستان لرستان فرسایش خاک ما 70تن درهکتار است. دردنیا شش تن درهکتار است، متوسط ایران 16.5تن درهکتار است.درمنطقه بلوچستان، حوزه چابهار،100تن درهکتار است! حق ملت و مردم ما نیست که این مشکلات را تحمل کنند،چون ظرفیت کارشناسی در مملکتمان پیرامون مدیریت این موارد و عبور از این بحرانها را داریم. ما مردم عادی این مملکت هستیم که شاید هم تصادفا دراین جایگاهیم و به آن هم دل خوش نکردیم. این دلهره را بهعنوان یک سرباز داریم. زمان جنگ هم هیچ وقت کسی نمیگفت این سنگر قشنگتر و این سنگر زشتتر است. خوشبختانه الان تیمی هم داریم که در سازمان منابع طبیعی کارمیکند.
ما میتوانیم
کارشناسان خارجی اینجا برای ما نسخه میپیچند،نسخههایشان حاصل شنیدن نظرات کارشناسی همکاران ماست که میگیرندو میبرند در کشور خودشان،صحبتهای ما را ترجمه میکنند،میدهند وزارت خارجه تا به وزارتخانه مربوط بدهند!در صورتی که ما همان آحاد ملتی هستیم که حضرت آقا میفرمایند یک وظیفهای داریم. بنده افتخارم این است که بچه یک کارگرم که در 10سالگی پدرم را ازدست دادم و افتخار میکنم به عنوان یک کارگرزاده بتوانم برای سربلندی ملت عزیزم خدمتی کنم.
تیتر خبرها
-
مسئولیت سنگین منتخبان ملت
-
توپ در زمین نمایندگان است
-
ستیز با هفتسر اژدهای فساد
-
150روز نسلکشی
-
جنگ در اتاق جنگ اسرائیل
-
سبدمعیشت، مبنای افزایش دستمزدکارگران
-
3سیگنال سبز برای بورس
-
مردم همچنان پای کار نظام
-
سونامی کشتههای موتورسوار
-
برای درختکاری ایران ترکه خیس کردهاند!
-
«سلامت» بازیچه بلاگرها
-
طلایی مثل سیامند