رسانه انقلابی و جهاد تبیین
رضا کوچک زاده تهمتن مدیر رادیو گفتوگو
اکنون که 12سال از فتنه سال 1388 میگذرد، برخی واقعیتها در فضای سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی پدیدار شده است. پرسش این است که در پس فتنه آن سال چه سناریوهایی نهفته بود و سناریوپردازان چه کسانی بودند؟ ماجرا از یک سال قبل از انتخابات سال 1388 کلید خورد؛ جایی که یک جناح سیاسی مشهور و خاص در کشور، به بهانه امکان تقلب در انتخابات، ستادی با نام صیانت از آرای مردم ایجاد کرد. در واقع این ستاد نتیجه پروژه نفوذ دشمن بود؛ نفوذی که طی حیات انقلاب اسلامی بارها رهبران نظام نسبت به آن هشدار داده بودند اما هدایتگران این جریان با دلارهای آمریکایی و جریان رسانهای صهیونیست کار را به فتنه سال 88 کشاندند. سناریوپردازان این فتنه بر اساس الگوی انقلابهای رنگین در اروپای شرقی تصور میکردند با اردوکشی خیابانی و پروژه کشتهسازی و غارت و تخریب اموال عمومی میتوانند چهره نظام را مخدوش کنند. هرچند اینان حدود هشت ماه کشور را ملتهب کردند اما درایت رهبر فرزانه انقلاب و هوشمندی مردم با بصیرت ایران، برخی خواص بیبصیرت را رسوا کرد و نقاب را از چهره برخی چهرههای بهظاهر انقلابی اما فریب خورده انداخت و در حقیقت اینان از قطار انقلاب بازماندند.
فتنه 88 از بیبصیرتی برخی خواص شکل گرفت اما با بصیرت مثال زدنی مردم در نهم دی به بنبست رسید. نهم دی در واقع تبدیل به سرفصلی برای انقلاب و نظام اسلامی شد. مقطع و سرفصل، چرا که از یک سو ماهیت اصلی و ضدبشری و ضدایرانی و ضددینی دشمنان داخلی و خارجی را به رخ کشید و از دیگر سو، نقاب نفاق را از چهره نفوذیها برکشید. نهم دی ضمن وارد کردن واژه و مفهوم بصیرت به ادبیات سیاسی و ضرورت انقلابیگری ثابت کرد حضور مردمی پشتوانه بقای ارزشهای انقلاب است و با حضور و ایثار مردم بصیر میتوان به تپندگی مکتب و ارزشهای انقلابی دل بست و امید داشت. نهم دی اما در معرض دو آفت بزرگ است: نخست آفت فراموشی و دوم آفت تحریف.
همانطور که گفته شد نهم دی به عنوان واقعهای تاریخی، سرفصلی برای احیای ارزشهای انقلاب بود. چنین سرفصلی بیشک نباید در گذر ایام و هیاهوی روزمرگیها به باد فراموشی سپرده شود. از طرف دیگر، این رخداد بصیرتآفرین و بصیرتافزا هدف کینه و خصومت است و بنا به همین دلیل دشمن میکوشد با بهره از ابزار تحریف، در چرایی و چگونگی و دستاوردهای آن ایجاد انحراف کند تا نهم دی از کارکرد بصیرتساز خود تهی یا به دور افتد. اما یادمان باشد اگر نهم دی رخ داد، بنا به عللی همچون جهاد تبیین و روایت بود. به این معنا که رسانههای انقلابی در سطح جامعه و عناصر انقلابی در میان محافل و مجامع دانشگاهی و عمومی توانستند ریشهها و عوامل پنهان و پیدا و اهداف فتنه را بهدرستی و بهروشنی تبیین و مخاطب را نسبت به واقعیتها آگاه و اقناع کنند.
به بیان دیگر، میوه جهاد روایت و تبیین، خروش بصیرت در وجود شهروندان و هموطنانمان بود. بصیرتی که تشخیص درست و بههنگام حق و باطل، دشمنشناسی و عمل به تکلیف بایسته در زمان مقتضی و هشیاری مداوم را موجب شد.
بدون تردید همان دشمنان داخلی و خارجی که خواب تکرار تجربه انقلاب رنگین را در ایران میدیدند هنوز هم چنین تفکری دارند و به دنبال فرصت هستند. آنها نمینشینند تا بالندگی هر روزه مردم ایران را نظاره کنند. از این رو دائم به بهانههای مختلف و با ابزار رسانهای روز، یعنی روایتسازی و تحریف و تصرف در واقعیت، تحرک ماشین شایعه و دروغسازی و... در پی مهندسی نگاهها و اذهان هستند و میکوشند براندازی نرم را در هر زمان ممکن محقق کنند.
در مقابل، همانا جهاد تبیین و روایت است که به مدد رسانههای تراز انقلاب، ترویج بصیرت را به عنوان پادزهر تشکیک موجب میشود و حماسه بصیرت و یادمان نهم دی را مکرر در چشم زمانه تموج میدهد.