جان بخشیدن به بلاگرهای روانشناسنما
بلاگری طی سالهای اخیر به یکی از پرسودترین شغلها تبدیل شده و میتواند درآمدهای میلیونی و میلیاردی آن هم معاف از مالیات را به جیب بلاگرها بریزد. در این میان برخی بلاگرها لااقل هنر، خلاقیت یا آموزشی را به مخاطبان خود عرضه میکنند اما درصد بالاتری از این افراد هیچ چیز مفیدی به دنبالکنندگان خود عرضه نمیکنند.
تنها هنر این افراد این است که جملات و نکاتی که در همه جا میشود شنید و پیدا کرد را به گونهای دیگر در صفحاتشان مینویسند یا به مخاطب عرضه میکنند. در واقع شاید بهتر باشد روانشناسنماهای مجازی و صفحاتی را که به اشکال گوناگون و هر کدام بر مبنای میزان خلاقیت خود در فضای مجازی راه انداختهاند نوع خاصی از بلاگری در فضای مجازی دانست .
بلاگرهایی که توصیهها و نکاتشان گاهی وقتها نه تنها گرهی از زندگی افراد باز نمیکند که ممکن است خودش چالشهای تازهتری را به زندگی آنها اضافه کند و برایشان دردسرساز شود.
به طور نمونه، بلاگر روانشناسنمایی که میکوشد راهکارهای قطعکردن دخالت دیگران از زندگی زناشویی را به شما یاد بدهد اما اگر طبق توصیههای این فرد و با آن لحن و برخورد با مادر یا خواهر همسرتان صحبت کنید مطمئنا نهفقط دخالت آنها از زندگیتان قطع نمیشود بلکه ممکن است با خود همسر هم دچار مشکل شوید! یا توصیههایی که در ارتباط با تربیت فرزند یا مسائل دیگر وجود دارد. وجود و گسترش این صفحات در عین حال از یک خلأ هم پرده برمیدارد؛خلأ ارائه مشاورههای درست روانشناختی از سوی افراد متخصص واقعی و در بستر رسانههای رسمی و مورد اعتماد که میتواند به رشد آگاهی افراد و مهارتهای زندگی آنها و در نتیجه بهبود شرایط فردی، خانوادگی و درنهایت روابط اجتماعی منتهی شود.