«هنر» بیان آرمانی است
عنصر اصلی و سازنده هنر، تخیل و عاطفه است. تفاوتی که هنرمند در یک جامعه با افراد دیگر جامعه دارد و او را شاخصتر میکند؛ ابزار کار و زبان بیانی اوست که خیالبرانگیز است و حساسیت او نسبت به پدیدهها و اتفاقاتی که دور و برش میافتد، زیاد است و نسبت به آن واکنش و رویکردی متفاوت با دیگر افراد دارد. هنرمند با استفاده از ابزاری که دارد، واقعیتهای بیرونی را تبدیل به اثر هنری میکند و وقتی که این مسائل و موضوعات در قالب هنر جای گرفت، میتواند تأثیرش از خود واقعیت زیباتر و بهتر باشد. از دیدگاه داوینچی، هنرمند پیشوای جهان محسوس و دیدنی است که نهتنها خود بهخوبی میبیند، بلکه وظیفهای جز این ندارد که خوب دیدن را به آدمیان تعلیم دهد.
هنر از قدیمیترین و موثرترین پدیدههای زندگی فردی و اجتماعی انسان است، تا جایی که هیچ وسیله یا روش زندگی را نمیتوان پیدا کرد که هنر به نوعی در آن نفوذ نکرده باشد، زندگی بدون هنر بسیار بیروح و کسلکننده است. هنر به مردم امید و نشاط میدهد. هنر پدیدهای است که از دیرباز نقشی بسزا در زندگی انسان دارد.
بهصورت کلی در شرایط و اوضاع کنونی و زندگی ماشینی، زندگی دچار بیمعنایی شده و روح انسان در گرداب بیهدفی فرورفته، در چنین شرایطی، ضرورت انسان به هنر بیش از گذشته احساس میشود و نیاز به هنر دو چندان شده است، چرا که هنر تسلیدهنده و آزادیبخش است، بشر امروز با هر سطح تفکر و فرهنگی که باشد به هنر نیاز دارد، ارتباط با هنر نقش موثری در تقویت روحیه و معنادار کردن زندگی دارد و لازم نیست همه هنرمند شوند؛ ولی همه میتوانند با هنر تماس داشته باشند، میتوانند در هنر قدم بردارند و آرامش بگیرند و زیباییها را ببینند. هنر، دید انسان که بر اثر روزمرگی و عادت و غفلت، کاملا عادی و معمولی شده است را تازه مینماید و محیط پیرامون را زیبا کرده، از این طریق شور و شوق و لذت را به ارمغان میآورد و زندگی را از حالت کسالتبار و ملالآور آن خارج ساخته، روح تازه و نشاط و امید را بهوجود میآورد.
شوپنهاویر میگوید: در این بیابان شورهزار هستی که عطش سوزان و پایانناپذیری رهرو را از همه چیز ناامید میسازد، هنر مانند واحه و باغ خرمی است که میتوان در پناه آن دمی بیاسود. انسان بهشدت نیازمند لطافت هنر در زندگی امروز است، لطافتی که هنر در نهاد خود دارد، کمک بسیاری به بشر در زندگی روزمره میکند. هنر، زاده کشف و شهود و نتیجه کوشش انسان برای ایجاد زیبایی است، هنر از جایگاه رفیعی برخوردار است و اهداف بلندی در جهت رشد و توسعه انسانی داشته که مفرح کردن و لطافت بخشیدن به زندگانی بشر از جمله این اهداف است، بشر در طول تاریح حیات اجتماعیاش هیچ وقت بدون هنر زندگی نکرده و هنر از آغاز زندگی تا به امروز همچنان با او و همراه او است. همه ملتها هنر را مفهومی والا میپندارند، به گفته هربرت رید «هنر بیان هر آرمانی است که هنرمند توانسته باشد آن را در صورت تجسمی، تحقق بخشد».
الهام خاکپاش - مدرس دانشگاه