نقدی بر فیلم «آه سرد» ساخته ناهید عزیزی صدیق
سرمای قضاوت و انتقام
فیلمی جادهای سرد و یخزده، از سوژه و روایت فیلم تا انتخاب لوکیشن، طراحی لباس و صحنه، دکوپاژ و قاببندی، موقعیت جغرافیایی کوهستانی برفگیر، دیالوگها، جنس بازی بازیگران، تعلیق و غافلگیری و... همه و همه کاملا منطبق برهم است و خون مخاطب را منجمد میکند.
ناهید عزیزی صدیق در اولین تجربه کارگردانی فیلم بلند خود در دنیای سینمایی سختی قدم میگذارد. در اینگونه تجربهها تنها در صورتی که صاحب اثر حسابی مشق سینما کرده باشد میتواند از پس آن برآید و به محصولی برسد که مخاطب را با خود همراه کند.آنچه در «آه سرد» میبینیم گرچه به مدد نگاه دقیق صدیق(نویسنده و کارگردان) و بازی زیرپوستی بازیگران اصلی سرجمع میتوانست در قالب یک فیلم نیمه بلند عرضه شود اما گنجاندن آن در چارچوب یک فیلم بلند داستانی هم برای تماشاگر آزاردهنده نیست.فیلمنامه، در شخصیتپردازی و دیالوگ هوشمندانه است و با وجود لوکیشنهای زمستانی و سرد؛ فیلمی گرم و پر کشش را زمینهسازی کرده است.کارگردان هم بهحق از هر عنصر سینما به شکل رضایتبخشی بهره برده است، فیلم کمبازیگر و کمکاراکتر است و مخاطب هم با توجه به موضوع و موقعیت جغرافیایی داستان چیزی غیر از این را انتظار ندارد چرا که میداند در فضای کوهستانی برفگیر حضور حتی یک آدم باعث دلگرمی است. از سوی دیگر اندیشه قتلی که بها در سر دارد آنچنان کنشزاست که میتواند مخاطب را در طول جادههای خلوت بهخوبی با خود همراه کند. همچنان که داستان پیش میرود به فراخور موقعیتهایی که پیش روی شخصیتهای اصلی قرار میگیرد گرهافکنی وگرهگشایی با ظرافت انجام میشود و سردرگمی پرتعلیق مخاطب از چرایی انگیزه انتقام در بها باز میشود. حالا مخاطب همچون بها برای نقطه اوج داستان که قرار است توسط او رقم بخورد لحظه شماری میکند. ارائه ظریف و قطرهچکانی اطلاعات و شخصیتپردازی درست در طول فیلم غافلگیرکننده است اما در نقطه اوج، کنش بهرام و پیشقدمی او در اقدامی هوشمندانه در جلوگیری از عقوبت گناه غافلگیری و جذابیت روایت را به اوج میرساند. طراحی بیروح و بیرنگ و لعاب صحنه و لباس نیز کاملا در خدمت حالوهوای داستان و طبیعت منطقه است.امساک کارگردان در استفاده از حداقل موسیقی نیز بسیار به درک کامل مخاطب از موقعیت و حالوهوای شخصیتهای داستان موثر است. رد پای موسیقی آنجا که بها در پی یافتن بهرام در میان کوهستان برفی شب زده دچار توهم میشود در حالی که درگیر احساساتی چون ترس و خشم و ندامت است.تصویر فینال حسنختامی است بریک فیلم جادهای که سرمای انتقام و قضاوت را در بندبند وجودت تعریف میکند. فیلمهای جادهای خوب را مخاطبان حرفهای سینما دوست دارند اما این اهمیت لزوما تضمینگر گیشه فروش نیست.
مریم فلاح - عضو انجمن منتقدان سینمای ایران