رهایی چوپان‌عاشق از چوبه‌دار
مرد چوپان که در جریان درگیری، پدر دختر مورد علاقه‌اش را کشته بود، با جلب رضایت اولیای‌دم به‌زودی آزاد می‌شود.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، این درگیری آذر ماه93 در خانه‌ای در شهریار استان تهران رخ داد و مرد صاحبخانه با ضربه‌های چاقوی پسر 19 ساله‌ای به نام حبیب مجروح و پس از سه روز در بیمارستان جان باخت.
در ادامه حبیب به اتهام قتل عمد بازداشت شد و در تحقیقات گفت: «من چوپانم و یک‌سال قبل به دختر قاسم علاقه‌مند شدم. روز حادثه به خانه آنها رفتم تا درباره دختر مورد علاقه‌ام با پدرش صحبت کنم اما قاسم با چوب به من حمله کرد. من هم در دفاع از خودم او را کشتم.»
این پرونده برای رسیدگی با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد که در این جلسه اولیای دم برای حبیب درخواست قصاص کردند. متهم نیز وقتی در جایگاه قرار گرفت، در دفاع از خود گفت: «من به خانه قاسم رفتم تا درباره دخترش صحبت کنم و قصدم قتل نبود. ناخواسته قاسم را کشتم و شرمنده خانواده‌اش هستم.»
قضات دادگاه در پایان پسر جوان را به قصاص محکوم کردند که این حکم در دیوان‌عالی کشور مهر تایید خورد. در حالی که حبیب در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، اولیای‌دم مقتول او را بخشیدند. به این ترتیب مرد زندانی از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت و گفت: «وقتی مرتکب قتل شدم، 19ساله بودم و حالا 27 سال دارم. هشت سال از عمرم را در زندان بودم و در این سال‌ها مادر و برادرم فوت شدند و خواهرم به سرطان مبتلا شده است. از قضات درخواست دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.»
قضات بعد از رسیدگی به این پرونده، حبیب را به هشت سال زندان با احتساب ایام بازداشت محکوم کردند تا به‌زودی آزاد‌شود.
در ادامه حبیب به اتهام قتل عمد بازداشت شد و در تحقیقات گفت: «من چوپانم و یک‌سال قبل به دختر قاسم علاقه‌مند شدم. روز حادثه به خانه آنها رفتم تا درباره دختر مورد علاقه‌ام با پدرش صحبت کنم اما قاسم با چوب به من حمله کرد. من هم در دفاع از خودم او را کشتم.»
این پرونده برای رسیدگی با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد که در این جلسه اولیای دم برای حبیب درخواست قصاص کردند. متهم نیز وقتی در جایگاه قرار گرفت، در دفاع از خود گفت: «من به خانه قاسم رفتم تا درباره دخترش صحبت کنم و قصدم قتل نبود. ناخواسته قاسم را کشتم و شرمنده خانواده‌اش هستم.»
قضات دادگاه در پایان پسر جوان را به قصاص محکوم کردند که این حکم در دیوان‌عالی کشور مهر تایید خورد. در حالی که حبیب در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، اولیای‌دم مقتول او را بخشیدند. به این ترتیب مرد زندانی از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت و گفت: «وقتی مرتکب قتل شدم، 19ساله بودم و حالا 27 سال دارم. هشت سال از عمرم را در زندان بودم و در این سال‌ها مادر و برادرم فوت شدند و خواهرم به سرطان مبتلا شده است. از قضات درخواست دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.»
قضات بعد از رسیدگی به این پرونده، حبیب را به هشت سال زندان با احتساب ایام بازداشت محکوم کردند تا به‌زودی آزاد‌شود.
