عقلانیت،‌ عامل دوام تمدن و فرهنگ

در همایش بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی مطرح شد

عقلانیت،‌ عامل دوام تمدن و فرهنگ

دومین همایش ملی سالانه اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی همزمان با چهارمین سالگرد صدور بیانیه گام دوم انقلاب با حضور جمعی از اندیشمندان و اهالی فرهنگ در مرکز همایش‌های کتابخانه ملی برگزار شد.

  پیام امید و تعهد
در این نشست، حجت‌الاسلام علی ذوعلم گفت: چهار سال از صدور بیانیه گام دوم انقلاب می‌گذرد؛ در این مدت خیلی از دغدغه‌مندان انقلاب اسلامی می‌پرسند که چه میزان از این بیانیه اجرا شده است و چگونه باید اجرا شود؟ بعضا ذهنیت نادرستی وجود دارد که گویا این بیانیه سند رسمی دولتی یا یک سیاست ابلاغی است و بنابراین باید در همان مسیرهایی اجرا شود که سایر اسناد دولتی اجرا می‌شود. این تصور نادرست است، چرا که این بیانیه یک تبیین عمیق و جامع و بیشتر ناظر بر آینده است.
ذوعلم درباره نسبت بیانیه گام دوم انقلاب با جوانان گفت: اول، آن که این بیانیه پیام امید و تعهد نسبت به خود جوانان دارد. بیانیه صراحتا می‌گوید که امید آینده جوانان هستند و این انقلاب به آنان اعتماد دارد. علاوه بر این، این بیانیه امیدآفرین است و با رویکرد امید نسبت به مسائل و مشکلات آینده نظر دارد. موضوع سوم، هشدار به جوانان درباره زیان‌های جبران‌ناپذیر زندگی غربی است.
وی در پایان با اشاره به برگزاری همایش ملی سالانه اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب گفت: پیام این همایش این است که پژوهشگران و ما باید بیانیه گام دوم انقلاب را در بستر فکرورزی و آزاداندیشی پیش ببریم. جز این راهی نیست. 
تبیین که مورد تاکید رهبر انقلاب است، در برابر دو کلیدواژه دیگر قرار می‌گیرد؛ اغوا و تحمیل. از یک سو نظام استکباری می‌خواهد جامعه ما را فریب دهد و از سویی دیگر تلاش می‌کند فکر و اندیشه‌اش را به ما تحمیل کند.
 
نگاه جهانی بیانیه گام دوم انقلاب
سیدمحمد حسینی، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور که دیگر سخنران این مراسم بود، گفت: بیانیه گام دوم انقلاب از یک انسجام و جامع‌نگری خاصی برخوردار است. دقت داشته باشید این بیانیه را کسی نوشته که خودش از ابتدا در انقلاب اسلامی نقش‌آفرین بوده و در ۴۰ سال گذشته در مهم‌ترین مسئولیت‌ها حضور داشته است. ایشان رئیس‌جمهور بوده و به مسائل اجرایی آگاه است. او نگاه جهانی دارد و با نگاه اندیشمندان به خوبی آشنا است. بنابراین این بیانیه خیلی جای کار دارد و کار ارزشمندی است که این اندیشگاه برای رسیدگی به آن اختصاص پیدا کرده است. این که دستاوردها گفته شده به دلیل این موضوع است که ما با سیاه‌نمایی گسترده‌ای مواجهیم. این قدر تبلیغات علیه ایران شده که تبدیل به سیاه‌نمایی گسترده‌ای شده است. باید دستاوردها را گفت تا امید و اعتماد در مردم جلب شود و آنها بدانند که درجا نزده‌ایم.
 
چشم‌انداز آرمان‌های پایدار 
حجت‌الاسلام علی لطیفی، معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، دیگر سخنران این جلسه بود. گفت: بیانیه گام دوم انقلاب سند نیست و چیزی بالاتر از سند است. از این نظر در نظرگرفتن آن به عنوان سند شاید نوعی تنزل آن باشد. اگر بخواهیم به این پرسش بپردازیم که پیام اصلی بیانیه گام دوم چیست، باید بگویم که کانون پیام آن این است که انقلاب اسلامی، انقلابی متفاوت از دیگر انقلاب‌ها بود، چرا که مردم توانستند طی این ۴۰ سال بر آرمان‌ها پایدار و استوار باقی بمانند. فکرورزی نه‌تنها یک مضمون از مضامین مورد تاکید است، بلکه یکی از مهم‌ترین سازوکارها برای تحقق آن چشم‌اندازی به شمار می‌رود که حضرت آقا در بیانیه گام دوم انقلاب ترسیم کردند.
 
خودسازی و تمدن‌سازی
محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی گفت: در این بیانیه با سه کلیدواژه مهم روبه‌رو هستیم؛ خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی. مقام معظم رهبری در بیانیه یک نکته کلیدی می‌فرمایند و آن هم این است که می‌فرمایند در مقطعی هستیم که درگیر یک تقابل تمدنی هستیم. اگر این موضوع را باور کنیم، در کلیه نظامات خود باید به آن بپردازیم.
وی اضافه کرد: رهبری می‌فرمایند دانش، آشکارترین وسیله عزت و قدرت یک کشور است و نسبت به بند هفتم که سبک زندگی است، می‌فرمایند غربی‌ها که در دانش پیشرفته بودند اما در معنویت فقیر، خود را حاکم کردند. بنابراین ما نباید اجازه بدهیم این تهاجم روزافزون دشمن به دل پاک نوجوانان و جوانان ما اثر بگذارد. بعد از جنگ جهانی، علم و پژوهش تبدیل به دال مرکزی رهبری جهانی غرب شده است. از آن زمان تا به امروز غرب تلاش کرد خود را حاکم کند. اگر ما می‌خواهیم پاسخی به این کار آنان بدهیم باید به نظریات رهبر انقلاب تکیه کنیم.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با تاکید بر این که غرب وارد یک چالش تمدنی شده است، گفت: از ۱۱سپتامبر۲۰۰۱، غربی‌ها متوجه شدند که در قرون جدید وارد یک چالش تمدنی شده‌اند و آن هم ورود به دنیای چندقطبی فزاینده است. آنان متوجه شدند یکی از کشورهایی که در حال رشد در مسیر علمی است، جمهوری اسلامی است. آنها فهمیدند که این اتفاق تهدیدی برای سلطه آنان است. از سویی دیگر می‌بینیم که آنها با وضع قوانینی در حوزه موضوعات اخلاقی، وجه تهی‌دستانه خود را به نمایش می‌گذارند که نمونه آن را در ماجرای همجنسگرایی می‌بینیم.
وی با اشاره به جایگاه دانشگاه در گام دوم انقلاب گفت: باید به این سوال پاسخ دهیم که دانشگاه در گام دوم انقلاب اسلامی در چه جایگاهی باید قرار بگیرد.ما باید بر اساس چارچوبی که رهبر انقلاب برای دانشگاه گذاشتند، رسالت آن را تعریف کنیم. البته حضرت آقا مولفه‌ها را بیان کرده‌اند؛ دانشگاهی که در خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی وجوه مختلفی دارد. در موضوع خودسازی، دانشگاه باید به تربیت قوه‌عاقله بپردازد. ما در این زمینه ضعیف هستیم. این اتفاق رخ نمی‌دهد مگر آن که ما به درک درستی از پاسخ حضرت آقا که به جمعی از فضلا داشتند، بپردازیم. ما با تقلید، قوه عاقله نخواهیم ساخت و باید به آزاداندیشی و فضای تولید علم رو بیاوریم. علاوه بر این، دانشگاه ما باید جامعه‌پرداز باشد و در همه مؤلفه‌های علمی و فناوری گام بردارد.
 
​​​​​​​اعتبار فرهنگ و تمدن 
غلامعلی حدادعادل در بخش دیگری از این نشست گفت: دوام و اعتبار هر تمدن و فرهنگی به میزان عقلانیت‌اش است. اگر دقت داشته باشید یکی از گفتمان‌هایی که رهبری مطرح کردند، سه‌گانه عدالت، معنویت و عقلانیت است. باید در چیستی عقلانیت تأمل کنیم. اهمیت آن در اعتبار یک فرهنگ و تمدن قابل مقایسه با اهمیت فکر در شخصیت یک فرد است. همان طور که فردی که بهتر فکر می‌کند، شخصیت والاتری دارد، تمدن‌ها نیز چنین‌ هستند.
وی ادامه داد: نکته دیگر این که فرهنگ و تمدن‌هایی که از نظر عقلانی دچار از هم‌گسیختگی شده‌اند، دوام پیدا نمی‌کنند. تمدن غرب یکی از تمدن‌هایی است که از نظر عقلانی دچار عدم سازگاری درونی شده است. می‌بینید که صدر و ذیل حرف‌هایی که می‌زنند با یکدیگر همخوانی ندارد.
حدادعادل با اشاره به دیدگاه‌های رهبر انقلاب در موضوع فکرورزی گفت: دیدگاه‌های رهبر انقلاب درباره فکرورزی و آزاداندیشی قابل تأمل است، اما ضعف ما در این است که نمی‌توانیم مبانی و مفاهیم را به عمل تبدیل کنیم. در انقلاب اسلامی یک خلأ مدیریتی داریم و آن هم این است که نمی‌توانیم مفاهیم انتزاعی کلی، صحیح و والا را تبدیل به عمل کنیم. فکر می‌کنم در مساله آزاداندیشی، ضعف ما در این است که نتوانستیم سازوکار مدیریتی برایش طراحی کنیم. برای مثال در دانشگاه، عده‌ای با یک موضوع موافق و عده‌ای دیگر مخالفند. مدیریت دانشگاه‌ها باید یک آیین‌نامه ایجاد کنند که این موافقان و مخالفان بتوانند با یکدیگر حرف بزنند.