رفیقکشی ناخواسته در یک روز برفی
راهروی دادگاه کیفری یک استان تهران هر روز شاهد حضور دو گروه از افراد است؛ گروه اول متهمان به قتل با لباس راه راه آبی سرمهای با دستبند از زندان به آنجا منتقل شدند و گروه دوم هم، اولیای دمی هستند که هنوز داغ عزیز بر دل دارند و آمدهاند برای خونخواهی. برخی پروندهها متهمی ندارد و اولیای دم درخواست دیه از بیتالمال را مطرح کردهاند. این هفته پرونده قتلی را روایت کردهایم که در دادگاه کیفری در حال رسیدگی است.
متهمی که این هفته در دادگاه محاکمه شد، پسر جوانی بود که در جنایتی مستانه مرتکب قتل دوستش شده بود. متهم در جلسه دادگاه مدعی شد لیز خوردن روی برف باعث فرورفتن چاقو داخل سینه دوستش شده است.تحقیقات جنایی در این پرونده از زمستان سال گذشته و با گزارش مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستانهای تهران آغاز شد. ماموران پس از حضور در بیمارستان با جسد غرق در خون مردی به نام شاهین روبهرو شدند که با اصابت ضربه چاقو به سینهاش از پا درآمده بود.پزشک بیمارستان در تحقیقات گفت: مقتول ساعتی قبل ازسوی یکی از دوستانش به اورژانس منتقل شده بود. ضربه چاقو باعث آسیب جدی به قلب و ریه این مرد شده بود و برای نجات جانش تلاش زیادی کردیم اما او بر اثر شدت جراحات جان باخت.پسر جوانی که شاهین را به بیمارستان انتقال داده بود، شناسایی و دستگیر شد. امیر 30 ساله به قتل اعتراف کرد و گفت: « امشب به کارگاه مقتول رفته و در آنجا مشروب خوردیم. دو نفر دیگر هم آنجا بودند که در عالم مستی دعوا شروع شد. شاهین قمه داشت و من برای ترساندن او چاقویی به سمتش پرت کردم که به سینهاش برخورد کرد. قصد قتل نداشتم.»
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهم پای میز محاکمه قرار گرفت. در ابتدای این جلسه نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست گفت: «تنها ولیدم مقتول فرزند صغیرش است که معاون قوه قضاییه از طرف او برای متهم درخواست قصاص کرده.»
سپس امیر در جایگاه ایستاد و با قبول اتهامش گفت: «شب حادثه در خانه بودم که یکی از دوستانم به نام میلاد سراغم آمد و دو نفری به کارگاه شاهین رفتیم و مشروب خوردیم. من یک مرغ گرفته بودم و در حال خرد کردن آن بودم تا جوجه کباب درست کنم. در این موقع یکی از دوستان میلاد هم به آنجا آمد. او یک جعبه همراه داشت که چند توله سگ داخلش بود. شاهین برای من پیامکی ارسال کرد و خواست سیاهبازی راهبیندازم تا توله سگها را بردارد. گفتم این کار درستی نیست. بعد به دوست میلاد مشروب و حشیش تعارف کرد که او گفت اهل مشروب و مواد نیست. همینجا بحث شروع شد و من سعی کردم میلاد و دوستش را از کارگاه بیرون ببرم. شاهین قمهای در دست داشت و من چاقوی پاک کردن مرغ را برداشتم. برف باریده بود و در راهپله پایم سر خورد و چاقو به سینه او اصابت کرد. شاهین از کارگاه بیرون آمد و به دیوار تکیه داد. به او نزدیک شده و دیدم سینهاش خونین است. سریع سوار ماشینم کرده و به بیمارستان بردم.»
متهم در آخرین دفاع گفت: «اولیایدم مقتول در دادگاه نیستند که از آنها حلالیت بخواهم. من پشیمانم و قصد کشتن شاهین را نداشتم. او با قمه به سمتم آمد و من خواستم دفاع کنم که پایم سر خرد و تیغه چاقو وارد سینهاش شد.»
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
مهدی یکهسادات - تپشبا تکمیل تحقیقات، پرونده برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهم پای میز محاکمه قرار گرفت. در ابتدای این جلسه نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست گفت: «تنها ولیدم مقتول فرزند صغیرش است که معاون قوه قضاییه از طرف او برای متهم درخواست قصاص کرده.»
سپس امیر در جایگاه ایستاد و با قبول اتهامش گفت: «شب حادثه در خانه بودم که یکی از دوستانم به نام میلاد سراغم آمد و دو نفری به کارگاه شاهین رفتیم و مشروب خوردیم. من یک مرغ گرفته بودم و در حال خرد کردن آن بودم تا جوجه کباب درست کنم. در این موقع یکی از دوستان میلاد هم به آنجا آمد. او یک جعبه همراه داشت که چند توله سگ داخلش بود. شاهین برای من پیامکی ارسال کرد و خواست سیاهبازی راهبیندازم تا توله سگها را بردارد. گفتم این کار درستی نیست. بعد به دوست میلاد مشروب و حشیش تعارف کرد که او گفت اهل مشروب و مواد نیست. همینجا بحث شروع شد و من سعی کردم میلاد و دوستش را از کارگاه بیرون ببرم. شاهین قمهای در دست داشت و من چاقوی پاک کردن مرغ را برداشتم. برف باریده بود و در راهپله پایم سر خورد و چاقو به سینه او اصابت کرد. شاهین از کارگاه بیرون آمد و به دیوار تکیه داد. به او نزدیک شده و دیدم سینهاش خونین است. سریع سوار ماشینم کرده و به بیمارستان بردم.»
متهم در آخرین دفاع گفت: «اولیایدم مقتول در دادگاه نیستند که از آنها حلالیت بخواهم. من پشیمانم و قصد کشتن شاهین را نداشتم. او با قمه به سمتم آمد و من خواستم دفاع کنم که پایم سر خرد و تیغه چاقو وارد سینهاش شد.»
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.