فیلم هندی ۵۰ساله!

روزگاری که فیلم‌های هندی هر تابستان با صدای پرهیجان بهمن هاشمی برایمان تازه می‌شدند

فیلم هندی ۵۰ساله!

«شبکه دو، شبکه تو!»، «شبکه تو،دو!» بهمن هاشمی با همین جملات، بهمن هاشمی شد. در سال‌های ابتدایی دهه 80هر تابستان هاشمی با آنتن ظهرگاهی شبکه دو به خانه‌ها می‌آمد و با همان هیجانی که تیزر «هشدار برای
کبرا ۱۱» را خوانده بود، مسابقه تلفنی اجرا می‌کرد و در این میان برای جذاب‌تر شدن مسابقه هر کاری انجام می‌داد.
مسابقه چه بود؟ پرسش‌هایی در مورد فیلم‌های سینمایی و سایر برنامه‌های شبکه دو. حالا گفتن ندارد که خود بنده هم در عنفوان کودکی جزو برندگان این مسابقه بودم و توانستم در سال ۸۲ ، ۲۰هزارتومان که گل سرسبد جوایزش بود، دریافت کنم. آن موقع ربع‌سکه بهار آزادی حدود ۲۴هزار تومان بود. می‌خواهم بگویم در آن دوره امکانات به‌قدری بود که نه‌تنها بهمن هاشمی، ستاره تلویزیون و مجری یک مسابقه مهم محسوب می‌شد بلکه جایزه این مسابقه به‌قدری بود که مردم در حد برنده‌باش روی آن حساب باز می‌کردند و خواب گرفتن این جایزه را می‌دیدند. البته با همه این احوال این مسابقه دورچین یک اتفاق باشکوه‌تر بود. چیزی به اسم «جشنواره تابستانی فیلم‌های سینمایی شبکه دو» که بهمن هاشمی تیزر این‌یکی را حتی با هیجان بیشتری نسبت به «کبرا ۱۱» خوانده بود. هیجانی که در آن دوره و حتی تا چندسال پیش که خبری از عباس قانع نبود، خیلی بکر و بدیع به نظر می‌رسید.
حالا خیال می‌کنید وقتی بهمن هاشمی با آن هیجان تکرار نشدنی عنوان پرطمطراق جشنواره تابستانی فیلم‌های سینمایی شبکه دو را تلفظ می‌کرد در مورد کدام آثار جدید سینمای هالیوود، بالیوود، کن و... حرف می‌زد؟ کدام فیلم پیش از اکران جهانی‌اش سر از شبکه دو درآورده بود؟ مدیران می‌خواستند ما را با برنده کدام جایزه سینمایی اخیر روبه‌ور کنند؟ جواب همه اینها به پلاتوی شروع هر روز بهمن هاشمی برمی‌گشت. او هر روز پیامک‌ها و تماس‌های مردم را می‌خواند و تقریبا حرف همه مردم در تمام سال‌هایی که این برنامه از شبکه دو پخش می‌شد، یکسان بود. هموطنان غیورمان هرساله تقاضا می‌کردند «جومانجی» در جشنواره پخش شود. آن‌هم نه یک‌بار! وقتی می‌گویم جومانجی به این دقت کنیم که مرادم نسخه‌های جدید این فیلم نیست که در سال‌های اخیر ساخته و پخش شدند، مقصودم دقیقا اولین قسمت این فیلم است که رابین‌ویلیامز بازی کرده و در سال ۱۹۹۵ به اکران درآمده‌است. این درخواست هموطنان غیور در شرایطی هر بار تکرار می‌شد که در آن روزگار که تعداد شبکه‌ها خیلی کمتر بود و فیلم‌های محدودی مجوز پخش داشتند، به طور میانگین جومانجی ماهی یک بار از یکی از شبکه‌ها پخش می‌شد.
برخلاف جومانجی رتبه دوم درخواست‌های مردم هرسال عوض می‌شد ولی ما باتجربه‌ها که مخاطب این جشنواره بودیم خوب می‌دانستیم این مقام به یکی از فیلم‌های هندی می‌رسد. همان فیلم‌های هندی که بازیگر نقش اول‌شان آمیتاب باچان، شاهرخ‌خان و عامرخان بود. همان‌هایی که زوم‌های شلاقی داشت و قهرمان قصه برای رسیدن به عشقش یک‌نفری با همه باندهای خلافکار شهر درمی‌افتاد و فقط با یک چاقو دشمنانش را که دلال سلاح بودند، شکست می‌داد.
البته برای این‌که جانب انصاف رعایت شود، باید اعتراف کنم این فیلم‌ها برای رسیدن به رتبه دوم یک رقیب جدی داشت که البته آن‌هم هندی بود. فیلمی به‌نام «رام و شام» که در جدید بودن یک سور به جومانجی زده بود. یعنی خود جومانجی که حتی آن زمان فیلم جدیدی محسوب نمی‌شد، حدود ۳۰ سال بعد از رام و شام، ساخته شده بود و تولید این فیلم با بازی دیلیپ‌کومار به سال ۱۹۶۷ بازمی‌گشت.سال ۱۹۶۷ یعنی خیلی قبل و برای این‌که حساب کار دست‌تان بیاید ،یادآوری می‌کنم که «شعله» هشت سال بعد از رام و شام ساخته‌شده است.
قصه رام و شام به دو برادر دوقلو مربوط می‌شد که در کودکی از هم جدا می‌شوند. رام، بردار بزرگ‌تر است که در خانواده‌ای پولدار بزرگ می‌شود و خیلی سوسول و بی‌دست‌وپا از آب در می‌آید. البته شام برخلاف رام در خانواده‌ای فقیر رشد می‌کند اما در جوانی به یک شخصیت باهوش و بچه‌زرنگ تبدیل می‌شود. اعضای خانواده رام می‌خواهند او را بکشند تا وارث ثروت خانوادگی شوند اما این وسط جای شام با رام عوض می‌شود و این نقشه
شکست می‌خورد.
کنار این ماجراها کلی قصه عشق و عاشقی،‌ موسیقی هندی و قهرمان‌بازی و کارهای اکشن هم وجود دارد و همین‌ها باعث شد دیلیپ‌کومار با فیلم قدیمی‌اش، رقیب آمیتاب‌باچان و شاهرخ‌خان شود و هرسال مردم برای بار چند هزارم درخواست کنند تا این فیلم پخش شود. واقعا این فیلم چه بود که مردم ما هر سال درخواست دیدنش را داشتند؟ از آن بدتر، این فیلم چه داشت که هر بار پای شبکه دو می‌نشستم و آن را می‌دیدم؟ امکانات کم بود یا دیدن یک فیلم هندی ۵۰ساله به‌خودی‌خود جذابیت داشت؟ کاش بازهم مردم زنگ بزنند و رام وشام را درخواست کنند و ما دوباره آن را ببینیم و به جواب این سؤال‌ها برسیم.
راستی تا یادم نرفته بگویم دیلیپ‌کومار در ۹۸سالگی هنوز هم زنده است. کومار، بازیگر نقش رام و شام بود و در این فیلم به ازای هر نقشش عاشق دختری می‌شود و در نهایت به عنوان رام و شام با آن دو دختر ازدواج می‌کند. اتفاقی که انگار خیلی جذاب و با حال بوده و باعث می‌شود در دنیای واقعی هم با دو نفر ازدواج کند، البته به شکل مخفیانه، چون بعد از برملا شدن رازش مجبور شد همسر دومش را طلاق دهد.