اگر فکر میکنید در صورتی که رئیسجمهور شوید دیگر نمیتوانید شلوارک بپوشید، این مطلب را بخوانید
از شما بعید است آقای رئیسجمهور
جناب آقای رئیسجمهور بلندترین مقام بیش از ۱۵۰ کشور دنیاست. جناب و آقا و سرکار خانم هم از این جهت است که این همه قدرت و تاثیرگذاری بالاخره احترام اضافهتری را برای خطابکردن میطلبد. شاید تصوراتمان از یک رئیسجمهور همان باشد که در فیلمها و اخبار میبینیم. یک جناب اتوکشیده با اسکورت محافظها و در ماشینهای شیشهدودی که تمام حرکات و سکناتش زیر ذرهبین است و تاثیرگذار بر سرنوشت یک کشور. گاهی فکر میکنم اگر رئیسجمهور شوم خیلی کارها را نمیتوانم انجام دهم. مثلا جلوی فریکثیف ساندویچ گاز بزنم و نوشابه را با شیشه سر بکشم یا پشت ترافیک هرکس بوق زد حالش را با چند فحش اساسی بگیرم. شاید هیچوقت هم نتوانم دست توی دماغم کنم. دوربینها همه جا هستند و بالاخره مردم از یک رئیسجمهور توقع دارند شأن و منزلت کشورش را حفظ کند و کارهای سخیف نکند و سنگین باشد. البته خدا را شکر بابت تاریخ. کمی که به آن نگاه کنیم و ببینیم چه شاهکارهایی رئیسجمهور شدهاند و چه کارهایی در دوران ریاستشان انجام دادهاند، کمی خیالمان راحت میشود که شاید هرکسی با هر رفتار خیط و آبروبری میتواند بر سکوی ریاستجمهوری تکیه بزند، حتی یک نویسنده درخشان در همین روزنامه!
کالوین کولیج یک وکیل کارکشتهبود که پلهپله از فرمانداری ماساچوست تا ریاستجمهوری رفت. اخلاق تندی داشت و برخوردش با اعتصاب پلیسها از او شخصیتی محکم در اجتماع ساختهبود.کنار شخصیت خشک و خشناش، او عاشق حیوانات بود و شیر نگهداری میکرد. علاقه زیادی هم به اسب داشت اما بعدها متوجه شد به آنها حساسیت دارد. این حساسیت مورد شوخی اطرافیان او قرار گرفت تا جایی که یکی از دوستانش یک اسب مکانیکی شهربازی برای او کادو خرید.کالوین اما متوجه شوخی دوستش نشد و اسب مکانیکی را در اتاقی کنار اتاق خوابش نصب کرد و بعد از اینکه یک بار از آن استفاده کرد عاشقش شد.بعد از آن هم کلاه و لباس مخصوص اسبسواری خرید و طبق گفته همسر و کارکنانش، همیشه هنگام بازی با اسب مکانیکی آنها را میپوشید و صدا درمیآورد.
رئیسجمهور لخت!
روسایجمهور زیادی علاقهمند ورزش بودهاند و برای حفظ سلامت و نشان دادن سلامتشان به افکار عمومی، ورزش روزانه را در برنامه کاری خود قرار میدادند. جان آدامز روزانه شنا میکرد اما عادت عجیبی داشت که اینکار را برهنه انجام دهد. او هر روز قبل از شروع کار به یک رودخانه میرفت و کاملا برهنه در آن شنا میکرد.در بعضی روزها که خبرنگاران از ابتدای صبح برای مصاحبه با او انتظار میکشیدند، تماشای رئیسجمهور برهنه،صحنههای ناخوشایندی را برای خبرنگاران و عکاسان رقم زدهبود که به نظر نمیآمد باعث تغییر نظر جناب رئیسجمهور شود.
لیندون و دستگاه گوارشیاش
لیندون جانسون معروف بود به حرکات عجیبوغریب و هیچ اهمیتی هم به نتایج کارش نشان نمیداد. در طول دوران ریاستجمهوریاش بارها از کاسهتوالت با خبرنگاران گفتوگو میکرد و فضای مصاحبه را تنوع میبخشید.بیوگرافر او، دوریس گودوین در خاطراتش میگوید که وقتی در دفتر رئیسجمهور با او مصاحبه میکرد و رئیسجمهور برای قضای حاجت بیرون میرفت، بعد از چند دقیقه او را از دستشویی صدا میکرد و میگفت: بیا اینجا من کارم طول میکشد و حرفم تمام نشده. آقای رئیسجمهور هیچ تعارفی با دستگاه گوارشش نداشت و طبق گفته یکی دیگر از بیوگرافرهایش به نام روبرت کارو، بارها در پارکینگ دفتر ریاستجمهوری و در فضای عمومی ادرار میکرده و حتی هنگامی که وزرا و کارمندانش او را در در آن حال میدیدهاند، با آنها سلام و احوالپرسی میکرده و مکالمات عادی و کاریاش را در همان حال انجام میدادهاست. از کارهای عجیب دیگر او آموزش فحش به طوطیاش بوده که آنقدر فحشها رکیک بودهاند که برگزارکنندگان مراسم ختمش مجبور به بیرون بردن طوطی فحاش
از آنجا شدهاند.
طالعبینهای رئیسجمهور
هر وقت بیش از حد نگران آینده میشویم،فکر رفتن نزد طالعبین و فالگیر، برخیهایمان را آزار میدهد.کمی خرافاتیبودن کافی است تا چند لحظه بعد با جیب خالی شده توسط طالعبین، روبهروی گوی و بند و بساط آنها باشیم تا بخواهیم از طالعمان سر در بیاوریم. رونالد ریگان به شدت به طالعبینی اعتقاد داشت تا آنجا که یکی از بهترین طالعبینها را به استخدام رسمی درآورد و او را در جریان مهمترین وقایع گذشته و آینده کشور قرار میداد و از او برای تصمیمگیریها مشورت میگرفت.البته ریگان تاثیر طالعبینی را در تصمیمگیریهایش رد میکرد و معتقد بود صحبت طالعبینها تغییری در سیاستهای او ایجاد نمیکند.
رقابت تنگاتنگ جانی و ناصر
کندی بهشدت علاقهمند به زنان بود. البته نه از لحاظ حقوق زنان و شرایط برابر برای آنها. به غیر از رابطه مخفیانه با مریلین مونرو، هر چند سال یکبار اخبار تاریخی جدیدی از روابط خارج عرف او شنیده میشود. میمی آلفورد منشی کاخسفید، جودیت اکسنر که معمار بود، گونیلا وانپست که اشرافزادهای سوئدی بود، مارلین دیتریش بازیگر و خواننده آلمانی، ماری میر نقاش آمریکایی که همسر رئیس سیا بود و پاملا ترنر که منشی بانوی اول و همسر کندی بود، افراد تاییدشده و لورفتهای هستند که روابط عاشقانهشان با جان لو رفته. این شباهت جانافکندی با ناصرالدینشاه خودمان، حتی تا شیوه مرگش هم ادامه داشت و هر دو با گلوله مردم کشته شدند.
خبرنگار سمج روی اعصاب نیکسون
شاید فکر کنید فقط شاه و شاهزادهها به قتل روزنامهنگاران رو میآورند. یک ستوننویس واشنگتنپست به نام جک اندرسون به شدت روی اعصاب ریچارد نیکسون رفتهبود تا حدی که آقای رئیسجمهور را به استخدام مشاورانی مجبور کرد تا راهی برای مقابله با خبرنگار سمج پیدا کنند.کینه او هم از آنجا نشات میگرفت که اندرسون در شب انتخابات ۱۹۶۰ یک مقاله نوشت و دریافت یک وام نجومی مخفی از سمت هوارد هیوز به برادر نیکسون را فاش کرد. نیکسون شکست در انتخابات را مربوط به مقاله جک میدانست و سالها بعد تصمیم گرفت با مسموم کردن او از طریق آلوده کردن کمد داروهایش یا صحنهسازی در خفتگیری، او را به سزای راستگوییاش برساند. لو رفتن ماموران انجام این کار و اعتراف آنها، جلوی انتقامجویی آقای رئیسجمهور را گرفت.
مکرون و علاقه به دوران دبیرستان
رئیسجمهور فرانسه یکی از عجیبترین داستانهای ازدواج دنیا را دارد.زمانی که او ۱۵ ساله بود، والدینش از رابطه با زنی که ۲۴ سال از او بزرگتر است خبردار میشوند.این البته تنها شوک اول داستان بودهاست.بعد از مدتی متوجه میشوند که این زن، معلم دبیرستان اوست که سه فرزند دارد و متاهل است.
والدین امانوئل مکرون از بریژیت تروگنو میخواهند که دست از ارتباط با پسرشان بردارد اما او این موضوع را قبول نمیکند. مکرون هم در ۱۶ سالگی به معلم متاهل خود قول ازدواج میدهد و در ۳۰ سالگی با خانم معلم ۵۴ ساله ازدواج میکند.
فراموشکاری در حد هستهای
اگر میخواهید روزی رئیسجمهور شوید، باید ششدانگ حواستان به کاغذها و مدارک اطرافتان باشد زیرا هرکدامشان ممکن است متصل به سرنوشت میلیونها نفر باشد. بیل کلینتون در این مورد نقص زیادی داشت و گمکردن مدارک مهم و فراموشکاری بارها کار دست او داد. اما مهمترین فراموشکاریاش برمیگردد به گمکردن کد شخصی که برای شلیک هستهای نیاز بود. روسایجمهور آمریکا یک کد را دائم حمل میکنند که برای پرتاب موشکهای هستهای است. طبق گفته رئیس دفتر کلینتون، او این کد را برای چند ماه گم کردهبود و توانایی یادآوری آن را نداشت.
اینجا چراغی روشن است
برای رئیسجمهوری که هر لحظه امکان درگیری در یک جنگ و نزاع را دارد، شجاعت یک عنصر مهم و جدانشدنی به نظر میآید. بنجامین هریسون اما یک ترس عجیب را در خودش داشت. او که اواخر قرن نوزدهم به ریاستجمهوری رسیدهبود، شاهد پیشرفت در زمینههای الکتریسیته و برقرسانی بود تا جایی که دوران او اولین بار بود که چراغهای الکتریکی وارد دفتر کار رئیسجمهور شد. اما هریسون از برق و الکتریسیته میترسید و به هیچ عنوان حاضر نبود چراغی را در دوران ریاستجمهوری روشن کند. او به شدت از دست زدن به کلیدهای روشنایی لامپها امتناع میکرد و معتقد بود که هر لحظه امکان برق گرفتگیاش وجود دارد.
دارالمجانینی به نام ترامپ
بین همه روسایجمهور با عادتهای عجیب و غریب و رفتارهای زننده،دونالد ترامپ بدون شک همیشه اول فهرست خواهدبود.کارهای عجیب و غریب او به یکی دو مورد ختم نمیشود.در دوران نوجوانی به دلیل رفتارهای بد به مدرسه نظامی فرستاده شد. او عادت عجیبی در دست دادن دارد و یک جرموفوب(کسی که از میکروب و کثیفی میترسد) است و اصلا دوست ندارد با کسی دست دهد.ترامپ به شدت خسیس و پولدوست است. یکبار مجله اسپای، چکی به مبلغ ۱۳سنت(3000 تومان فعلی) که مبلغی به شدت ناچیز بود،برای ۵۰ثروتمند اول دنیا فرستاد. تنها کسی که چک را واقعا نقد کرد، دونالد بود. او تا بهحال بیش از ۳۵۰۰بار مورد شکایت شرکا و مشتریان و کارفرمایانش قرار گرفته و تعداد زیادی از بانکها هم شاکی او هستند.تا سال ۲۰۱۸، 25 زن او را متهم به اذیت و آزار جنسی کردهاند. ترامپ بارها قوانین مربوط به ورشکستگی را دور زده و چندین پرونده فرار مالیاتی نیز دارد. او همچنین در چند شوی تلویزیونی و فیلم سینمایی حضور پیدا کرده که عجیبترینشان مربوط به مسابقات wwe است که نوعی کشتی و دعوای نمایشی است.اگر تمام کارهای عجیب او نوشته شود،از یک کتاب ۲۰۰صفحهای فراتر خواهد رفت.
زاخاری تیلور و ۵۰ کیلو آلبالو
زاخاری، یک فرمانده نظامی بود که سال ۱۸۴۹ بعد از ۵۰ سال خدمت صادقانه و غیرصادقانه به ریاستجمهوری رسید. اجل مهلتش نداد که افکار عجیبوغریبش را در قامت رئیسجمهور پیاده کند و بعد از ۱۶ماه رئیسجمهور بودن مرد. چطور؟ با اوردوز روی آلبالو. او در یک مراسم مقدار زیادی آلبالو را همراه با شیر یخ خورد و بعد از آن بهشدت دچار مریضی معده شد که دکترها تشخیص دادند از زیادهروی مصرف آلبالو همراه با شیر بوده. بعد از این پذیرایی التهاب روده او را به درد شدید دچار کرد و تهوع و اسهال شدید گرفت. او پنج روز بعد از آلبالوخوری در فصل آلبالو به خالق آلبالو پیوست.
در حقش هم پدری کرد، هم همسری
گروور کیلولند همسرش را همان زمان که به دنیا آمد، دیده بود.یکی از دوستان خانوادگی، کلیولند را به عنوان پدرخوانده و محافظ دخترش انتخاب کرد. وقتی در ۱۱ سالگی دختر پدر فوت شد، نگهداری از دختر به کلیولند سپرده شد. دختر که به دانشگاه رفت یک رابطه عاطفی میان او و گروور شکل گرفت و زمانی که ۲۱ ساله شد به ازدواج ختم گردید. دخترخواندهای که بعدها همسر او شد، تا همین امروز لقب جوانترین بانوی اول را یدک میکشد.
وسترنبازی آندرو
آندرو جانسون یک کهنه سرباز و سیاستمدار بود که قبل از آن که به ریاستجمهوری برسد در ارتش به مقام ژنرالی رسیدهبود.عادت عجیب او، عشق به دوئل بود! طبق گزارشها او در بیش از صد دوئل شرکت داشته و در اغلب موارد ترجیح میداده که اختلافات و مشکلاتش را با دوئل حل کند. زمانی که او پرورشدهنده اسب بود با فردی به نام چارلز دیکینسون در این موضوع رقابت میکرد.
در جریان یک مسابقه اسبدوانی و شرطبندیهای آن، دیکینسون، جانسون را به تقلب در شرطبندی و دستکاری مسابقه متهم میکند. بعد از آن هم به همسر او ریچل توهین میکند. این تهمت و توهین به مذاق آندرو خوش نمیآید و درخواست دوئل میکند تا مشکلاتش را حل کند. در جریان دوئل دیکینسون را میکشد و به همه نشان میدهد در دوئل چه تبحری دارد. البته در جریان دوئلهای دیگر بارها مصدوم شده و حتی یکبار تیری به سینهاش اصابت میکند و جراحت شدیدی برمیدارد.