نجات متهم قاضی را زیر تیغ برد
ماجرایی که نزدیک بود با فلج شدن یک قاضی و مرگ متهم او در دادگستری کرمان خاتمه پیدا کند، با اقدام معجزهآسا و سرعتعمل بهموقع قاضی این پرونده ختم بهخیر شد. حادثه عجیبی که مدتی پیش در شعبه 10 مجتمع شهید باهنر کرمان که یک مجتمع صلح و سازش است، رخ داد و حالا دهان به دهان میان بسیاری از مردم این استان و بهخصوص کارکنان مجتمع قضایی میچرخد و خیلیها در مورد آن صحبت میکنند.
قاضی مسعود توکلی آسیب زیادی از این حادثه دید و هنوز هم گرفتار درد و مشکلات جسمی ناشی از آن است. با اینکه متحمل دردهای جسمی فراوانی شد اما خدا را شکر میکند که هم جان یک متهم را نجات داد و هم خودش از مرگ یا فلجی احتمالی که زندگیاش را تهدید میکرد، نجات یافته است. شدت حادثهای که برای قاضی توکلی رخ داد و به جراحی او منجر شد، آنقدر سنگین است که پزشک معالجش برای او سه ماه استراحت استعلاجی درخواست کرده و او اکنون در خانه در حال استراحت است.
نجات جان متهم به قیمت فلج شدن
روز حادثه، قاضی جوان مثل روزهای قبل به محل کارش در شعبه 10 مجتمع شهید باهنر کرمان رفت. آن روز هم باید به یک پرونده رسیدگی میکرد که متهمش مرتکب سرقت شده بود. پرونده را باز کرد و همانطور که شروع به خواندن صفحه اول آن کرده بود، از مامور خواست تا متهم را نزد او بیاورند. چند دقیقه بعد متهم آمد و قاضی به روال همیشه با او احوالپرسی کرد و سپس از او خواست روی صندلی بنشیند. مامور همراهیکننده متهم از قاضی توکلی درخواست کرد تا با توجه به شیوع کرونا، پنجره اتاق باز شود و هوا جریان داشته باشد، آن هم پنجرهای که فاصله چندان زیادی با متهم نداشت. هنوز چند دقیقهای از ورود متهم نگذشته بود که او شروع به انجام حرکاتی کرد که قاضی توکلی به آن مشکوک شد.
آنطور که قاضی توکلی برایمان تعریف میکند، متهم پاهای خود را روی صندلی جمع کرد و بهنظر میآمد فکر و خیالهایی در سر داشته باشد. حدس دادیار جوان درست بود و متهم افکار شومی در سر میپروراند. در حالیکه قاضی جوان منتظر حرکت بعدی متهم بود تا متناسب با آن از خود واکنش مناسب نشان دهد، ناگهان متهم جوان به سمت چارچوب پنجره پرید تا خود را به بیرون پرت کند. قاضی توکلی پس از پرش متهم به سمت چارچوب پنجره، به سمت او دوید و متهم را قبل از اینکه سقوط کند، گرفت. متهم بدنش تا کمر بیرون بود و قاضی توکلی دستهای متهم را محکم گرفته بود تا سقوط نکند. چون متهم حالت آویزان از پنجره داشت، وزنش سنگینتر از حد معمول شده بود. در حالیکه قاضی توکلی او را همچنان نگه داشته بود، ناگهان از میان استخوانهای کمرش صدایی شنید، اما به آن توجه نکرد.
سنگینی بدن متهم، هر لحظه بیشتر و بیشتر به دستان قاضی توکلی فشار میآورد که او را محکم نگه داشته بود. قاضی جوان، دوباره تمام نیروی جسمیاش را در بازوهایش جمع کرد تا جلوی سقوط او را بگیرد اما فایدهای نداشت و متهم به پایین پرت شد. در یک آن، آرامشی که در مجتمع قضایی بود ناگهان بههم ریخت. همه از مردی صحبت میکردند که از بالا به پایین پرت شده بود. همه دنبال این بودند که بدانند فرد پرت شده زنده است یا فوت شده است.
قاضی توکلی گفت: «متهم چون چند متر آویزان بود و از شدت و سرعت پرتابش کم شده بود، برای همین پس از پرت شدن در سلامت کامل بود و هیچگونه مشکل جسمی نداشت. پس از وقوع حادثه، حفاظت دادگستری شکایتی را علیه متهم تنظیم کرد اما من رضایت دادم. پس از آن بهدلیل کمردردی که داشتم به خانه رفتم. با گذشت چند روز از این ماجرا، ناگهان یکی از پاهایم فلج شد و دیگر نمیتوانستم راه بروم. به پزشک مراجعه کردم و پس از انجام ام.آر.آی مشخص شد ضربه جدی به دیسک کمرم وارد شده و این آسیب حتی تا نزدیک نخاعم هم پیش رفته است. به تشخیص دکتر، عمل جراحی شدم و پس از باز کردن بخیههای محل، دکتر برایم سه ماه مرخصی استعلاجی صادر کرد. حالا هم سعی میکنم از خانه، کارم را انجام دهم.»
تماس تلفنی قاضی با متهم
با گذشت چند روز از عمل جراحی، قاضی توکلی پس از هماهنگی با یکی از کارکنان زندان با متهم صحبت کرد و ماجرا را برایش توضیح داد. متهم که هرگز فکر نمیکرد قاضی برای نجات او درگیر چنین مشکلی شده باشد، بهشدت ناراحت شد و با گریه از قاضی خواست تا او را حلال کند.
قاضی توکلی در مورد مکالمه خود با متهم گفت: «از متهم سؤال کردم با چه هدفی خودت را از پنجره پرت کردی؟ متهم گفت که فقط قصد خودکشی داشته که خوشبختانه موفق نشدهاست. به او اطمینان خاطر دادم که مشکلی برایش ایجاد نخواهد شد.»
متهم که یک مصرفکننده مواد مخدر بود هم درباره تماس قاضی توکلی گفت: «من در زندان بودم که قاضی پروندهام با من تماس گرفت و موضوع را توضیح داد و گفت پس از آن اتفاق، رضایت داده است. به او گفتم خدا خیرتان دهد که رضایت دادید. من از کاری که انجام دادهام، بسیار پشیمانم و توبه کردهام. این اتفاق باعث شد تلنگری در زندگی من بخورد و دیگر از این کارها نکنم. خیلی متاسفم. من جان و زندگی دوبارهام را مدیون شما هستم.»
متهم 36 ساله که میدید مصرف مواد مخدر چه بلایی بر سر زندگیاش آورده است و حتی ممکن بود جان دیگری را بگیرد، گفت: «بهشدت پشیمانم. از همه میخواهم هرگز سمت مصرف مواد مخدر نروند.»
یدا... موحد، رئیسکل دادگستری استان کرمان که چند روز پیش و پس از اطلاع از این ماجرا به عیادت قاضی توکلی رفته بود، خطاب به وی گفت: «همت، شجاعت، اقدام ایثارگرانه و دلسوزانه شما، برای نجات یک متهم به سرقت در حال محاکمه بود که قصد داشت خود را از پنجره به بیرون پرتاب کند. این رفتار، مصداق واقعی اخلاق عملی است. نگاه، رفتار و روحیات قضات انقلابی ما در دستگاه قضایی موجب افتخار این مجموعه و نقطه امیدی برای قوه قضاییه به شمار میرود. حسننیت و بزرگواری قاضی توکلی الگویی برای همه مدیران و کارکنان قضایی است.»
قاضی مسعود توکلی آسیب زیادی از این حادثه دید و هنوز هم گرفتار درد و مشکلات جسمی ناشی از آن است. با اینکه متحمل دردهای جسمی فراوانی شد اما خدا را شکر میکند که هم جان یک متهم را نجات داد و هم خودش از مرگ یا فلجی احتمالی که زندگیاش را تهدید میکرد، نجات یافته است. شدت حادثهای که برای قاضی توکلی رخ داد و به جراحی او منجر شد، آنقدر سنگین است که پزشک معالجش برای او سه ماه استراحت استعلاجی درخواست کرده و او اکنون در خانه در حال استراحت است.
نجات جان متهم به قیمت فلج شدن
روز حادثه، قاضی جوان مثل روزهای قبل به محل کارش در شعبه 10 مجتمع شهید باهنر کرمان رفت. آن روز هم باید به یک پرونده رسیدگی میکرد که متهمش مرتکب سرقت شده بود. پرونده را باز کرد و همانطور که شروع به خواندن صفحه اول آن کرده بود، از مامور خواست تا متهم را نزد او بیاورند. چند دقیقه بعد متهم آمد و قاضی به روال همیشه با او احوالپرسی کرد و سپس از او خواست روی صندلی بنشیند. مامور همراهیکننده متهم از قاضی توکلی درخواست کرد تا با توجه به شیوع کرونا، پنجره اتاق باز شود و هوا جریان داشته باشد، آن هم پنجرهای که فاصله چندان زیادی با متهم نداشت. هنوز چند دقیقهای از ورود متهم نگذشته بود که او شروع به انجام حرکاتی کرد که قاضی توکلی به آن مشکوک شد.
آنطور که قاضی توکلی برایمان تعریف میکند، متهم پاهای خود را روی صندلی جمع کرد و بهنظر میآمد فکر و خیالهایی در سر داشته باشد. حدس دادیار جوان درست بود و متهم افکار شومی در سر میپروراند. در حالیکه قاضی جوان منتظر حرکت بعدی متهم بود تا متناسب با آن از خود واکنش مناسب نشان دهد، ناگهان متهم جوان به سمت چارچوب پنجره پرید تا خود را به بیرون پرت کند. قاضی توکلی پس از پرش متهم به سمت چارچوب پنجره، به سمت او دوید و متهم را قبل از اینکه سقوط کند، گرفت. متهم بدنش تا کمر بیرون بود و قاضی توکلی دستهای متهم را محکم گرفته بود تا سقوط نکند. چون متهم حالت آویزان از پنجره داشت، وزنش سنگینتر از حد معمول شده بود. در حالیکه قاضی توکلی او را همچنان نگه داشته بود، ناگهان از میان استخوانهای کمرش صدایی شنید، اما به آن توجه نکرد.
سنگینی بدن متهم، هر لحظه بیشتر و بیشتر به دستان قاضی توکلی فشار میآورد که او را محکم نگه داشته بود. قاضی جوان، دوباره تمام نیروی جسمیاش را در بازوهایش جمع کرد تا جلوی سقوط او را بگیرد اما فایدهای نداشت و متهم به پایین پرت شد. در یک آن، آرامشی که در مجتمع قضایی بود ناگهان بههم ریخت. همه از مردی صحبت میکردند که از بالا به پایین پرت شده بود. همه دنبال این بودند که بدانند فرد پرت شده زنده است یا فوت شده است.
قاضی توکلی گفت: «متهم چون چند متر آویزان بود و از شدت و سرعت پرتابش کم شده بود، برای همین پس از پرت شدن در سلامت کامل بود و هیچگونه مشکل جسمی نداشت. پس از وقوع حادثه، حفاظت دادگستری شکایتی را علیه متهم تنظیم کرد اما من رضایت دادم. پس از آن بهدلیل کمردردی که داشتم به خانه رفتم. با گذشت چند روز از این ماجرا، ناگهان یکی از پاهایم فلج شد و دیگر نمیتوانستم راه بروم. به پزشک مراجعه کردم و پس از انجام ام.آر.آی مشخص شد ضربه جدی به دیسک کمرم وارد شده و این آسیب حتی تا نزدیک نخاعم هم پیش رفته است. به تشخیص دکتر، عمل جراحی شدم و پس از باز کردن بخیههای محل، دکتر برایم سه ماه مرخصی استعلاجی صادر کرد. حالا هم سعی میکنم از خانه، کارم را انجام دهم.»
تماس تلفنی قاضی با متهم
با گذشت چند روز از عمل جراحی، قاضی توکلی پس از هماهنگی با یکی از کارکنان زندان با متهم صحبت کرد و ماجرا را برایش توضیح داد. متهم که هرگز فکر نمیکرد قاضی برای نجات او درگیر چنین مشکلی شده باشد، بهشدت ناراحت شد و با گریه از قاضی خواست تا او را حلال کند.
قاضی توکلی در مورد مکالمه خود با متهم گفت: «از متهم سؤال کردم با چه هدفی خودت را از پنجره پرت کردی؟ متهم گفت که فقط قصد خودکشی داشته که خوشبختانه موفق نشدهاست. به او اطمینان خاطر دادم که مشکلی برایش ایجاد نخواهد شد.»
متهم که یک مصرفکننده مواد مخدر بود هم درباره تماس قاضی توکلی گفت: «من در زندان بودم که قاضی پروندهام با من تماس گرفت و موضوع را توضیح داد و گفت پس از آن اتفاق، رضایت داده است. به او گفتم خدا خیرتان دهد که رضایت دادید. من از کاری که انجام دادهام، بسیار پشیمانم و توبه کردهام. این اتفاق باعث شد تلنگری در زندگی من بخورد و دیگر از این کارها نکنم. خیلی متاسفم. من جان و زندگی دوبارهام را مدیون شما هستم.»
متهم 36 ساله که میدید مصرف مواد مخدر چه بلایی بر سر زندگیاش آورده است و حتی ممکن بود جان دیگری را بگیرد، گفت: «بهشدت پشیمانم. از همه میخواهم هرگز سمت مصرف مواد مخدر نروند.»
یدا... موحد، رئیسکل دادگستری استان کرمان که چند روز پیش و پس از اطلاع از این ماجرا به عیادت قاضی توکلی رفته بود، خطاب به وی گفت: «همت، شجاعت، اقدام ایثارگرانه و دلسوزانه شما، برای نجات یک متهم به سرقت در حال محاکمه بود که قصد داشت خود را از پنجره به بیرون پرتاب کند. این رفتار، مصداق واقعی اخلاق عملی است. نگاه، رفتار و روحیات قضات انقلابی ما در دستگاه قضایی موجب افتخار این مجموعه و نقطه امیدی برای قوه قضاییه به شمار میرود. حسننیت و بزرگواری قاضی توکلی الگویی برای همه مدیران و کارکنان قضایی است.»