فسیل در مقابل تحریف تاریخ و تطهیر پهلوی
فیلم «فسیل» سال گذشته توانست با رکوردشکنی نقش مهمی در رونق اقتصاد سینمای ایران ایفا کند و بارها از نظر نجات اقتصاد سینمای کشور و همچنین ارتقای سینمای کمدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت اما به این فیلم میتوان از منظر دیگری نیز نگاه کرد. فیلم سیدابراهیم عامریان از جهت سیاسی هم کارکرد مثبتی داشت.
در سالهای اخیر و با سوءاستفاده از بیاطلاعی نسل جوان و همچنین برخی سوءمدیریتها، سلطنتطلبان درصدد تطهیر دوران پهلوی و ارائه تصویری جذاب از دوران شاه برای نسل جدید برآمدهاند. فیلمها وسریالهای سالهای گذشته درباره دوره پهلوی هم به دلیل فضای شعاری وتلخ وهمچنین ضعف ساختار، نتیجه عکس داده بودند.دراین فضا، فسیل توانست با زبان طنز و ارتباط برقرار کردن با مخاطب میلیونی، خفقان و توحش ساواک شاه علیه هنرمندان منتقدرا با بازی درخشان بابک کریمی و بانمادسازی از پرویز ثابتی، عنصر امنیتی سازمان سیا در رژیم شاه به تصویر بکشد.همان مقام ارشد امنیتی که حتی چهرههایی مانند داریوش اقبالی و بهروز وثوقی هم که با جمهوری اسلامی زاویه دارند، درباره برخوردهایش با هنرمندان افشاگری کردهاند و صابون او به تن مرحوم داریوش مهرجویی به دلیل ساخت فیلم دایره مینا و مسعود کیمیایی برای فیلم گوزنها خورده بود.فسیل همچنین توانست فقر و اختلاف طبقاتی دوره پهلوی و نیز فساد موجود درجامعه و سینمای فارسی آن زمان را که به نماد ترقی و آزادی تبدیل شده بود به دور از شعارزدگی و پس زدن مخاطب نشان دهد.مدرنیته زمان پهلوی که درکافه، کاباره، سینما و چند خیابان اصلی تهران خلاصه میشد اما در زندگی واقعی، مردم ایران از فقر مطلق، بیسوادی، بیماری و نبود امکانات رنج میبردند. موضوعی که شاپور بختیار آخرین نخست وزیر دوران پهلوی و از رهبران جبهه ملی هم بعدها در مصاحبه تاریخ شفاهی ایران به آن اشاره کرد و تمام ادعاها درباره پیشرفت کشور را اباطیل دانسته بود. آنچه فسیل توانست آگاهانه انجام دهد، گرفتن خنده از مردم و کشاندن آنها به سالن سینما همزمان با نشان دادن فضای بسته سیاسی و هنری دوره پهلوی بر پرده سینما بود. کاری که فیلمسازان بخش دولتی سالها با صرف بودجههای سنگین در پشت نامهای دهان پرکنی چون سینمای فاخر، نتوانستند انجام دهند اما یک فیلمساز بخش خصوصی با بودجهای معمولی توانست و میلیونها مخاطب را هم به سالنهای سینما و نمایش آنلاین کشاند. فیلمسازان دولتی که حتی نتوانستهاند از سند زنده موجود در قلب تهران که همان موزه عبرت یا زندان کمیته مشترک ساواک تحت مدیریت پرویز ثابتی که مرکز وحشیانهترین شکنجههای جهان علیه مخالفان پهلوی بود در آثار خود بهره ببرند و آینهای از آنچه سلطنتطلبان از آزادی دوران پهلوی میگویند در پیش چشم مخاطبان قرار دهند. زبان طنز فسیل میتواند به الگویی برای ساخت آثار نمایشی درباره تاریخ معاصر بهویژه عصر پهلوی تبدیل شود تا در برابر تطهیر پهلوی در برخی شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی، تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد و این گونه فیلمسازی عامهپسند اما هدفمند جایگزین آثار سیاسی و تاریخی شعاری، ضعیف و منقضی شده رایج در سینما و تلویزیون دهه 60 و 70 شود.به شرط آنکه در نگارش فیلمنامه و تولید از مشاوران آگاه و باسواد در حوزه تاریخ و سیاست با نگاه هنری و سرگرمیسازی و ضد کلیشه و شعار بهره برده شود و کارگردانان و تهیهکنندگان هم واجد همین خصایص باشند نه آنکه فقط دنبال گرفتن بودجه و سود در تولید به جای مخاطب انبوه باشند!
صالح دلدم | فیلمساز و روزنامهنگارتیتر خبرها