ریسه‌های نور و امید

با محمد حاج اسماعیل آهنگر بانی چراغانی حرم مطهر رضوی

ریسه‌های نور و امید


سراغش را از اداره روشنایی می‌گیرم. یکی می‌گوید در صحن غدیر پیش اعضای گروهش است. ساعت نزدیک 9صبح است اما گرمای هوا نشانی از حرارت ظهر تابستان دارد. بالابر وسط صحن غدیر علم شده و دو نفر بالای آن و چند نفر پایین، مشغول ریسه‌بندی صحن هستند. مو و محاسن سفیدشان خبر از یک همراهی دیرینه می‌دهد. می‌گویم حاج آقا آهنگر کجاست؟ مرد میانسالی با انگشت به سمت سایه دالان‌های حاشیه صحن غدیر اشاره می‌کند. برمیگردم. پیرمردی را می‌بینم که با موی سفید یکدست و کت و شلوار قهوه‌ای از فاصله بین فرش‌های پهن شده به سمت من می‌آید.
محمد حاج اسماعیل آهنگر، پیرمرد 83 ساله بانی چراغانی حرم در زمان ولادت امام رضا(ع) از 53 سال قبل تاکنون است. سلام و علیکی می‌کنیم، شروع می‌کند از سفری که به قول خودش تا امروز افتخار نوکری امام مهر و مهربانی داشته، می‌گوید: قربون آقا برم... حرم، حرم پنجاه و دو سه سال پیش نیست. یک صحن انقلاب بود و یک صحن آزادی. همراه یکی از دوستام به مشهد اومده بودم و تو صحن انقلاب بودیم. دیدم یک آقایی بالای چهارپایه با تعداد کمی چراغ تلاش می‌کند صحن را چراغانی کند. در تهران کار خودم چراغانی مجالس و ادارات بود و وقتی آن بنده خدا از چهارپایه پایین آمد، کنجکاوانه پرسیدم: چه خبر است که چراغانی می‌کنی؟ گفت: امشب تولد امام رضاست و برای میلاد امام، صحن را چراغانی می‌کنم.
آهنگر تا اسم امام رضا(ع) را می‌برد، اشک در چشمانش حلقه می‌زند و ادامه می‌دهد: ناراحت شدم و پیش خودم گفتم تولد امام‌رضا(ع) این چراغونی؟ همین چند تا چراغ؟ بازار کنار حرم حتی یک چراغ هم روشن نیست. خلاصه نیت کردم امام رضا(ع) خودش درست کند سال دیگر خودم چراغ و کارگر بیاورم و صحن و سرایش را برای میلادش چراغانی کنم. یک روز گرم و حدودا یک ماه به تولد امام رضا(ع)، از خستگی سرم را روی میز گذاشتم و استراحت می‌کردم که یکهو حس کردم یکی در گوشم می‌گوید: تو قول داده بودی مشهد را چراغانی کنی.
پیرمرد که مهر حضرت، شدید در دلش رخنه کرده، ادامه می‌دهد: ماجرا را به برادرم که آن‌موقع در راه‌آهن کار می‌کرد گفتم و قرار شد در سفری که به مشهد مشرف می‌شود، برایم پرس‌وجو کند.
حاج اسماعیل آهنگر با اشک چشم از توافقی می‌گوید که آغاز مسیر خدمت به علی‌بن موسی الرضا(ع) می‌شود.
خلاصه اجازه چراغانی داده می‌شود و ما از آن سال تا حالا برای میلاد امام رضا(ع) از تهران با چراغ و نفر می‌آییم و حرم را نورباران می‌کنیم و روز بعد از ولادت هم ریسه‌ها را جمع می‌کنیم و برمی‌گردیم تهران. امسال  هم با 10نفر و حدود 6000 لامپ آمدیم. تا دو سال قبل حدود 20هزار لامپ برای چراغانی صحن و سرای آقا می‌آوردیم که گفتند امسال کمتر احتیاج است و ما هم به همان مقدار
اکتفا کردیم.
آهنگر در ادامه می‌گوید: در این پنجاه و دو سه سال خیلی چیزها از آقا گرفتیم؛ هم خودم و هم بچه‌هایی که با من می‌آیند. موی سرمان را در این مسیر سپید کردیم. همه ما در یک خصلت با هم اشتراک داریم، این‌که همه فقط به عشق امام رضا می‌آییم و خدمت می‌کنیم.