مرتضی درخشان ضمن ارائه ادله محكمه پسند مخالفت خود را با معضل اثاث كشی اعلام كرد
اصلا چه كاری است؟
مرتضی درخشان روزنامهنگار و رئیسجمهوری كه با صاحبخانه كاخ ریاست جمهوری توافق كرده و اثاث كشی نمیكند
بزرگترین خطری كه در هر خانواده مردها را تهدید میكند خانه تكانی نیست، اثاث كشی است. خطری بزرگ كه شاید باور نكنید از آنچه فكر میكنید به شما نزدیك تر است، حتی اگر شما صاحبخانه باشید. اثاثكشی، خانه تكانی نیست كه به این سادگی از زیر كار در بروید، اثاث كشی خود خود خود مكافات است.
همین الان كه شما این مطلب را میخوانید یك سری از بزرگواران در حال تدارك راهپیمایی اعتراضآمیز در دفاع از حقوق زنان مختص مساله اثاث كشی هستند. در صورتی كه اگر همین بزرگواران كمی تحمل كنند، خواهند دید كه به آن مساله هم میپردازیم اما باور كنید علت اصلی اغلب اثاثكشیها خانمها هستند.
خانمها هستند كه از خانه خسته و از همسایهها ناراحت میشوند، خانمها هستند كه از دوری پدر و مادرشان شروع میكنند به اعتراض، وگرنه آقایان فقط در صورتی كه جاسازهای خانه لو برود، كم كم عزم اثاثكشی
میكنند.
البته این تلهای كه خانمها درست میكنند اول خودشان داخلش میافتند، مردها میروند و از بیرون كارتن موزی پیدا میكنند و میآورند میاندازند وسط پذیرایی و خانمها تمام جهیزیه و لباسهای مردانه
و سی دی فیلم و تلویزیون و امثالهم را لای روزنامه میپیچند و در كارتنهای موزی میگذارند.
آنها كه سرشان توی حساب و كتاب است به خوبی میدانند شركتهای باربری چیزی معادل هزینه خرید یك آپارتمان نقلی در سواحل آمریكای جنوبی را از آدمی میگیرند تا چهارتا كاسه بشقاب را بستهبندی كنند، به همین دلیل خانمها سعی میكنند خودشان این كار را انجام دهند.
دوباره همان خانمهایی كه مشغول تدارك جنبش اعتراضی علیه ناقضان حقوق زنان بودند، شروع كردند به راهاندازی جنبش دیگری كه جهیزیه من چهارتا كاسه بشقاب نیست اما خوب است بدانید ما مردها به خوبی میدانیم جهیزیه شما از اثاث خانه كریس رونالدو هم پر و پیمانتر است، ما میگوییم چهارتا كاسه بشقاب كه خدای ناكرده شركتهای باربری دندان گرد نكنند و مبلغ را بالا نبرند.
شاید بپرسید چرا میگوییم مردها در خطر بیشتری قرار دارند؟ سوال بجایی است. مردها علاوه بر اینكه باید كلی پول نقد بگذارند روی پول پیش و اجاره برای خانه جدید، باید كلی منت میوه فروشی محل را برای كارتن موزی بكشند كه با توجه به قیمت موز در بازار جهانی، مصرف این محصول پایین آمده و باید منت تمام میوه فروشهای محلی كشیده شود كه در فصل اثاث كشی مهم ترین نقش را در محله ایفا میكنند.
البته اینها مهم نیست. یك مرد واقعی برای خانواده منت هر میوه فروشی را میكشد اما اینكه كارتن موزی را به خانه بیاورد و همسرش به او بگوید این همه كارتن موز كارتن موز كردی همین یكی را آوردی، خیلی زور دارد!
گذشته از این باید با تمام شركتهای باربری وارد مذاكره شود و در نتیجه یك خاور بگیرد. خاور میآید، كارگرهای زحمت كشی از آن پیاده میشوند كه با 35كیلو وزن، یخچال سایدبایساید را مثل گوشی تلفن از زمین بلند میكنند اما مورد اعتماد و وثوق همسر محترمه نیستند و مرد مذكور باید در هر جابهجایی یك سر كار را بگیرد و الكی طوری وانمود كند كه مواظب محصول است و بخشی از كار را خودش انجام میدهد. به این ترتیب با هر كارتن و وسیله یك بار از پلهها پایین میرود و یك بار بالا میآید.
البته هیچ كدام از اینها مهم نیست، معمولا اثاث كشی در پایان حمل اسباب سختتر است، درست در لحظهای كه فكر میكنید همه چیز تمام شده و پول را پرداخت كرده اید، موقع اعطای انعام است كه چیزی معادل سه بار اثاث كشی به آدم فشار میآورد.
در ادامه هم باید تا چند روز از بین اثاثهای چیده نشده لباس بیرون بیاورید و با غلت زدن روی آن نقش اتو را بازی كنید و به محل كار بروید تا وسایل خانه چیده شود. همه اینها را با خرده كاریهای منزل، پول شام و ناهاری كه از بیرون میگیرید و خلاصه اینجور چیزها جمع كنید، میشود خرید یك ویلای مبله در گران ترین نقطه توكیو!
خانمها هم در تلهای كه درست كرده بودند، گیر میافتند و باید چند روز بپیچند و باز كنند، آخرش هم گلدان هایی كه كفتر خاله و قندانی كه عفتر عمه در سالگرد ازدواج به آنها داده بود، میشكند كه هیچ دردی از این بزرگتر نیست. خب چه كاری است؟! یعنی توافق با صاحبخانه اینقدر سخت است؟! درست است كه بعضی صاحبخانهها انتقام جنگ ویتنام را هم از مستأجر میگیرند اما خداوكیلی بعضی از صاحبخانهها خیلی كاری به مستأجر ندارند. حالا كه نمی شود خانه خرید، لطف كنید و با مستأجرهایتان مهربان تر باشید، آنها هم قول میدهند بچههای خوبی باشند و خیلی اذیت نكنند. خانمها هم قول بدهند كه خیلی بهانه خانه جدید نگیرند. مردها هم قول بدهند آن پولی را كه پس انداز میشود برای خانمها طلا بگیرند. شركتهای باربری هم قول بدهند كه كارگرها را اخراج نكنند و دولت هم قول بدهد كه از شركتهای باربری حمایت كند. خب به لطف خدا گویا قانع شدید كه اثاث كشی نكنید، مشكل بسیاری از اقشار كشور هم حل شد، كاش همیشه همینطور باشد.
همین الان كه شما این مطلب را میخوانید یك سری از بزرگواران در حال تدارك راهپیمایی اعتراضآمیز در دفاع از حقوق زنان مختص مساله اثاث كشی هستند. در صورتی كه اگر همین بزرگواران كمی تحمل كنند، خواهند دید كه به آن مساله هم میپردازیم اما باور كنید علت اصلی اغلب اثاثكشیها خانمها هستند.
خانمها هستند كه از خانه خسته و از همسایهها ناراحت میشوند، خانمها هستند كه از دوری پدر و مادرشان شروع میكنند به اعتراض، وگرنه آقایان فقط در صورتی كه جاسازهای خانه لو برود، كم كم عزم اثاثكشی
میكنند.
البته این تلهای كه خانمها درست میكنند اول خودشان داخلش میافتند، مردها میروند و از بیرون كارتن موزی پیدا میكنند و میآورند میاندازند وسط پذیرایی و خانمها تمام جهیزیه و لباسهای مردانه
و سی دی فیلم و تلویزیون و امثالهم را لای روزنامه میپیچند و در كارتنهای موزی میگذارند.
آنها كه سرشان توی حساب و كتاب است به خوبی میدانند شركتهای باربری چیزی معادل هزینه خرید یك آپارتمان نقلی در سواحل آمریكای جنوبی را از آدمی میگیرند تا چهارتا كاسه بشقاب را بستهبندی كنند، به همین دلیل خانمها سعی میكنند خودشان این كار را انجام دهند.
دوباره همان خانمهایی كه مشغول تدارك جنبش اعتراضی علیه ناقضان حقوق زنان بودند، شروع كردند به راهاندازی جنبش دیگری كه جهیزیه من چهارتا كاسه بشقاب نیست اما خوب است بدانید ما مردها به خوبی میدانیم جهیزیه شما از اثاث خانه كریس رونالدو هم پر و پیمانتر است، ما میگوییم چهارتا كاسه بشقاب كه خدای ناكرده شركتهای باربری دندان گرد نكنند و مبلغ را بالا نبرند.
شاید بپرسید چرا میگوییم مردها در خطر بیشتری قرار دارند؟ سوال بجایی است. مردها علاوه بر اینكه باید كلی پول نقد بگذارند روی پول پیش و اجاره برای خانه جدید، باید كلی منت میوه فروشی محل را برای كارتن موزی بكشند كه با توجه به قیمت موز در بازار جهانی، مصرف این محصول پایین آمده و باید منت تمام میوه فروشهای محلی كشیده شود كه در فصل اثاث كشی مهم ترین نقش را در محله ایفا میكنند.
البته اینها مهم نیست. یك مرد واقعی برای خانواده منت هر میوه فروشی را میكشد اما اینكه كارتن موزی را به خانه بیاورد و همسرش به او بگوید این همه كارتن موز كارتن موز كردی همین یكی را آوردی، خیلی زور دارد!
گذشته از این باید با تمام شركتهای باربری وارد مذاكره شود و در نتیجه یك خاور بگیرد. خاور میآید، كارگرهای زحمت كشی از آن پیاده میشوند كه با 35كیلو وزن، یخچال سایدبایساید را مثل گوشی تلفن از زمین بلند میكنند اما مورد اعتماد و وثوق همسر محترمه نیستند و مرد مذكور باید در هر جابهجایی یك سر كار را بگیرد و الكی طوری وانمود كند كه مواظب محصول است و بخشی از كار را خودش انجام میدهد. به این ترتیب با هر كارتن و وسیله یك بار از پلهها پایین میرود و یك بار بالا میآید.
البته هیچ كدام از اینها مهم نیست، معمولا اثاث كشی در پایان حمل اسباب سختتر است، درست در لحظهای كه فكر میكنید همه چیز تمام شده و پول را پرداخت كرده اید، موقع اعطای انعام است كه چیزی معادل سه بار اثاث كشی به آدم فشار میآورد.
در ادامه هم باید تا چند روز از بین اثاثهای چیده نشده لباس بیرون بیاورید و با غلت زدن روی آن نقش اتو را بازی كنید و به محل كار بروید تا وسایل خانه چیده شود. همه اینها را با خرده كاریهای منزل، پول شام و ناهاری كه از بیرون میگیرید و خلاصه اینجور چیزها جمع كنید، میشود خرید یك ویلای مبله در گران ترین نقطه توكیو!
خانمها هم در تلهای كه درست كرده بودند، گیر میافتند و باید چند روز بپیچند و باز كنند، آخرش هم گلدان هایی كه كفتر خاله و قندانی كه عفتر عمه در سالگرد ازدواج به آنها داده بود، میشكند كه هیچ دردی از این بزرگتر نیست. خب چه كاری است؟! یعنی توافق با صاحبخانه اینقدر سخت است؟! درست است كه بعضی صاحبخانهها انتقام جنگ ویتنام را هم از مستأجر میگیرند اما خداوكیلی بعضی از صاحبخانهها خیلی كاری به مستأجر ندارند. حالا كه نمی شود خانه خرید، لطف كنید و با مستأجرهایتان مهربان تر باشید، آنها هم قول میدهند بچههای خوبی باشند و خیلی اذیت نكنند. خانمها هم قول بدهند كه خیلی بهانه خانه جدید نگیرند. مردها هم قول بدهند آن پولی را كه پس انداز میشود برای خانمها طلا بگیرند. شركتهای باربری هم قول بدهند كه كارگرها را اخراج نكنند و دولت هم قول بدهد كه از شركتهای باربری حمایت كند. خب به لطف خدا گویا قانع شدید كه اثاث كشی نكنید، مشكل بسیاری از اقشار كشور هم حل شد، كاش همیشه همینطور باشد.
تیتر خبرها