افزایش آمار ازدواج با ایجاد شرایط رضایت از زندگی
در حالی سال ۱۳۹۹ میانگین نرخ عمومی ازدواج در کشور 7 واقعه به ازای هر هزار نفر بوده است که کمترین نرخ، به ترتیب متعلق به استان سمنان، البرز، تهران، اصفهان و بوشهر بوده است. اعداد و ارقامی که نشاندهنده وضعیت بحرانی ازدواج در کشور و این استانهاست. اما چرا تمایل به ازدواج تا این اندازه و بهخصوص در این استانها، کاهش پیدا کرده است؟ موضوعی که مهدی حسینزاده فِرِمی، جامعهشناس فرهنگی درباره آن به جامجم میگوید: «تا سالهای گذشته، افراد زیادی از اقشار متفاوت جامعه، از متخصصان این حوزه تا سن و سالدارها و اصطلاحا باتجربهها، جوانان را به ازدواج تشویق و ترغیب میکردند و از فواید تشکیل خانواده میگفتند؛ اما متاسفانه وضعیت فعلی جامعه و نتایجی که از ازدواجهای صورتگرفته دیده میشود، باعث کمرمق شدن این تشویقها شده است.»
حسینزاده فرمی، از شرایط حاکم در جامعه میگوید که نتیجه ازدواج را تغییر داده است: «رسم بر این بود که همیشه تصور میشد محیط بیرون از خانه، محیطی تنشزا و استرسآور است و در مقابل آن، فضای داخل خانه، سراسر گرما و نشاط و آرامش.
اما در شرایط فعلی، موقعیتی پیش آمده است که دقیقا این دو تعبیر، جای خود را با یکدیگر عوض کرده و گاهی فضای خانه و خانواده، تنشزاتر از بیرون از خانه میشود.»
اما چرا؟ او معتقد است وضعیت بد معیشتی، تلاشها و نرسیدنها، هزینههای کمرشکن، تنوعطلبی و ... باعث شده افراد یک خانواده که کنار همدیگر قرار بگیرند، سرشار از خستگی و بیحوصلگی باشند و فرصتی برای تعامل، گفتوگو و حل مشکلات موجود نداشته باشند:« نتیجه چنین اتفاقی چیست؟ طلاقهایی که چه به صورت رسمی و چه به صورت عاطفی بین زوجین رخ میدهد؛ اتفاقی که این روزها به شکل متعددی شاهد آن هستیم.» با درنظر گرفتن چنین شرایطی، شاید طبیعی به نظر برسد که جوانان تمایلی به ازدواج نداشته باشند و آمار ازدواج در کلانشهرها، قرمز باشد.
اما موضوع اصلی این که با در نظر گرفتن چنین وضعیتی، چه شرایطی لازم است تا استانهایی که کمترین نرخ ازدواج را دارند به وضعیت سبز از نظر آماری برسند و تمایل افراد به ازدواج بالا برود؟ حسینزاده فرمی در پاسخ به این سوال، ادامه میدهد:« برای تغییر وضعیت و اصطلاحا تغییر رنگ آمار ازدواج در استانهای قرمزرنگ و نارنجی، مانند تهران، اصفهان، فارس و ... که در امر مدرن شدن پیشرو هستند، باید تلاش کنیم تا شرایطی مهیا شود که رضایت از زندگی برای افراد جامعه بالا برود؛ رضایتی که میتواند به آنها آرامش بدهد؛ فرصتی برای انتخاب، تصمیمگیری، تمایل به تشکیل خانواده، گفتوگو و نهایتا تعامل ایجاد کند.»
او ادامه میدهد نمیتوانیم منکر این موضوع بشویم آسایشی که مسائل اقتصادی برای زندگی افراد به ارمغان میآورد، میتواند یکی از اهرمهای بالابرنده این آرامش و احساس رضایت از زندگی باشد؛ موضوعی که در شرایط فعلی و در زندگی جوانان، به اندازه کافی وجود ندارد تا به آن آرامش مورد نظر برسند:« شاید اگر سیاستهای کاربردی و متناسبی اجرایی شود که این حجم از خستگی و ناامیدی از بین برود، افراد به آرامش و رضایت بیشتری از زندگی، به خصوص در شهرهای بزرگ برسند و فرصت تشکیل خانواده را به خودشان بدهند.»
البته فرمی معتقد است تغییر وضعیتی که در حال حاضر در آن قرار داریم و گرفتارش شدهایم، کمی سخت و زمانبر است اما شاید تنها راه برگردان اوضاع برای تغییر جهت به سمت آمار صعودی ازدواج باشد.
حسینزاده فرمی، از شرایط حاکم در جامعه میگوید که نتیجه ازدواج را تغییر داده است: «رسم بر این بود که همیشه تصور میشد محیط بیرون از خانه، محیطی تنشزا و استرسآور است و در مقابل آن، فضای داخل خانه، سراسر گرما و نشاط و آرامش.
اما در شرایط فعلی، موقعیتی پیش آمده است که دقیقا این دو تعبیر، جای خود را با یکدیگر عوض کرده و گاهی فضای خانه و خانواده، تنشزاتر از بیرون از خانه میشود.»
اما چرا؟ او معتقد است وضعیت بد معیشتی، تلاشها و نرسیدنها، هزینههای کمرشکن، تنوعطلبی و ... باعث شده افراد یک خانواده که کنار همدیگر قرار بگیرند، سرشار از خستگی و بیحوصلگی باشند و فرصتی برای تعامل، گفتوگو و حل مشکلات موجود نداشته باشند:« نتیجه چنین اتفاقی چیست؟ طلاقهایی که چه به صورت رسمی و چه به صورت عاطفی بین زوجین رخ میدهد؛ اتفاقی که این روزها به شکل متعددی شاهد آن هستیم.» با درنظر گرفتن چنین شرایطی، شاید طبیعی به نظر برسد که جوانان تمایلی به ازدواج نداشته باشند و آمار ازدواج در کلانشهرها، قرمز باشد.
اما موضوع اصلی این که با در نظر گرفتن چنین وضعیتی، چه شرایطی لازم است تا استانهایی که کمترین نرخ ازدواج را دارند به وضعیت سبز از نظر آماری برسند و تمایل افراد به ازدواج بالا برود؟ حسینزاده فرمی در پاسخ به این سوال، ادامه میدهد:« برای تغییر وضعیت و اصطلاحا تغییر رنگ آمار ازدواج در استانهای قرمزرنگ و نارنجی، مانند تهران، اصفهان، فارس و ... که در امر مدرن شدن پیشرو هستند، باید تلاش کنیم تا شرایطی مهیا شود که رضایت از زندگی برای افراد جامعه بالا برود؛ رضایتی که میتواند به آنها آرامش بدهد؛ فرصتی برای انتخاب، تصمیمگیری، تمایل به تشکیل خانواده، گفتوگو و نهایتا تعامل ایجاد کند.»
او ادامه میدهد نمیتوانیم منکر این موضوع بشویم آسایشی که مسائل اقتصادی برای زندگی افراد به ارمغان میآورد، میتواند یکی از اهرمهای بالابرنده این آرامش و احساس رضایت از زندگی باشد؛ موضوعی که در شرایط فعلی و در زندگی جوانان، به اندازه کافی وجود ندارد تا به آن آرامش مورد نظر برسند:« شاید اگر سیاستهای کاربردی و متناسبی اجرایی شود که این حجم از خستگی و ناامیدی از بین برود، افراد به آرامش و رضایت بیشتری از زندگی، به خصوص در شهرهای بزرگ برسند و فرصت تشکیل خانواده را به خودشان بدهند.»
البته فرمی معتقد است تغییر وضعیتی که در حال حاضر در آن قرار داریم و گرفتارش شدهایم، کمی سخت و زمانبر است اما شاید تنها راه برگردان اوضاع برای تغییر جهت به سمت آمار صعودی ازدواج باشد.