نمره قرضی و تغییر سرنوشت
امید مهدینژاد طنزنویس
در پایان ساعت اداری در یک روز پاییزی، معلم ریاضی مدرسهای در ژاپن در حال جمعوجور کردن وسایلش برای عزیمت به منزل بود که پسربچهای بهآرامی در اتاق وی را باز کرد و پس از کسب اجازه وارد شد. خانم معلم وی را شناخت اما به روی خود نیاورد و از وی پرسید: چی میخوای پسرم؟ پسربچه گفت: خانم اجازه، من در امتحان ریاضی 5/11 شدهام. خانم معلم گفت: بلی. نمرهای که گرفتهای بر اساس پاسخهای درستی است که به سؤالات امتحان دادهای. متأسفانه پاسخهای درستت در حد 5/11نمره بوده و نتوانستهای نمره قبولی را به دست بیاوری. پسربچه با خجالت و کمرویی گفت: خانم اجازه، میشود نیم نمره به من ارفاق کنید؟ خانم معلم گفت: ارفاق کنم؟ امکان ندارد. وی افزود: من تو را بهخاطر نمرهای که گرفتهای تنبیه نمیکنم. سعی کن در امتحان بعد بیشتر تلاش کنی و نمره قبولی بگیری. پسربچه با صدایی لرزان گفت: ولی مادرم کتکم میزند.خانم معلم به فکر فرو رفت و پس از لحظاتی گفت: من نمیتوانم به تو ارفاق کنم اما میتوانم به تو نیم نمره قرض بدهم. وی افزود: من در این امتحان نیم نمره به تو قرض میدهم و تو باید در امتحان بعدی 10برابر آن یعنی پنج نمره به من پس بدهی. پسربچه گفت: چشم. من حتما در امتحان بعدی پنج نمره به شما پس میدهم. پسربچه با خوشحالی اتاق خانم معلم را ترک کرد و تا امتحان بعدی که در ماه بعدی برگزار میشد بهشدت تلاش کرد و موفق شد در امتحان نمره19 را کسب کند. در این هنگام خانم معلم پسربچه را به اتاقش فراخواند و گفت: وقت آن است که قرض خود را پس بدهی. پسربچه گفت: هرطور شما بفرمایید. میتوانید به من نمره14بدهید. در این لحظه خانم معلم از جا برخاست و کله پسربچه را بوسید و گفت: نه. من همان نیم نمره را که به تو قرض دادهام پس میگیرم. و نمره 5/18را برای پسربچه ثبت کرد. پسربچه بعد از درسی که از خانم معلم گرفته بود از آن پس مثلخر درس خواند و وارد دبیرستان و سپس دانشگاه شد و به یکی از دانشمندان بزرگ ژاپنی تبدیل شد. وی هماکنون مدیر یکی از نیروگاههای بزرگ ژاپن است و از باد هوا ، پشگل بز ، معضلات فرهنگی و اجتماعی و فرهنگی برق تولید میکنند. وی همواره ماجرای قرض دادن نمره را برای دوستانش تعریف میکند و هرسال با در دست داشتن یک هدیه برای دیدن معلم ریاضیاش که سرنوشت وی را تغییر داد به مدرسهای که در آن درسخوانده بود، میرود.
تیتر خبرها