علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت در گفتوگوی تفصیلی با جامجم:
دولت مردم را نامحرم نمیداند
جوانترین عضو هیات دولت و در عین حال یکی از محبوبترین چهرههای کابینه سیدابراهیم رئیسی است که روی گشاده و تعاملمحوری و ارتباط دوستانه او با اهالی رسانه، عیار فعالیت حرفهای او را نشان میدهد. سه ماهی از شروع به کار دولت جدید گذشته بود که او به جمع دولت سیزدهمیها اضافه شد و از روزی که آمده هیچ پیامک و زنگ و پیام واتساپی و سوالی را از سوی خبرنگاران بیپاسخ نگذاشته و همیشه در دسترس بوده تا تصویر منسجم و خوبی از جوانگرایی و کارآمدی دولت سیزدهم در افکار عمومی بسازد. علیبهادریجهرمی، سخنگو و دبیر و رئیس شورای اطلاعرسانی دولت است. او متولد ۱۳۶۴ در شهرستان گلپایگان است که دکترای حقوق عمومی خود را از دانشگاه تهران گرفته و عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس نیز هست. او در تدوین و ترجمه ۴۰ عنوان کتاب در حوزههای حقوق عمومی، حقوق بشر، حقوق تطبیقی و... فعالیت و مشارکت داشته و اگر بخواهیم به سوابق اجرایی بهادریجهرمی نگاهی بیندازیم میتوانیم از مسوولیت او در ریاست مرکز وکلای قوهقضاییه، عضویت در کمیسیون حقوقی سازمان بازرسی کل کشور، عضویت در مجمع مشورتی حقوقی پژوهشکده شورای نگهبان و ریاست هیاتمدیره بنیاد صیانت از حقوق شهروندی بگوییم. البته سه ماه قبل او دختر سه ساله خود را به دلیل بیماری متابولیک از دست داد و در روز پدر امسال در صفحه خود از فرشتهای نوشت که در روز قیامت امید به شفاعتش دارد. به هرحال شاید بتوان علی بهادریجهرمی را به تنهایی یکی از شاخصهای امیدآفرین این دولت دانست. ما در این گفتوگوی مشروح با آقای سخنگو از مهمترین اقدامات دولت در سال 1400 و برنامههای آن برای سال جدید گفتهایم که مشروح آن در ادامه از نگاهتان میگذرد.
رهبر معظم انقلاب فرمودند دوران بزن دررو تمام شده است. قطعا جمهوری اسلامی در مسیر دفاع از حقوق حقه ملت خود در پاسخ به هرگونه تجاوز به حریم ملت چه در داخل خاک ایران و چه در هر جای دیگری، اغماض نمیکند و با جدیت پاسخ متناسب با تجاوز صورت گرفته را خواهد داد؛ بهنظرم این پاسخ در برابر جنایات اخیر رژیم صهیونیستی پیام روشن و شفافی به آنها داشت.
افزایش ۵۷ درصدی حقوق کارگران چه نقشی در بازگشت سرمایه اجتماعی با این اقدام دولت خواهد داشت؟
افزایش حقوق کارگران درست است که ابعاد اجتماعی دارد ولی بیشتر مساله اقتصادی است، یعنی میتوان گفت مساله اجتماعی- اقتصادی است. در حوزه افزایش حقوق کارگران باید اول به بعد اقتصادی مساله و چگونگی تعیین حداقل دستمزد بپردازیم؛ مسالهای که ستاد هماهنگی اقتصادی دولت و هم شورای عالی کار که متولی حداقل حقوق است برای حل این مساله چندین جلسه برگزار کردند.
میدانید که تعیین حداقل حقوق در حقیقت در اختیار خود جامعه محترم کارگری و کارفرمایی است و دولت، نقش واسط و جمعکننده بین این دو مجموعه را ایفا میکند و نمایندگانش در اقلیت هستند.
افزایش حقوق و تعیین حداقل حقوق کارگران باید به شیوهای تعیین شود که قدرت خرید کارگران بهواسطه افزایش تورم سالانه حفظ شود و هم در عینحال امکان فعالیت و توسعه فعالیت اقتصادی جامعه کارفرمایی وجود داشته باشد. طبیعی است در سالهایی که با افزایش تورم بیشتری مواجه میشویم باید افزایش حقوق بیشتری را درنظر بگیریم تا قدرت خرید حفظ شود.
پیشبینی دولت برای بحث تورمزا بودن این مساله چیست؟
همانطور که افزایش حداقل حقوق به حفظ قدرت خرید کمک میکند، طبیعی است آثار تورمی هم داشته باشد و باید موازنهای بین آثار تورمی افزایش حداقل حقوق کارگر و آثاری که نسبت به حفظ قدرت خرید کارگر وجود دارد، ایجاد شود. پیشبینی دولت این است با توجه به برنامهریزیها در سال آتی شاهد یک رشد اقتصادی باشیم؛ البته این رشد نیازمند تزریق نقدینگی است، بهویژه در جامعههای متوسط به پایین که بتوانند بازار را فعالتر کنند. به همین دلیل میتوانیم بگوییم نتیجه این مساله در تحول رشد اقتصادی اثر مطلوبی دارد.
آیا دولت تدابیری هم در این حوزه دارد؟
طبیعتا دولت در موازات مباحث مطرح شده، تدابیری در راستای حمایت از جامعه کارفرمایی و تولید دارد. بهعنوان مثال یکی از تدابیر، کاهش ۵درصدی مالیات بر تولیدکنندگان بود که در لایحه بودجه پیشبینی شد.
هشت دستورالعمل جدید رئیسجمهور برای خودرو بهصورت عینی و حقیقی چه تغییراتی را در سال بعد ایجاد میکند؟
بیماری صنعت خودرو برای دیروز و امروز نیست، از وقتی سن من و شما و قدیمیترهای ما به یاد میآورند خودرو صنعتی بود که نقدهای جدی به آن وارد بود.
ریشه این بیماری در چیست؟
چون تولید ملی بود، حاکمیت سعی میکرد از آن حمایت کند تا خودکفا شود و روی پای خود بایستد و قدرتمند شود و توسعه یابد.
یعنی قدرتمند شدن برای رقابت با دیگر بازارهای مشابه؟
بله؛ باید اعتراف کرد صنعت خودروی امروز ما توانایی رقابت با بازار مشابه خارجی خود را ندارد، یعنی به موازات رشد بازار مشابه خارجی خود نتوانسته رشد را محقق کند. این دستگیری از تولید داخل باید یک دورنمای روشن و مشخص داشته باشد یعنی باید مشخص باشد که هدف حفظ وضعیت موجود یا کاهش سرعت رشد صنعت خودرو نیست. اتفاقا هدف آن کمک به رشد صنعت خودرو است و حمایت از تولید و همین صنعت است.
این امر نیازمند تدابیر و دستورالعملهای جدی و برنامههای جدی است. اگر صرفا به خود صنعت واگذار شود مثل بقیه جاهای دیگر که در کشور مشکل داریم ممکن است تعارض منافعها، سوءمدیریتها، ساختارهای معیوب، اعمال فشارهای سیاسی و عوامل غیراقتصادی تاثیرگذار شود تا اصلاحات اتفاق نیفتد. وقتی رئیسجمهور شخصا ورود میکند یعنی دولت مصمم است نه فقط یک وزارتخانه و یک بخش و یک صنعت، بلکه دولت مطالبهگر باشد و پشت این اصلاح بایستد. یکبار برای همیشه باید این مشکل حل شود.
مبنای این دستورات چه بود؟
دستوراتی که آقای رئیسجمهور دادند مبتنی بر روزها برنامهریزی کارشناسی بود؛ یعنی پیش از این نظرات کارشناسی از صاحبان صنعت خودرو و دیگر کارشناسان امر اخذ شده و با وزارت صمت همگامیهایی صورت گرفته بود.
اما ظاهرا صاحبان صنعت خودرو چنین نگاهی ندارند؟
طبیعی است این تصمیمات منطبق بر نظرات صنعت خودرو نیست. شاید صنعت خودرو مدعی باشد برای فلان اقدام یک سال زمان نیاز دارم ولی برآیند نظرات کارشناسی فعال و متخصصان به این جمعبندی برسد که شش ماه هم برای انجام این کار زیاد است. لذا صحتسنجی شده و اگر بخواهم دقیقتر بیان کنم سختگیری شده که هم جدیت باشد و هم کوتاهی طی مسیر حرکت با سرعت بالا اتفاق نیفتد.
در نهایت دولت مصمم است این مسیر را با جدیت پیش ببرد؛ وزارت صمت هم اعلام کرده است تا اصلاح وضعیت صنعت خودرو در عرصههای مختلف بهویژه در حوزه افزایش عرضه و کاهش میزان خودروهای دپوشده در پارکینگها، در جهت آزادسازی واردات خودرو اقدامات لازم را انجام دهد چرا که بحث خصوصیسازی باید در مسیر درست قرار گیرد.
پس پیشبینی شما این است که در سال آتی عرضه خودرو با توجه به سرعت بخشیدن به روندی که اشاره داشتید منجر به کاهش قیمت میشود؟
باید این چنین شود. یعنی برنامه دولت این است؛ چراکه افزایش عرضه و از بین بردن محدودیتهای واردات خودرو کمک به کاهش قیمت خودرو میکند و طبیعتا در سال آتی نباید با شیب افزایش قیمت خودرو مواجه باشیم.
مذاکرات وین به روزهای آخر خود نزدیک شده بود و تنها نیاز است آمریکا به آنچه در برجام برای برداشتن تحریمها وعده داده عمل کند و تضمین معتبری هم برای انجام این تعهدات داده شود. تحلیل شما از توقف مذاکرات و استراتژی دولت در لایه جدید مذاکراتی چیست؟
مسیر جمهوری اسلامی ایران و دولت سیزدهم در حوزه مذاکرات همیشه ثابت و روشن بوده است. موضوع مذاکرات یکی از دهها کار روی میز دولت است، یعنی اینطور نیست که سرنوشت ملت و کشور را به مذاکرات گره زده باشیم.
یکی از اقداماتی که دولت در مسیر مذاکرات روی آن تمرکز جدیتری دارد موضوع خنثیسازی تحریمها از طریق توسعه همکاریهای منطقهای و... است که آثار آن امروز در افزایش میزان فروش نفت و صادرات داخلی مشهود است؛ توسعه حوزههای صلحآمیز و سایر حوزههای علمی و مبادلات اقتصادی و تجاری جزو حقوق اساسی ملت ایران است و دولت سیزدهم در احقاق این حقوق کوتاهی نمیکند.
مردم به دولت رای دادند و به او اعتماد کردند و صلاحیتها را به او تنفیذ کردند، به همین دلیل دولت میبایست در چارچوب قانون اساسی و حقوق ملت ایران قدم بردارد؛ تاریخ نشان داده که این توقفها و رفت و آمدها گذرا و موقتی است.
پس باید گفت دولت بهدنبال رسیدن به یک توافق خوب است تا یک توافق ممکن؟
بدون شک دولت بهدنبال توافق خوب در سریعترین زمان ممکن است.
پرتاب ماهواره نور و سطح جدید بازدارندگی در کشور را چطور تحلیل میکنید؟
این پرتاب جدید ناشی از همان نگاه متوازن به همه عرصههاست چرا که این موضوع جنبههای علمی و آثار نظامی و دفاعی برای کشور دارد. مسالهای که رشد اقتصادی و ثبات و امنیتی کشور را با بالابردن سطح قدرت منطقهای و بینالمللی افزایش میدهد. الحمدا... این پرتاب موفقیتآمیز که در مدار بالاتری به نسبت نور یک قرار گرفت باعث شد تا بیش از گذشته کارشناسان این حوزه در سطح جهانی متوجه میزان قدرت ایران در حوزههای مربوط به صنعت فضایی شوند.
باتوجه به برگزاری جلسه شورای عالی فضایی پس از ۱۰ سال این پرتاب یک دستاورد خوب برای کشور بود.
دقیقا، دولت توجه جدی به جامعه علمی دارد که مصداقش همین اشاره شماست. وقتی دولت به جامعه جوان و نخبه توجه کند، کشور ثمره آن را در کوتاهترین مدت ممکن میبیند. این ثمره کوتاه مدت توجه به جامعه نخبه و جوان کشور است که امروز همه ما شاهد آن هستیم.
شهریور ماه مردم به دلیل اوجگیری شیوع کرونا و رواج قارچ سیاه، در کنار نبود دارو و… به دلیل برخی سوءمدیریتها روزهای سختی را پشت سر گذاشت و بسیاری از خانوادهها داغدار شدند. برنامه دولت برای ایمنی بخشی بهداشتی در صورت پیکهای بعد چیست؟ آیا دولت برنامهای برای صیانت از حقوق بیماران و خانوادههای آنها دارد؟ آیا دولت میتواند به عنوان مدعیالعموم اقدام به پیگیری و معرفی باعث و بانیان درگیری کشور با پیکهای کرونا و مسائلی از این دست دارد؟
دادستان کل و دادستانهای سراسر کشور مدعیالعموم هستند و نهادهایی همچون سازمان بازرسی کل کشور در این حوزه صلاحیت دارند، بنده ضمن تشکر از پرسنل زحمتکش کادر درمان، معتقدم ورای بحث تلخی نوع بیماری که اشاره داشتید سوءمدیریت در حوزه درمان باعث شد شاهد فوت روزانه 700 نفر در کشور باشیم. وقتی گستردگی بیماری زیاد میشود ممکن است حجم کار و فشار افزایش یابد و از استانداردها یا معیارهای قابل قبول کوتاهی شود، دولت سیزدهم مسیری طراحی کرد که با اصلاح مدیریتی در حوزه مقابله با ویروس کرونا با فراهم کردن شرایط برای پیشگیری توانست این چرخه معیوب را اصلاح کند.
دولت مردمی از زمان انتخابات اعلام کرد که اولویت را به سلامت میدهد برای اینکه حق حیات مردم ما مهم بود. در ابتدای دولت رئیسی روزانه ۷۰۰ نفر از هموطنان ما فوت میکردند یعنی ۷۰۰ خانواده داغدار میشدند. این مساله آثار اقتصادی هم داشت یعنی نرخ بیکاری افزایش مییابد و رکودی در کسب و کارها بویژه کسب و کارهای خرد اتفاق میافتد ناشی از همین فشارهای اقتصادی است. دولت اولویت خود را به موضوع سلامت داد. مدارس ما بیش از یک سال و نیم است که تعطیل است و چه بحرانی در حوزه آموزش ابتدائی و راهنمایی ایجاد شد. یعنی حوزه سلامت حوزه زیرساختی و ریشهای بود که توجه به آن مشکلات بعدی را میتوانست برطرف کند. میتوانم عنوان کنم که پرداختن به کرونا تاثیر قابل توجهی در حوزه کسب و کار و بیکاری داشت.
دولت با همان نگاه دیپلماسی متوازن جهانی اقدام به تهیه واکسن کرد و در نهایت در کوتاهترین مدت ایران رکورددار تامین و تزریق واکسن در جهان شد که آثار این موضوع را در اپیدمی سویه اومیکرون دیدیم یعنی وقتی سویه دلتا بود آمارهای جهانی بیانگر این بود که ایران وضعیتی وخیمتر از وضعیت جهانی دارد اما در سویه اومیکرون برعکس شد. نگاه دولت همین بوده و در آینده نیز همینطور است.
برخی معتقدند سوء مدیریت در دولتهای گذشته باعث ایجاد چالشهای امروز مردم در حوزههای مختلف شده است؛ به عقیده شما دولت سیزدهم نیاز داشت چند درصد اصلاحات در سطح مدیران ایجاد کند و تاکنون چند درصد از این اتفاق محقق شده است؟
نمیتوان همه مدیران دولت گذشته را با یک عینک ارزیابی کرد. یعنی ممکن است دولت در کلیت موفق عمل نکرده باشد ولی در حوزه آموزش عالی موفق بوده باشد، مثلا در یکی دو استان موفق عمل کرده باشد. لذا نمیتوان قاعده کلی برای تمام مدیران دولت در نظر بگیریم.
به همین دلیل عرض کردم که چند درصد باید اصلاح شود؟
مهمترین نکته این است که گفتمان حاکم بر دولت تغییر کرد. خیلی از مواقع مدیران توانمند هستند ولی مسیر حرکت نادرستی برای آنها ترسیم میشود مثلا یک دیپلمات توانمند دارید که دیپماسی را خوب بلد است، سلامت نفس و تجربه و سواد مناسب و کافی دارد یعنی همه معیارهای مدیر قابل و توانمند را دارد ولی برای او نقشه راه تعریف میکنید که فقط به یک نقطه بنگرد و تمام تمرکز و توان خود را بر این نقطه بگذارد.
زمانی همان مدیر و با همان ویژگیها و توانمندیهاست ولی مسیری که برای او تعریف میکنید میگوید نگاه متوازن باشد. به شرق و غرب همزمان نگاه کنید، پشتوانه نگاه داخلی باشد یعنی با نگاه نیاز نگاه نکنید بلکه با نگاه تعاملی نگاه کنید. همین دو نوع مسیر و نوع نگاه و گفتمانی که بر دولت حاکم میشود نتیجه و خروجی مدیر را متفاوت میکند.
پس شما برخلاف شعارهای داسی و اتوبوسی که در گذشته مطرح میشد معتقدید اگر دولتی رضایت مردم را به همراه نداشته باشد؛ الزاما همه اجزای آن ناموفق نیستند؟
بله چراکه این امکان وجود دارد یکی از اجزای دیگر موفق بوده باشد، البته این مساله را هم باید در نظر بگیرم که خیلی از اوقات عدم موفقیت یا ضعف یک بخش به توانمندی یا سلامت مدیر مربوط نمیشود بلکه به دستور کاری که روی میز مدیر است بر میگردد. لذا من به این دو دلیل نمیتوانم به شما درصد بدهم. طبیعتا دولت که عوض میشود، گفتمان و مسیر جدید میشود، مردم به شعارهای جدید رای دادند و به نگاه جدید اعتماد کردند و احساس کردند با تزریق یک سری نیروی جوان تازه نفس میتوان مسائل را حل کرد.
میانگین سنی هیات وزیران این دولت ۷ سال کمتر از دولت قبل است. همین و بالاتر از این در سطوح معاونین وزیر و مدیران کل نیز وجود دارد یعنی توجه به جوانگرایی، فعالیت و جنب و جوش و نوآوری و خلاقیت را افزایش میدهد در کنار مدیرانی که باتجربه هستند و ثبات و آثار و برکات تجربه در کار را حفظ کردهاند. لذا به نظرم نمیتوان قاعده کلی داد و باید دید در هر مصداقی مدیر موفق کارآمد و سالم کیست.
در نهایت اصلاحاتی که باید انجام میشد، انجام شده یا هنوز نیازمند تغییرات هستیم؟
طبیعتا نیازمند تغییرات هستیم. چون تغییرات دفعتا و یکباره شدنی نیست که انجام شود و مناسب هم نیست که در لحظه انجام شود. طبیعتا باید روند تغییرات از بالا به پائین صورت گیرد و وقتی رئیس جمهور عوض میشود تغییرات به مرور شروع میشود و هیات وزیران عوض میشود، در پی آن زمان میخواهد که هریک از وزرا، معاونین خودشان را شناسایی کند. مصاحبه کند، ارزیابی کند، برنامهها را بسنجد. معاون مدیران را انتخاب کند. این سلسله مراتب نیازمند سپردن زمان است البته رئیس جمهور بارها تاکید کردند باید سعی کرد این مسیر را با سرعت بیشتری طی کرد تا سرعت حرکتی که خواهیم داشت افزایش یابد.
انتظار مردم از این دولت متفاوت است. یعنی اگر در دولتهای دیگر طبیعی بود که این تغییرات و انتصابات یک سال طول بکشد مردم انتظار تغییر و تحولات متفاوت و سریعی از این دولت دارند. چون میدانند این دولت اهل کار جهادی و شبانه روزی است و انتظار دارند سریعتر این آثار و برکات اقدامات را مشاهده کنند.
نگاه دولت به بحث زنان چیست؟
اساسا این دولت نگاه جنسیتی به مسائل ندارد. نه در مسائل مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و نه مسائل سیاسی این چنین نیست. لذا از این حیث تفاوتی وجود ندارد. در حوزههای مختلف هم طبیعتا وقتی مسائل را نگاه میکنیم این مساله نیست.
زنان چه جایگاه و نقشی در دولت سیزدهم دارند؟
بانوان هم مثل آقایان در بخشهای مختلف در سطحی که امکان آن وجود داشته، یعنی نیروی توانمندی در دسترس بوده و قابل شناسایی بود، شناسایی شده و در حد توان بهرهبرداری شدهاست. البته طبیعتا ظرفیتهای بانوان کشور خیلی بیش از این است که باید در حوزه شناسایی و بهکارگیری ظرفیت آنها قویتر عمل کنیم مثل حوزه جوانان!
چرا؟
به نظر من حوزه جوانان و بانوان از این حیث به هم نزدیک هستند. هم جوانان ظرفیتهای خوبی دارند که توان شناخت آنها را آنطور که باید و شاید نداریم و توان بهرهبرداری نداریم. همین توانی که جوان ایرانی در حوزه هستهای، فضایی، ماهواره دارد در حوزههای سیاسی، اقتصادی، صنعت خودرو، اجتماعی و... هم دارد. بانوان هم ظرفیت و توان زیادی دارند که ما قدری کمتر توانستیم شناسایی و بهرهبرداری کنیم.
اخیرا هم ۶-۵ نفر از بانوان نخبه و فعال بخشهای مختلف با حکم رئیس جمهور در شوراها و مجامع مختلف منصوب شدند و دولت تلاش میکند بانوان توانمند و متخصصی در حد توان شناسایی شوند و در حد ظرفیت از آنها استفاده شوند که انشاءا... شاهد افزایش روزافزون حضور بانوان در حوزههای مدیریتی باشیم.
ای کاش دولت همت بیشتری برای رسانهای کردن این موضوعاتی که مطرح کردید، داشتهباشد.
بله در اطلاعرسانی خدمات و اقدامات دولت باید کاری ویژهتر صورت گیرد و الان شاید برخی از این اخبار آن طور که باید در رسانهها منعکس شود، بازتاب داده نمیشود. به عنوان مثال مدیر یکی از گروهها در صنعت فضایی از بانوان نخبه است ولی در فضای رسانهای توجه درستی نشده و باید در این جهت یک کار اساسی صورت گیرد.
عیدی امسال دولت به مردم چه خواهد بود؟
تحقق رشد ۸ درصدی، انشاءا... اگر بتوانیم این رشد اقتصادی ۸ درصدی را رقم بزنیم و ثباتی در بازار ایجاد کنیم، یعنی تورم را در دولت با همکاری مردم کنترل کنیم بهترین عیدی را دادهایم؛ چراکه اصلیترین چیزی که مردم میخواهند این است که مسیر و مدار اقتصادی زندگی آنها شیرینتر باشد.
آقای دکتر اگر اجازه دهید این پاسخ را به عنوان مهمترین برنامه دولت در سال آتی منظور کنیم و درباره گزینههای نقدتر صحبت کنیم.
فعلا یک عیدی که دولت به مردم داده پرداخت سود سهامعدالت است که طی روزهای گذشته در حساب ۴۹ میلیون نفر از مردم واریز شدهاست. این دولت برخلاف روندی که در گذشته مرسوم بود، با یک همت جهادی با تجمیع سودها و واریز عدد قابل قبولی در شبهای نزدیک به سال نو، به نوعی سعی کرد شیرینی این سود را مردم ملموستر احساس کنند.
هدیه دیگر این است که ستاد مقابله با کرونا محدودیت سفرها را حداقلی در نظر گرفت. البته درخواست میکنیم تزریق واکسن کرونا را تکمیل کنند بهویژه دز سوم که ایمنی بدن را افزایش میدهد و هم ماسک و سایر پروتکلها را رعایت کنند.
آیا سهمیه بنزین نوروزی هم داده میشود؟
فعلا تصمیمی گرفته نشدهاست.
بسته عیدانه چطور؟
در دولت پیشنهادهایی برای طراحی و توزیع یک بسته معیشتی عیدانه صورت گرفته که قرار است به دهکهای پایین و متوسط جامعه این بسته عیدانه دولت تعلق بگیرد.
به چند نفر پرداخت میشود؟
من نمیخواهم جزئی بیان کنم چون مسالهای که قطعی نشود، بیان نمیکنم. کلی بیان کنم که قطعا یک بسته عیدانهای به بخش جدیای از جامعه یعنی چند دهک از جامعه پرداخت میشود و تنها به دهکهای بالا تعلق نمیگیرد.
رهبری گفتند اقدامات دولت باید پیوست عدالت داشتهباشد، مهمترین پیوستهای عدالت این دولت در این شش ماه چه بودهاست؟
تعیین حداقل دستمزد که بدان اشاره کردید. اساسا محور و معیار بحث در تعیین حداقل دستمزد این بود که چگونه عدالت رعایت میشود به گونهای که هم حقوق کارگر و قدرت خرید این قشر حفظ شود و هم حقوق کارفرما و امکان چرخیدن چرخ اقتصاد حفظ شود. این مساله مهمی است. بیش از ۱۵میلیون کارگر داریم که به طور متوسط بیش از نیمی از جمعیت کشور با خانوادهها میشوند و آنها متاثر از این تصمیم هستند. یک تصمیمی در این سطح میگیرید و بعد میبینیم در برخی ادوار و سالها تورم ۴۰ درصد بود، یعنی اگر دیروز این کارگر یک بسته کالایی ۱۰۰هزار تومان میخرید الان باید ۱۴۰ هزار تومان بخرد ولی حقوق او متناسب با این افزایش تورم افزایش نمییافت. به رغم این که تورم عدد بالایی بود. این یعنی شما یکسونگری داشتید یا فشار را فقط به طبقه ضعیفتر و کارگر وارد میکردید.
برای مثال دغدغه اصلی این بود که چگونه بین حقوق و منافع کارگر و حقوق و منافع جامعه کارفرمایی عدالت و توازن برقرار شود که اگر چرخ اینها نچرخد، باز دود آن به چشم جامعه کارگر میرود. در حوزه بودجه همین معنا بود و لایحهای که دولت تقدیم مجلس کرد، به هر تقدیر مجلس مسیر دیگری در تصمیم نهایی انتخاب
کرد.
لایحهای که دولت تقدیم مجلس کرد افزایش حقوقها به صورت پلکانی و به نفع کم درآمدها پیش بینی شدهبود؛ یعنی آن کسی که کف حقوق را میگیرد دولت برای آن پیشنهاد افزایش حقوق حدود ۳۰ درصدی را پیشنهاد داد که افزایش قابل قبولی بود و کسی که سقف حقوق را میگیرد افزایش حقوق او 10 درصد میشد. کسی که توان مالی بیشتری دارد الزامی نیست ۳۰ درصد افزایش حقوق داشتهباشد.
این نگاه عدالتمحور است که وقتی افزایش حقوق میدهیم برای همه مساوی اعمال نکنیم. طبیعی است کسی که ۳۰ میلیون تومان حقوق میگیرد با کسی که ۴ میلیون تومان حقوق میگیرد برابر نیست.
فشار اقتصادی تورم ۴۰درصدی به کسی که چهار میلیون حقوق میگیرد بیشتر است و کاهش قدرت خرید بیشتری برای او ایجاد میکند به نسبت کسی که ۳۰ میلیون تومان حقوق میگیرد. طبیعتا باید متفاوت باشد. دولت با همین پیوست عدالتی که میفرمایید و با نگاه عدالتمحوری که جزو شعارهای اساسیاش است، اگر بخواهیم یک گفتمان برای دولت مطرح کنیم باید دولت مردمی عدالت محور را بیان کنیم.
تفاوت این دولت با دولتهای گذشته همین بحث عدالت محوری است؟
اساسا شعار اساسی دولت، عدالت و جمهوریت بود یعنی مردمی بودن و عدالت محور بودن. اینکه میبینید رئیس جمهور در جمع کارگران و مردم بخشهای مختلف و در سفرهای استانی میرود و بحران در پمپ بنزین ایجاد میشود، رئیس جمهور در ایستگاه پمپ بنزین میرود در حالیکه خیلی از دولتمردان در این شرایط پنهان میشوند و یک زمانی در دسترس نیستند ولی این رئیس جمهور در دل مردم میرود بهخاطر اینکه او مردمی است و این دولت نگاه مردمی دارد. وقتی نگاه او وسط مردم باشد مردم هم بهتر دولت را درک میکنند و هم دولت بهتر مردم را درک میکند. این یکی از موارد است.
یعنی ارزش افزوده و یکی از ویژگیها و تمایزهای دولت جدید با دولتهای گذشته همین نگاه عدالت محور است؟
بله یکی از تفاوتها همین است. وقتی میخواهیم افزایش حقوق بدهیم چگونه نگاه میکنیم، وقتی میخواهیم تصمیمات مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بگیریم چگونه نگاه میکنیم که در حوزه بودجه این گونه
بود.
اساسا یکی از دلایلی که دولت پیشنهاد اصلاح یارانهها را داد و مشهور به تصمیم گیری در حوزه ارز ترجیحی شد، نگاه عدالت محور دولت بود. دولت میگوید دلیلی ندارد کسی که گوشت و مرغ بیشتری مصرف میکند بیشتر هم یارانه بگیرد.
کسی که دست او به گوشت و مرغ نمیرسد باید یارانه بگیرد، نه کسی که مرغ بیشتری مصرف میکند. این نیاز به تعبیر و توصیف ندارد. به هر عقل سلیمی رجوع کنید این بدیهی است. کسی که ۲۰بار در ماه گوشت و مرغ میخورد، کمتر نیاز به حمایت دارد تا کسی که یکی دو بار در ماه میتواند گوشت و مرغ بخورد.
نظام توزیع یارانه ما برعکس است، یعنی با این شیوه کنونی که از گذشته ایجاد شده و در دولت قبل ادامه یافت به کسی که بیشتر گوشت و مرغ میخورد بیشتر یارانه میدهد. این غلط است. این عادلانه نیست. نظام توزیع بنزین یارانهای ما همین گونه است. کسی که بدون ماشین است، یارانه بنزین ندارد و کسی که بیشتر ماشین دارد، یارانه بنزینش بیشتر است. این چه عدالتی است؟ واقعا این عدالت است؟ هر چه پولدارتر باشید بنزین یارانهای بیشتر دارید. باید از این عوارض گرفته شود. شما که پولدارترید و چهار دستگاه ماشین به جای یک ماشین دارید، به ازای یک کد ملی چهار ماشین دارید پس باید از شما یارانه بیشتری بگیریم و به بیچارهای بدهیم که ماشین ندارد. دقیقاً برعکس عمل میکنیم.
حضور شما در دولت بهعنوان جوانترین چهره نسبت به سخنگوهای قبلی چطور اتفاق افتاد؟
این اعتماد آیت ا... رئیسی در سپردن حوزه سخنگویی به بنده طبیعتا ناشی از شناخت و ارزیابی عملکرد گذشتهای بود که ایشان در حوزه واگذاری امور وکلا و کارشناسان قوه قضاییه واگذار کردند و آنجا طبیعتا ارزیابی از عملکرد من در حوزههای مدیریتی و حوزههای رسانهای داشتند، چون آنجا یکی از بخشهایی بود که در حوزه رسانهای به اقتضای کار فعالیت میکرد. سن من هم جوان است و طبیعتا جوانگرایی صورت گرفته است. نتیجه این اعتماد این شد که قرعه جوانترین عضو کابینه به نام ما افتاد. البته طبیعتا خوشحال میشوم و استقبال میکنم اعضای جوانتر بیشتری به کابینه و بخشهای مختلف اضافه یا در سطوح دیگر مدیریتی استفاده شوند که البته اگر به جلسات مختلف بخشهای دولت مراجعه کرده باشید در سطوح معاون وزیر، مدیران و استانداران امروز جوانهای دهه شصتی و دهه هفتادی به وفور یافت میشوند، یعنی تقریبا جلسهای از دولت نیست که یک یا چند جوان دهه شصتی یا هفتادی در آن نباشد. چون در جلسه استانداران معمولا عادت داشتیم افراد سن و سال دار را ببینیم ولی الان در این جلسات چند جوان دهه شصتی را هم میبینیم.
دبیری هیات دولت چطور؟ برای مردم جالب است بدانند بالاخره یک جوان در کسوت دبیر هیات دولت قرار است چه کاری انجام دهد.
من تنها جوان دهه شصتی هیات دولت نیستم. وزیر کار، وزیر اقتصاد و برخی وزرای دیگر جوان هستند و ترکیب سنی به صورت میانگین نسبت به دولت قبل هفت سال کمتر است و در حوزه معاونین وزرا به مراتب این بیشتر است و در جلسات کارشناسی جوانان دهه شصتی و هفتادی هستند.
در خصوص دبیری هیات دولت، حوزه تخصصی است و معمولا کسانی که تخصص حقوقی دارند در این حوزه فعالیت میکنند.
اینجا هم به دلیل تخصص دانشگاهی من مطرح شده است، چراکه تجارب کاری من بیشتر در این حوزه بود و به دلیل علاقه شخصی گاهی در جلسات دولت ورودهای کارشناسی حقوقی به موضوعات میکردم. شاید یکی از دلایل این مسؤولیت، بهواسطه تخصصی که داشتیم امر کردند فعلا به صورت همزمان این حوزه را خدمت کنیم. انشاءا... این دو حوزه بتوانند کمک کار همدیگر باشند. حوزه سخنگویی و اطلاعرسانی کمک میکند این تصمیمات، مقدمات و مراحل هر چه بیشتر و بهتر بتواند برای مردم عزیز تبیین یا نگاههای مردمی در این حوزه مراعات شود.
در فضای مجازی این طور مطرح میشود که آقای رئیسی فقط به دنبال دستور دادن هستند و همه چیز را میخواهد با فرمان جلو ببرد، تحلیل شما به این نگاه چیست؟
اساسا مشکل دولتها این است که کسی نمیآید وسط میدان تصمیم بگیرد و حرف آخر را بزند و اراده و وادار کند تا نهادهای خشک و ناکارآمد به وظایف خود عمل کنند. یکی از اساسیترین مشکلات جمهوری اسلامی همین است یعنی اتفاقا اگر این دولت دستوری باشد این مزیت دولت است. مردم ما میتوانند قضاوت کنند که از عملکرد بدنه اجرایی و دستگاههای اداری در طول ۴۰سال گذشته راضی بودند؟ یعنی وقتی به دستگاه اداری مراجعه میکرد با سرعت کافی و با روحیه و اخلاق کافی در چارچوب قانون کار فرد انجام میشد یا نارضایتی اجمالی از عملکرد کلی وجود داشت؟ مردم ما آن خروجی و خدماتی که نیاز داشتند و احساس میکردند قابل اجراست را دریافت نمیکردند. همچنین آیا مسائل کشور ما که امروز دولت ما چالشها را که در سند تحول ۱۳۴ چالش فهرست شده، در نظر دارد؟ نوآوری ویژه دولت کشف چالشها بوده است؟ خیر. چالشها را بخوانید خیلی از آنها بارها به گوش شما خورده است. در مورد آزادسازی سواحل آیا مسوولان خبر نداشتند سواحل ما خیلی جاها خصوصیسازی یا شخصیسازی شده یا دولتیسازی شده و استفاده انحصاری انجام میگیرد و مردم عادی نمیتوانند استفاده کنند؟ دولتهای گذشته نمیدانستند؟ قانونگذار ما نمیدانست؟ ۲۰ سال پیش این قانون تصویب شد و دهها بار در سطح مقامات سیاسی دراین باره حرف زده شد وتصمیم گرفته و اعلام شده و وعده داده شد ولی تا وقتی یک دستور مصمم جدی با اراده جدی و با پیگیری لازم صادر نشود که این مهلت را میدهیم و در چارچوب مهلت با این مسیر باید انجام شود و متولی اجرا این نهاد است و هر کسی کوتاهی کند برخورد صورت میگیرد، شاهد نتیجهبخش بودن آن نخواهید بود یعنی ۲۰سال از ماجرا میگذرد و چهلپنجاه سال از قانون آن میگذرد و مساله حل نمیشود تا وقتی این چنین جدی پیگیری نشود. آن هم در سطح یک و عالی دولت نباشد. اتفاقا نیاز به همان است یعنی خیلی از جاها یک وزارتخانه و یک بخش اجرایی میخواهد مشکلی را حل کند ولی نیاز به حمایت در سطح عالی دولت دارد، ورود و حمایت کند و پشتیبانی و پیگیری کند. برخی جاها پیشتیبانی و پیگیری نیاز دارد تا اعمال فشار و قدرتهای اقتصادی و اعمال قدرتهای سیاسی صورت نگیرد و برخی جاها پیگیری نیاز دارد تا تعارض منافع مانع نشود.
این مشکل کم بودن تعداد پذیرش حوزه پزشکی را ببینید. در شهرهای کوچک و مناطق کوچک و بخشها یا کمبود پزشک داریم یا متخصص نداریم. چرا ندرایم؟ کم دانشگاه داشتیم؟ کم ظرفیت آموزش عالی داشتیم؟ کم توان توسعه ظرفیت آموزشعالی در حوزه پزشکی داشتیم؟ توان را داشتیم و تا از بالا دستوری داده نشود و پیگیری نشود خیلی از عوامل از جمله تعارض منافع ممکن است مانع شود این مسیر پیش برود.
یک نکته دیگر هم این است که روسایجمهور قبلی دستور و فرمان داشتند منتها در این دولت رئیسجمهور آشکار میکند تا امکان مطالبه افکار عمومی را داشته باشد.
یکی از شاخصههای مردمی بودن این دولت و نگاه رئیسجمهور همین مساله است. اولا دولت مردم را نامحرم خود نمیداند. وقتی یک پیام و دستوری دارد یا برنامهای مثل سند تحول دارد به مردم اعلام میکند. دولت شفاف است. ثانیا دولت احساس میکند اگر مردم در کنارش قرار گیرند این مطالبهگری رسانهای و مردم، به تحقق این تصمیمات کمک میکند. یعنی نه تنها مردم تهدید نیستند و اطلاع مردم تهدید نیست، بلکه فرصت است. این از آن نکاتی است که من در سوالات دیگر بیان کردم که تغییر نگاه و گفتمان دولت یکسری آثار برجای میگذارد. این تغییر نگاه و گفتمان است. وقتی دولت گفتمان مردمی دارد نتیجه این میشود به جای اینکه مردم را تهدید ببیند، بگوید تصمیمی که در حوزه اصلاح نرخ بنزین دارند را مردم بفهمند چه میشود، پس یواشکی و بدون اطلاع صبح جمعه نرخ بنزین را تغییر میدهد و این نوع نگاه امنیتی به مردم است که مردم را تهدید میبینیم و باید با چشم امنیتی ببینیم.
یک نگاه دیگر این است که مردم را جزئی از دولت و دولت را جزئی از مردم میبینیم. یعنی این همانی بین دولت و مردم قائل هستیم و دوگانی بین آن قائل نیستیم. مردم و مردمی بودن فرصت دولت است، نه تهدید! یکی از نمونهها همین نکته است که وقتی رئیسجمهور دستوری داده که ۲۰روزه باید سواحل آزاد شود مردم این دستور را بدانند و مطالبهگر شوند و ناظر شوند. آنجا که تخلف از تصمیم شود با فشار افکار عمومی توان تخلف ایجاد نمیشود یعنی شاید دولت نتواند خود به تنهایی شناسایی کند کجا تخلف میشود ولی ظرفیت مردمی شناسایی، مطالبهگری و اطلاعرسانی میکند و همکار و همراه دولت قرار میگیرد. صنعت خودرو همین گونه است یعنی رئیسجمهور میگوید دستور میدهم و مطالبه از صنعت خودرو میکنم و از مردم میخواهم این مطالبه را از صنعت خودرو داشته باشند. همه با هم مطالبه میکنیم و حمایت هم میکنیم تا مشکل برطرف شود. در حوزه کرونا همین معنا بود چون مردمی کار پیش رفت کار به ثبات رسید و شکل گرفت.