روایتی از یک مستند که توصیه میکنیم آن را حتما ببینید
وفور لبخند در حضور رهبر
باید برای این اصطلاح فرنگی غیرفرهنگی «اسپویل کردن» هرچه زودتر یک معادل فارسی دست و پا کنیم. الان که میخواستم این مطلب را شروع کنم مدتی سر در جیب تفکر بردم که چگونه بدون استفاده از واژگان فرنگی به اطلاعتان برسانم که میخواهم مستند غیررسمی4 را برایتان اسپویل کنم. به هر حال در همین روزهای تعطیلات نوروز، گوشبه زنگ باشید که وقتی زمان پخش این برنامه اعلام شد، آن را از دست ندهید. مستندی که به شرح وقایع یکی از دیدارهای غیررسمی رهبر انقلاب میپردازد و پر است از لحظاتی که لبخند و شاید هم خندههای از ته دل مهمانتان کند و به همین دلیل با روزهای نوروز و عید و شادی نسبت دارد.
یکی از روزهای تیر 1398 ، درست زمانی که نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پهپاد پیشرفته آمریکایی را بر فراز آبهای خلیجفارس منهدم کرده بودند، آیت ا... سید علی خامنهای، رهبر و فرمانده کل قوای ایران در دفترشان که در مرکز تهران واقع شده ، یک جلسه غیررسمی داشت. امروز میدانیم در آن روزها جان بولتون، ترامپ را متقاعد کرده بود تأسیسات نظامی و نفتی ایران را در بندرعباس به تلافی هدف قرار دهد و همه دنیا منتظر بودند آتش درگیری نظامی تهران و واشنگتن بالا بگیرد. فکر میکنید اگر ترامپ ، بولتون و پمپئو میفهمیدند در همان لحظات که جلسات سنگین و پرفشار داشتند، آیتا...خامنهای گروهی از شاعران طنزپرداز را دعوت کرده اند و شعرهایشان را میشنوند و نکتههای طنزآمیز به هرکدامشان میگویند، چه حالی پیدا میکردند؟
شاید شما هم بگویید واقعا در آن شرایط چه جای چنین جلساتی؟ اما رهبر انقلاب از منظری به چنین جلساتی نگاه میکنند که دعوت از شاعران طنزپرداز تفاوت زیادی با جلسه حساس با فرماندهان نظامی ندارد. رهبر در همین دیدار به طنزپردازان میگویند: در زمینه مسائل بینالمللی و جبهه بیرونی طنز ما کم کار است. شما توجه کنید از وقتی انگلیسیها وارد ایران شدهاند کدام خدمت کوچک را به کشور کردهاند؟ دائما ضربه زدهاند بعد هم تحویل آمریکاییها دادهاند و آنها این کار را ادامه دادهاند. اینها با ایران ایرانی دشمناند و هرجا تیغشان ببرد، ضربه میزنند. البته فقط محدود به ایران نیست به هند ، مصر و دیگر کشورها نگاه کنید، اینها هرجایی رفتهاند مشکل درست کردهاند. با جمهوری اسلامی البته بدترند چون جمهوری اسلامی محکم ایستاده و زیر بار روزگویی آنها نمیرود. ما هم باید با قدرت تمام در برابر جبهه دشمن از تمام امکانات استفاده کنیم، گاهی این امکانات تواناییهای نظامی است، گاهی اقتصادی و گاهی هم هنر و ادبیات و یکی هم که خیلی مهم و مؤثر است، طنز است. البته در حوزه طنز انصافا در بحث بینالملل، کاریکاتور فعال است و باید از دوستانی که در این زمینه فعالند، تشکر کنیم.
پس شما هم این دیدار را به چشم دیدار رهبر انقلاب اسلامی با افسران جبهه تبلیغاتی و فرهنگی انقلاب ببینید، در این صورت متوجه میشوید مقابله با جبهه دشمنان جمهوری اسلامی، فقط محدود به موشک و به دست افسران نظامی نیست.
امام را چه به طنز؟
جلسه سرشار است از این لحظات و حاضرجوابیهای رهبر. اگر میگویم دیدن این مستند خالی از لطف نیست برای این است که با وجه طنازانه و تسلط ادبی رهبر بر حوزه ادبیات طنز آشنا میشوید. چند نمونه را مثال بزنم و بعد بروم سراغ حرفی که میخواهم بگویم.
رهبر وقتی وارد جلسه میشود، خطاب به حاضران میگوید جلسه تا اذان ادامه خواهد داشت، یکی از حاضران هم میپرسد نماز را هم در خدمت شما خواهیم بود و آقا جواب میدهند اگر شما هم نماز بخوانید، بله!
اسماعیل امینی در بخشی از مراسم درحال گلایه از دست مسؤولان است و میگوید: ریش ما رسما دست سیاستمداران است که رهبر به او نگاه میکنند و میگویند: ریش نداشتهتان!
از این دست نمونهها باز هم هست و اگر مستند را ببینید، میفهمید در محضر رهبر انقلاب طنز و خنده رایج است، درست مثل تصویری که همه از امام و جلساتشان در ذهن داریم. اتفاقا رهبر انقلاب به این مسأله اشاره میکنند. یکی از شاعران طنزپرداز روحانی است و قبل از شعرخوانیاش میگوید مردم هنوز با طنز آشنایی زیادی ندارند و بهخصوص برای من که در لباس روحانیت هستم، سخت است. آیت ا... خامنهای بعد از شنیدن شعر او میگویند: من این حرف را که مردم از معممین انتظار شوخی و طنز ندارند، قبول ندارم. امام (ره) که مظهر وقار روحانی بود در صحبتهایش همیشه بحثهای طنزگونه بود و همیشه جلسات با امام شیرین بود. نکتههای طنز و حرفهای شیرین میگفت و خودش هم نمیخندید و آدم گاهی تکان میخورد از این نکتهها. آقای راشد هم این گونه است که روی منبر حرف زدن عادیاش هم شیرین و بهجت آور است.اسماعیل امینی تأکید میکند من پژوهشی درباره طنز در آثار امام (ره) انجام دادهام اما به من گفتند این چه حرفی است؟ امام و طنز؟! رهبر پاسخ میدهند یک جاهایی دیگر بحث بیاعتمادی نیست، بدخواهی است و همین مورد را مثال میزنند. البته با توجه به اینکه این دیدار چند سال قبل انجام شده از اسماعیل امینی پرسیدم بالاخره کتاب منتشر شد؟ امینی گفت: کتاب منتشر شده اما جلوی توزیعش را گرفتهاند! خدا کند دوستان مؤسسه تنظیم آثار امام این مستند را ببینند و اجازه توزیع کتاب را بالاخره صادر کنند.
گنبدتان را گرفتید؟
قاسم رفیعا از دوستان قدیمی من است و آنقدر خاطرات شیرین طنز از او دارم که خودش میشود یک ویژه نامه خواندنی نوروزی ولی شما احتمالا قاسم را با شعر بچه محله امام رضا (ع) میشناسید که سال 1387 در دیدار نیمه ماه رمضان شاعران با رهبری خوانده شد.
...کفترارِ که بردم از روگنبد/ مُرُم مو واز تونخ رفت وآمد
تو نخش او گنبده طلایم /بچه محله امام رضایم...
این شعر، شاید از نظر شما یک طنز ساده است اما به قول شهرام شکیبا خیلی شعر مهمی است و خواندنش در جلسه دیدار رهبری مهمترش کرده است. یک طنزپرداز در حضور یک فقیه درباره یک موضوع مقدس طنز میخواند، البته او با امر مقدس شوخی نمیکند اما شاید بعضیها در همین حد از شوخی را هم برنتابند و تأیید رهبر بر این شعر طنز مؤدبانه اما متفاوت، راه تازهای در برابر شعر طنز باز میکند.
در این مستند هم قاسم رفیعا هست و همین که میخواهد شعرش را بخواند، رهبر میپرسند: بالاخره گنبد را گرفتید؟ رفیعا به ماجرای مشهور شدن این شعر میپردازد و یکی دو نمونه از بازخوردهای شعرش تعریف میکند. یکی اینکه وقتی شعر همه جا مشهور میشود، مسؤولان آستان قدس در زمان تولیت مرحوم آیت ا... واعظ طبسی از رفیعا دعوت میکنند و به او غذای حرم میدهند. وقتی که غذاها را زیر بغل میگیرد و در حال خروج از حرم است، میشنود که مادر و دختری به هم میگویند این آقا همین کسی نیست که میگوید 40سال است آرزوی یک ژتون غذا دارد، اما هر روز میآید و غذا میگیرد و به خانه میبرد.
یاد رفتگان
در این نشست یاد گذشتگان جاری و ساری است. یادکرد پررنگ مرحوم کیومرث صابری که رهبر چند بار از او یاد میکنند و گوشههایی از یک دیدار صابری با رهبری و تقدیم کتاب ایرانشناسی به ایشان و شوخیها و صحبتهای این دو نفر با هم نمایش داده میشود. همچنین یاد رفتگان دیگری چون مرحوم زرویی نصرآباد و مرحوم منوچهر نوذری در این مستند هست. تمجید رهبر از فعالیتهای هنری و ادبی و تأثیرگذاری این بزرگان، نشان دهنده این است که رهبر انقلاب با همه دغدغهها و دردسرهایی که کارهای سیاسی و حکمرانی در عالیترین سطح دارند، اتفاقات فرهنگی و هنری کشور را از نزدیک مشاهده میکنند و افراد و جریانهای مؤثر را میشناسند. نکته مهم این که در این دیدارها، چهرههای فرهنگی و هنری احساس نمیکنند با یک مقام عالی رتبه سیاسی همنشین هستند. چیزی که معمولا در دیدار با مسؤولان دیگر کشور، چه راست و چه چپ به اهل فرهنگ دست میدهد.این صمیمیت و مهر دو جانبه را در لحظه لحظه این مستند میبینید. وقتی این مستند را تماشا میکنید به یک چیز دیگر هم دقت کنید و آن را با رفتار مسؤولان دیگر کشورها مقایسه کنید. رهبر به حرفهای طرف مقابل گوش میدهد، بعد از آنها حرف میزند و پاسخی کوتاه اما کارشناسی دقیق به آنها میدهد، درست برعکس تقریبا اغلب مسؤولان دیگر!
یکی از روزهای تیر 1398 ، درست زمانی که نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پهپاد پیشرفته آمریکایی را بر فراز آبهای خلیجفارس منهدم کرده بودند، آیت ا... سید علی خامنهای، رهبر و فرمانده کل قوای ایران در دفترشان که در مرکز تهران واقع شده ، یک جلسه غیررسمی داشت. امروز میدانیم در آن روزها جان بولتون، ترامپ را متقاعد کرده بود تأسیسات نظامی و نفتی ایران را در بندرعباس به تلافی هدف قرار دهد و همه دنیا منتظر بودند آتش درگیری نظامی تهران و واشنگتن بالا بگیرد. فکر میکنید اگر ترامپ ، بولتون و پمپئو میفهمیدند در همان لحظات که جلسات سنگین و پرفشار داشتند، آیتا...خامنهای گروهی از شاعران طنزپرداز را دعوت کرده اند و شعرهایشان را میشنوند و نکتههای طنزآمیز به هرکدامشان میگویند، چه حالی پیدا میکردند؟
شاید شما هم بگویید واقعا در آن شرایط چه جای چنین جلساتی؟ اما رهبر انقلاب از منظری به چنین جلساتی نگاه میکنند که دعوت از شاعران طنزپرداز تفاوت زیادی با جلسه حساس با فرماندهان نظامی ندارد. رهبر در همین دیدار به طنزپردازان میگویند: در زمینه مسائل بینالمللی و جبهه بیرونی طنز ما کم کار است. شما توجه کنید از وقتی انگلیسیها وارد ایران شدهاند کدام خدمت کوچک را به کشور کردهاند؟ دائما ضربه زدهاند بعد هم تحویل آمریکاییها دادهاند و آنها این کار را ادامه دادهاند. اینها با ایران ایرانی دشمناند و هرجا تیغشان ببرد، ضربه میزنند. البته فقط محدود به ایران نیست به هند ، مصر و دیگر کشورها نگاه کنید، اینها هرجایی رفتهاند مشکل درست کردهاند. با جمهوری اسلامی البته بدترند چون جمهوری اسلامی محکم ایستاده و زیر بار روزگویی آنها نمیرود. ما هم باید با قدرت تمام در برابر جبهه دشمن از تمام امکانات استفاده کنیم، گاهی این امکانات تواناییهای نظامی است، گاهی اقتصادی و گاهی هم هنر و ادبیات و یکی هم که خیلی مهم و مؤثر است، طنز است. البته در حوزه طنز انصافا در بحث بینالملل، کاریکاتور فعال است و باید از دوستانی که در این زمینه فعالند، تشکر کنیم.
پس شما هم این دیدار را به چشم دیدار رهبر انقلاب اسلامی با افسران جبهه تبلیغاتی و فرهنگی انقلاب ببینید، در این صورت متوجه میشوید مقابله با جبهه دشمنان جمهوری اسلامی، فقط محدود به موشک و به دست افسران نظامی نیست.
امام را چه به طنز؟
جلسه سرشار است از این لحظات و حاضرجوابیهای رهبر. اگر میگویم دیدن این مستند خالی از لطف نیست برای این است که با وجه طنازانه و تسلط ادبی رهبر بر حوزه ادبیات طنز آشنا میشوید. چند نمونه را مثال بزنم و بعد بروم سراغ حرفی که میخواهم بگویم.
رهبر وقتی وارد جلسه میشود، خطاب به حاضران میگوید جلسه تا اذان ادامه خواهد داشت، یکی از حاضران هم میپرسد نماز را هم در خدمت شما خواهیم بود و آقا جواب میدهند اگر شما هم نماز بخوانید، بله!
اسماعیل امینی در بخشی از مراسم درحال گلایه از دست مسؤولان است و میگوید: ریش ما رسما دست سیاستمداران است که رهبر به او نگاه میکنند و میگویند: ریش نداشتهتان!
از این دست نمونهها باز هم هست و اگر مستند را ببینید، میفهمید در محضر رهبر انقلاب طنز و خنده رایج است، درست مثل تصویری که همه از امام و جلساتشان در ذهن داریم. اتفاقا رهبر انقلاب به این مسأله اشاره میکنند. یکی از شاعران طنزپرداز روحانی است و قبل از شعرخوانیاش میگوید مردم هنوز با طنز آشنایی زیادی ندارند و بهخصوص برای من که در لباس روحانیت هستم، سخت است. آیت ا... خامنهای بعد از شنیدن شعر او میگویند: من این حرف را که مردم از معممین انتظار شوخی و طنز ندارند، قبول ندارم. امام (ره) که مظهر وقار روحانی بود در صحبتهایش همیشه بحثهای طنزگونه بود و همیشه جلسات با امام شیرین بود. نکتههای طنز و حرفهای شیرین میگفت و خودش هم نمیخندید و آدم گاهی تکان میخورد از این نکتهها. آقای راشد هم این گونه است که روی منبر حرف زدن عادیاش هم شیرین و بهجت آور است.اسماعیل امینی تأکید میکند من پژوهشی درباره طنز در آثار امام (ره) انجام دادهام اما به من گفتند این چه حرفی است؟ امام و طنز؟! رهبر پاسخ میدهند یک جاهایی دیگر بحث بیاعتمادی نیست، بدخواهی است و همین مورد را مثال میزنند. البته با توجه به اینکه این دیدار چند سال قبل انجام شده از اسماعیل امینی پرسیدم بالاخره کتاب منتشر شد؟ امینی گفت: کتاب منتشر شده اما جلوی توزیعش را گرفتهاند! خدا کند دوستان مؤسسه تنظیم آثار امام این مستند را ببینند و اجازه توزیع کتاب را بالاخره صادر کنند.
گنبدتان را گرفتید؟
قاسم رفیعا از دوستان قدیمی من است و آنقدر خاطرات شیرین طنز از او دارم که خودش میشود یک ویژه نامه خواندنی نوروزی ولی شما احتمالا قاسم را با شعر بچه محله امام رضا (ع) میشناسید که سال 1387 در دیدار نیمه ماه رمضان شاعران با رهبری خوانده شد.
...کفترارِ که بردم از روگنبد/ مُرُم مو واز تونخ رفت وآمد
تو نخش او گنبده طلایم /بچه محله امام رضایم...
این شعر، شاید از نظر شما یک طنز ساده است اما به قول شهرام شکیبا خیلی شعر مهمی است و خواندنش در جلسه دیدار رهبری مهمترش کرده است. یک طنزپرداز در حضور یک فقیه درباره یک موضوع مقدس طنز میخواند، البته او با امر مقدس شوخی نمیکند اما شاید بعضیها در همین حد از شوخی را هم برنتابند و تأیید رهبر بر این شعر طنز مؤدبانه اما متفاوت، راه تازهای در برابر شعر طنز باز میکند.
در این مستند هم قاسم رفیعا هست و همین که میخواهد شعرش را بخواند، رهبر میپرسند: بالاخره گنبد را گرفتید؟ رفیعا به ماجرای مشهور شدن این شعر میپردازد و یکی دو نمونه از بازخوردهای شعرش تعریف میکند. یکی اینکه وقتی شعر همه جا مشهور میشود، مسؤولان آستان قدس در زمان تولیت مرحوم آیت ا... واعظ طبسی از رفیعا دعوت میکنند و به او غذای حرم میدهند. وقتی که غذاها را زیر بغل میگیرد و در حال خروج از حرم است، میشنود که مادر و دختری به هم میگویند این آقا همین کسی نیست که میگوید 40سال است آرزوی یک ژتون غذا دارد، اما هر روز میآید و غذا میگیرد و به خانه میبرد.
یاد رفتگان
در این نشست یاد گذشتگان جاری و ساری است. یادکرد پررنگ مرحوم کیومرث صابری که رهبر چند بار از او یاد میکنند و گوشههایی از یک دیدار صابری با رهبری و تقدیم کتاب ایرانشناسی به ایشان و شوخیها و صحبتهای این دو نفر با هم نمایش داده میشود. همچنین یاد رفتگان دیگری چون مرحوم زرویی نصرآباد و مرحوم منوچهر نوذری در این مستند هست. تمجید رهبر از فعالیتهای هنری و ادبی و تأثیرگذاری این بزرگان، نشان دهنده این است که رهبر انقلاب با همه دغدغهها و دردسرهایی که کارهای سیاسی و حکمرانی در عالیترین سطح دارند، اتفاقات فرهنگی و هنری کشور را از نزدیک مشاهده میکنند و افراد و جریانهای مؤثر را میشناسند. نکته مهم این که در این دیدارها، چهرههای فرهنگی و هنری احساس نمیکنند با یک مقام عالی رتبه سیاسی همنشین هستند. چیزی که معمولا در دیدار با مسؤولان دیگر کشور، چه راست و چه چپ به اهل فرهنگ دست میدهد.این صمیمیت و مهر دو جانبه را در لحظه لحظه این مستند میبینید. وقتی این مستند را تماشا میکنید به یک چیز دیگر هم دقت کنید و آن را با رفتار مسؤولان دیگر کشورها مقایسه کنید. رهبر به حرفهای طرف مقابل گوش میدهد، بعد از آنها حرف میزند و پاسخی کوتاه اما کارشناسی دقیق به آنها میدهد، درست برعکس تقریبا اغلب مسؤولان دیگر!