همدلان تشنهلب
از اصفهان تا چهارمحال و بختیاری، از شهری که زندهرود آن مرده است تا سرزمینی که سرچشمه زایندهرود است وخودش دستی خالی از آب دارد، از مردمی که لبهای خشک و ترکخورده سرزمین اجدادی را دیدند و از بستر خشکیده زایندهرود تا خیابانهای شهرکرد برایش مویه کردند، حتما باید نوشت. چه زیبا غصه آب آنها را همدل و همزبان کرد و نغمه سوزناک آب! آب! آنها چه قشنگ به دل ایران نشست.