گفتوگو با رضا صیادی، مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران
برای برنامههایم میجنگم
در روزهای آخر اسفند به طبقه پنجم ساختمان اصلی سازمان زیباسازی شهر تهران در مرکز شهر رفتیم تا با مدیر جوان و تازهنفس این سازمان درباره مشکلات شهر گفتوگو کنیم. شخصی که البته انتصابش بهعنوان مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران یکی از انتصابهای پرحاشیه شهردار بود؛ چراکه منتقدان عملکرد رضا صیادی معتقدند او تخصص لازم را ندارد و سابقه فعالیتش در سازمان تبلیغات اسلامی و سایت عقیق سببشده فعالیتش در حدود ششماه گذشته به نصب و اکران چند بیلبورد با تم مذهبی محدود شود. او در گفتوگو با ما قبول دارد که وجهه هیاتیاش بر فعالیتش تاثیرگذار است اما ادعا میکند عملکردش در دو معاونت فرهنگی و تبلیغات سازمان مناسب بوده و توانسته در شش ماه گذشته، درآمد سازمان را دوبرابر کند. صیادی بر این باور است که با استفاده از فناوری و مشارکت مردم، میتواند تهران را به شهر زیباتری بدل کند.
حقیقت این است که سال96 که از همشهری جوان استعفا دادم به این نتیجه رسیدم که برخلاف میل باطنیام حوزه رسانههای مکتوب دوران اوج خود را کمتر خواهد دید؛ البته قائل به این نیستم که دوران رسانه مکتوب به سر آمدهاست. به همین دلیل وارد حوزه تبلیغات شدم و با شرکت و آژانسهای مختلفی کار کردم و حتی در برخی شرکتها بهعنوان مدیرعامل فعالیتکردم.
چرا وارد حوزه تبلیغات شدید؟
حوزه تبلیغات را به مطبوعات نزدیک میبینم چون به نوعی همان هنر است. مثلا در مطبوعات تیتر میزنیم و در دنیای تبلیغات، شعار تبلیغاتی مینویسیم. درست است که رویکردش فرق میکند اما به نظرم یک ریشه دارند؛ البتهشان روزنامهنگاری بالاتر است و هیچ کاری را به اندازه روزنامهنگاری دوست ندارم. بزرگترین حسرتم این است که دوران مطبوعات افول کردهاست.
البته نقدی که به شما وارد میدانند این است که تخصص لازم برای مدیریت این سازمان را ندارید.
به این موضوع هم میرسیم. سال96 از دنیای مطبوعات خارج و وارد حوزه تبلیغات شدم؛ البته مجموعه عقیق نیز بود و کمی بعد وارد سازمان تبلیغات اسلامی شدم و بعد از آن فعالیتم را در سازمان زیباسازی آغاز کردم. درباره تخصص نداشتن هم باید دید مدیریت سازمان زیباسازی به چه تخصصی نیاز دارد. دوستانی که این نقد را مطرح میکنند باید ابتدا اساسنامه این سازمان را بخوانند و بعد درباره تخصص مدیر آن نظر بدهند زیرا این سازمان مجموعهای از خدمات را ارائه میدهد. ما اینجا چند معاونت اجرایی داریم مانند معاونت تبلیغات و درآمد، معاونت فرهنگی، معاونت فنی و طراحی و شهری و معاونت هماهنگی امور مناطق. من در دو معاونت رزومه و تجربه دارم.
کدام معاونتها؟
معاونت فرهنگی و تبلیغات. در حوزه فنی و طراحی شهری اما نیاز دارم که کارشناسان کمکم کنند. در واقع به همین دلیل است که اگر فردی با تخصص معماری نیز مدیر این سازمان شود قطعا در حوزههای دیگر باید از کارشناسان کمک بگیرد. مدیرعامل سازمان نمیتواند در همه معاونتهای سازمان متخصص باشد. کما اینکه شهردار تهران نیز نمیتواند ادعا کنند متخصص همه معاونت است اما باید بتواند آنها را مدیریت کند.
پس قبول این مسوولیت برایتان سخت نبود؟
آنچه خودم در مورد قبول این مسوولیت قضاوت کردم این بود که حساب کردم در دو معاونت اصلی سازمان صاحبنظر هستم؛ دو معاونتی که از حساسترین معاونتهای سازمان هستند. به این لحاظ که اگر در حوزه فنی کمکاری شود به سازمان فشار بیرونی نمیآورند اما اگر حوزه فرهنگی لنگ بزند صدای شهر درمیآید. علاوه بر این اگر معاونت تبلیغات کمکاری کند درآمد سازمان کاهش پیدا میکند و سازمان دچار مشکل میشود به همین دلیل فکر میکنم آنهایی که به تخصص من نقد دارند باید با اساسنامه سازمان بیشتر آشنا شوند.
با توجه به اینکه خودتان را در دو معاونت سازمان صاحبنظر میدانید و حدود 6 ماه نیز از شروع به کار شما در این سازمان میگذرد. چه دستاوردی داشتهاید؟
باید دیگران قضاوت کنند. طبیعتا باید بگویم موفق بودهام.
چرا فکر میکنید موفق بودهاید؟
برای نمونه حدود 5ماه گذشته در حوزه تبلیغات درآمد سازمان تقریبا دو برابر شده که البته با تغییر برخی فرآیندها، شفافسازی و با نگاه عادلانه به شرکتهای تبلیغاتی به این مهم رسیدیم.
میتوانید بگویید درآمد سازمان چقدر افزایش پیدا کرد؟
برآورد اولیه این بود که سازمان 500میلیاردتومان درآمد داشته باشد اما در پایان سال به مرز هزار میلیاردتومان میرسیم؛ البته منکر زحمات دوستان قبلی نمیشوم.
دستاوردتان در حوزه فرهنگی چه بودهاست؟
خیلی از پویشهایی که اجرا کردیم مورد تحسین قرار گرفت و حتی برخی منتقدان گفتند که درمورد من زود قضاوت کردهاند. برای نمونه پویش هفته کتاب کار ویژهای بود. پویش پرچم دههفجر نیز یک اتفاق بود که به قول برخی بزرگانی مانند آقای حدادعادل این اتفاق برای اولینبار در کشور رقم خورد یا پویشهای دیگری مانند ایران ساخت یا پویشی برای صحبت با مسوولان به نام این میز نیز بگذرد را اجرا کردیم. برای این پویش یکسری توصیه را از نهجالبلاغه در برابر دفتر مدیران نصب کردیم، اولیاش هم مقابل دفتر شهردار تهران نصب شد؛ البته رقم خوردن این جنس اتفاقات به دلیل همکاری تیمی خلاق و حرفهای است که در سازمان حضور دارند و برخی از آنها روزنامه نگار هستند؛ البته دو نفر از معاونانم را هم از معاونت فرهنگی شهرداری انتخاب کردهام به همین دلیل نبض این سازمان اکنون فرهنگی اداره میشود و به این ترتیب میتوانم ادعا کنم که نگاه فرهنگی درست سبب افزایش درآمد نیز میشود.
پس میخواهید در سازمان از روزنامهنگاران بیشتری استفاده کنید؟
نمیگویم روزنامهنگار، منظورم نگاه فرهنگی است. همیشه دو نگاه برای مدیریت سازمان زیباسازی مطرح بودهاست؛ یک نگاه تجاری که براساس آن مدیر سازمان باید مانند یک بیزینسمن عملکرده و این سازمان را به موتور تولید پول در شهرداری بدل کند. نگاه دیگر که موردتوجه آقای زاکانی است این که سازمان باید با نگاه فرهنگی اداره شود؛ البته نمیخواهیم بگوییم که نگاه فرهنگی در حوزه فرهنگی ناتمام است که اتفاقا با نگاه فرهنگی درآمد سازمان
دو برابر شد و این دستاورد دوگانه برای ما میتواند افتخار باشد. برای نمونه ایده دیگری را اجرا کردیم بهعنوان مادران شهدا و عکس زنان سالخورده را اکران کردیم. گفتیم چرا همیشه باید چهره سلبریتیها روی تابلوها باشد و اتفاقا جامعه از این طرح استقبال کرد. روز پرستار نیز در مقابل هر بیمارستان عکس پرستاران همان بیمارستان را نصب کردیم. در واقع این اتفاقات بهمثابه استفاده دقیق از رسانهمحیطی است. درواقع ما رسانهمحیطی را رسانهای میبینم که میتوانیم برای آن کنداکتور در نظر بگیریم و میتوانیم برای آن تولیدمحتوا کنیم. به عبارت دیگر ما سازمان زیباسازی را بهعنوان سازمانی مولف معرفی میکنیم. به همین دلیل در این مدت 5 وزیر، نامه نوشته و از آقای زاکانی تشکر کردهاند. در صحن شورای شهر نیز خیلی کم پیش میآید که اعضا از سازمانی تشکر کنند اما در صحن شورا چندبار از سازمان زیباسازی قدردانی کردهاند که دلیل آن نگاه فرهنگی است.
گفتید اعضای شورای شهر از شما تشکر کردهاند امروز(17اسفند) در خبرها آمده که آقای احمد علوی، عضوشورای شهر تهران با اشاره به بیبرنامگی معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری برای اعیاد پیشرو بهویژه نوروز، خواستار ورود و نظارت شخص شهردار به موضوعات اجتماعی و فرهنگی شدهاست. آیا شما بین مناسبتها فرق میگذارید؟
منظورتان این است که ما مناسبتهای مذهبی را بیشتر میبینم؟
بله.
نه، ما به شبیلدا هم بهشکل ویژه پرداختیم یا به ماجرای جام جهانی هم توجه و البته با آن شوخی کردهایم و جمله «به سفر قطر کردیم» را مطرح کردیم. برای دههفجر نیز یک جشن را تدارک دیدیم. شاید با عقاید سیاسی عدهای خیلی منطبق نباشد اما واقعا نگاه این است که شهر برای همه است.
پس چرا هنوز به استقبال بهار نرفتهاید؟
استقبال از بهار چند نکته دارد. یکی اینکه غالبا حدود ده روز یا یک هفته پایانی سال است که شهر اوج استقبال از بهار را نشان میدهد که ما انشاا... از شنبه(21اسفند) شاهد این اتفاقات خواهیم بود؛ البته اعضای شورای شهر نیز نظر خودشان را دارند. ما در سازمان اما تدارک آن را از قبل دیدهایم و جشنوارهای مختلفی برگزار میکنیم.
البته انتقادات از شما به این موارد محدود نمیشود. در ایام فاطمیه که سالگرد حاجقاسم نیز بود برخی گلایه کردند که به حاجقاسم بیشتر از فاطمیه پرداختهاید.
خیلی اینها را تفکیک نمیکنم. شعار امسال ما این بود که «ذکر یافاطمه سربند سلیمانیهاست.» روی این مساله فکر کردیم و یک کمپین طراحی شد. هرجا از حاجقاسم میگفتیم از حضرتزهرا(س) هم میگفتیم و حاجقاسم را شاگرد مکتب فاطمی میدانیم. به نظرم با شعاری که انتخاب کردیم این اتفاق نیفتادهاست؛ البته حاجقاسم چون تصویر دارد از نظر تبلیغاتی، ظهور و بروز بیشتری پیدا میکند و گرنه ما همان اندازه که بیلبورد حاجقاسم نصب کردیم آنهم با ذکر یافاطمه، طرح سربندهای قرمز را نیز داشتیم.
از فعالیتهای فرهنگی که بگذریم بحث زیباسازی تهران مطرح است. برای انجام ریشهای این مساله نیاز است زوائدی که در سطح شهر به چشم میخورد، برچیده شود. این اتفاق قبلا نیفتاده و در دوران مدیریت شما هم تاکنون کاری برای آن صورت نگرفتهاست. برنامهای برای این مهم دارید؟
ما در سازمان، واحدی بهعنوان پیرایش شهری داریم که یکی از وظایف اصلی آن حذف زوائد است. حذف زوائد پیشنیازی دارد به نام تحقق مدیریت یکپارچه شهری تهران. متاسفانه در شهرداری تهران حتی داخل بدنه با این ضعف روبهرو هستیم. این شرایط سبب شده هر نهادی فراخور نیاز خود ستون یا پایهای را در شهر نصب کند در حالی که بسیاری از این تابلوها را میتوان تجمیع کرد. این مساله آشفتگی بصری ایجاد میکند و ذهن شهروندان را بههم میریزد. به این منظور با همه شهرداران مناطق جلسه برگزار کرده و بخشنامه حذف زوائد را به آنها ابلاغ کردهام و بهعنوان سازمانی که وظیفه سیاستگذاری و نظارتی در این خصوص دارد تاکید کردهایم این کار انجام شود.
این مهم اما به تدوین طرحی جامع نیاز دارد.
یکسری توافقات میخواهد که هر نهادی اجازه نصب تابلو نداشته باشد. اکنون چهارراههای شهر شرایط مناسبی از لحاظ نصب تابلو ندارد. برای رسیدن به این هدف باید به مدیریت شهری فعلی، زمان داد.
مساله دیگری که در این بین وجود دارد این است که رسیدگیها در شهرداری بهسرعت انجام نمیشود.
چون ساختار اداری آن کهنه و تغییر آن زمان بر است؛ البته چابکی بخشخصوصی نه در شهرداری بلکه در مدیریت دولتی وجود ندارد.
میتوانید برای سرعتگرفتن امور از سازمانهای مردم نهاد کمک بگیرید.
قطعا همینطور است و یکی از سیاستهای ما کمکگرفتن از سازمانهای مردمنهاد و بخشخصوصی است. شریککردن بخشخصوصی در سود پروژهها از اهداف ماست. در جلسهای که با شرکتهای تبلیغاتی داشتم به آنها گفتم پولدارشدن شما پولدارشدن ماست به همین دلیل وظیفه ما حمایت از کسبوکار شماست. اتفاقا یکی از دلایلی که این روزها انتقاد میکنند که چرا استقبال از بهار مانند دهه فجر نیست؟ همین ماجراست چون این روزها که به قول معروف شبعید است شرکتها در حال کاسبی هستند؛ بنابراین به خودم اجازه نمیدهم شبعید بیلبوردهای آنها را پایین بیاورم اما به آنها ابلاغ کردهام که در طرحهایشان از المانهای بهاری استفاده کنند.
مشکل فقط بیتوجهی به مناسبتهای خاص نیست این روزها فضای بیشتر خیابانها را تابلوهای تبلیغاتیگرفته و این رویکرد به نوعی روح و روان شهروندان را آزار میدهد.
برای رفع این مشکل قصد داریم طرح سند جامع رسانههای محیطی تهران را تدوین کنیم؛ چراکه هر شهر به فراخور جمعیت شب و روز، بافت، اقتصاد و دیگر فاکتورهای که دارد به یک متراژ و تعدادی مدل سازه تبلیغاتی به علاوه یک مدل پراکندگی سازه تبلیغاتی نیاز دارد. متاسفانه یکی از دلایلی که میگوییم پیش از این سازمان فقط با نگاه تجاری اداره میشد این است که 70درصد سازههای تبلیغاتی ما در 4منطقه تهران قرار داد چون این مناطق نبض درآمد است. این درحالی است که بسیاری از مناطق شهر، فقر سازه تبلیغاتی دارد. به عبارت دیگر میتوانم بگویم سازههای ما زیاد نیست، بلکه توزیع آنها نامناسب است چون به آن نگاه تجاری داشتهایم.
یکی دیگر از انتقاداتی که به رویکرد سازمان زیباسازی وارد است، تفاوت قائلشدن بین شمال و جنوب شهر است هرچند براساس طرح تفضیلی چنین رویکردی نباید داشته باشید.
چنین اتفاقی نمیتواند بیفتد اما در طرح تفضیلی، تمرکز روی ساختوساز و شهرسازی است و بهنوعی موضوع سازههای تبلیغاتی مغفول واقع شدهاست. به این منظور یک طرح مطالعاتی برای ساماندهی این مساله در دست اجراست و چند گروه در حال مطالعه روی این مساله هستند. شاید تدوین و ابلاغ چنین طرحی بیش از یکسال زمان نیاز داشته باشد اما قرار نیست برای کسب درآمد بیشتر در برخی مناطق شاهد تراکم بیشازحد تابلوهای تبلیغاتی باشیم.
بحث دیگر، محتوای نامناسب برخی تبلیغات است، برای کنترل این مساله چه برنامهای دارید؟
نظارت روی محتوای تبلیغات وظیفه ما نیست بلکه ارشاد استان تهران باید به این مساله رسیدگی کند؛ البته با مدیر ارشاد تهران رایزنیهایی کردهایم تا ما نیز به عنوان یک رکن مشاورهای بتوانیم دراینخصوص کمک کنیم. به هرحال ارشاد کار سختی دارد چون با چالشهای زیادی در متن، شعار و تصاویر تبلیغات روبهرو هستند. مشکل این است که بسیاری از شرکتهای تبلیغاتی کمپینها را از روی دست برندهایخارجی کپی میکنند این ماجرا درباره محتوای گرافیکی هم بعضا صدق میکند.
اگر محتوای تبلیغات مناسب نباشد شما میتوانید مانع اکران آنها شوید؟
مجوز را دوستان صادر میکنند. در واقع ما شان نظارتی نداریم البته بعضا مشاوره به دوستان میدهیم و میگوییم تابلو را نصب نکنند. در واقع اگر بخواهیم میتوانیم مانع آنها شویم اما درنهایت مسوولیت با ارشاد است.
برگردیم به بحث تفاوت شرایط جنوب و شمال شهر تهران؛ برای کمرنگترشدن این تفاوت برنامهای دارید؟
آقای زاکانی بهعنوان شهردار تهران اولویتشان جنوب شهر است. جنس دغدغه مناطق جنوبی و شمالی از لحاظ زیباسازی با هم متفاوت است برای نمونه اگر در شمال شهر دغدغه این است که یک پایه چراغ لوکس نصب شود در جنوب شهر دغدغه این است که کوچههای تنگ، ترددها را سخت کردهاست. در این شرایط سازمان زیباسازی که نمیتواند در تعریض کوچه نقش داشته باشد. اتفاقا مدتی پیش از یکی از مناطق جنوبی تهران بازدید کردم. شهردار منطقه میخواست برای بهبود شرایط محله اقدامی انجام دهیم اما در چنین مناطقی مهمترین کار این است که تجمع معتادان برچیده شود. برای نمونه اگر در این محلات دیوارنگاره نصب کنیم معتادان آتش روشن میکنند و به آن آسیب میزنند؛ بنابراین مهمترین کار ساماندهی معتادان است یعنی تا این معضلها حل نشود زیباسازی نمیتواند اقدامی انجام دهد. به این ترتیب میتوان گفت وظایف ما در برخی مناطق ظهور و بروز بیشتری پیدا میکند ولی با توجه به اینکه آقای شهردار بر بهبود شرایط مناطق جنوبی تاکید دارد ما نیز سعی میکنیم پروژههای عمرانی بیشتری در این مناطق اجرا کنیم. برای نمونه، سازمان زیباسازی در ساخت سرویس بهداشتی مسوولیت دارد و قرارشده سرویسهای بهداشتی بیشتری در جنوب شهر ساخته شود یا در بحث ورودیهای شهر تهران در مناطق15، 19و9 قرار است سالآینده سه پروژه اجرا کنیم.
البته بحث تفاوت شرایط شمال و جنوب شهر به سرویسبهداشتی و تغییر کوچهها محدود نمیشود. به مساله معتادان اشاره کردید در دنیا برای رفع چنین مشکلاتی از نورپردازی و رنگآمیزی بهره میگیرند؛ چراکه نتایج تحقیقات نشان داده نوع نورپردازی حتی میتواند در کاهش جرم نیز موثر باشد.
این مساله نیاز به بررسی بیشتر دارد. برای نمونه میتوان به محله هرندی اشاره کرد که اقداماتی برای ساماندهی آن انجام شده اما این تلاش فقط منجر به این شده که معتادان از یک منطقهبهمنطقه دیگر منتقل شوند. قطعا حوزههای نورپردازی، مبلمان شهری و هنر و طراحیهای شهری میتواند روی شهروندان تاثیر بگذارد به همین دلیل نورپردازی تعدادی از پلهای پایتخت را در دستور کار قرار دادهایم. در این بین برخی جنبه زیبایی دارد و برخی نیز جنبههای اجتماعیشان مهم است.
درحدود ششماه گذشته با چه چالشهایی روبهرو بودهاید؟
با چالشهای زیادی روبهرو بودیم. نگاه فرهنگی برای اداره سازمان با برخی رفتارهای سنتی این سازمان انطباق نداشت. کمتر پیش آمده بود که مدیر سازمان بخواهد تا این حد به حوزه فرهنگی اهمیت بدهد؛ چراکه من درباره دیوارنگارهها نیز با دوستان جلسه میگذارم. برای نمونه میپرسم چرا باید چنین نقشی انتخاب شود؟ فراموش نکنیم این طرحها روی روحیه مردم تاثیر میگذارد؛ البته درباره اکرانهای فرهنگی، هنرهای حجمی نیز چنین رویکردی را دنبال میکنم؛ بنابراین چنین رویکردی انرژی زیادی از من میگیرد؛ چراکه رفتار سنتی سازمان در حال تغییر است. مساله دیگر قواعد و آییننامههایی است که در بدنههای دولتی وجود دارد. یکسری قوانین دستوپاگیردر نظر گرفته شده و این روزها برطرفکردن آنها نیاز به انرژی زیادی دارد.
در این مدت بیشترین انتقادی که از شما شده چه بودهاست؟
بیشتر همان انتقادهایی است که شما مطرح کردید؛ مثلا اینکه ما مذهبی کار میکنیم یا سرعتعمل ما در رخدادهای مختلف مناسب نیست.
بسیاری از دیوارنگارهها نیز اکنون شرایط نامناسبی دارند برای ترمیم آنها چه برنامهای دارید؟
نگهداری از دیوارنگارهها بهعهده شهرداری مناطق است. نباید فراموش کنیم که دیوارنگارها نیز عمر مشخصی دارند. برای ترمیم دیوارنگارهها شهرداریهای مناطق میتوانند به سازمان درخواست بدهند تا برای بازسازی آنها اقدامات لازم انجام شود. هرچند من خیلی اهل انتقادکردن به مدیران قبلی نیستم اما واقعیت این است که در چند سال اخیر ، تهران رها شده بود.
چه انتقاد دیگری نسبت به مدیران پیشین دارید؟
واقعا تهران در برخی حوزهها رهاشده و به مسائلی مانند استفاده از فناوری برای نظارت بر شهر بیتوجهی شدهاست. اکنون حدود هزار نقاشی دیواری در تهران داریم که پوسیده شده و نیاز به ترمیم دارد. این نقاشیها در چند ماه اخیر پوسیدهنشده و برخی از آنها باید ده سال پیش ترمیم میشد. نکته اینجاست که نقاشیهای دیواری همانقدر که در روزهای اول به شهر زیبایی میبخشند زمانی که عمرشان میگذرد چهره شهر را زشت میکنند. به همین منظور میخواهیم از فناوریهای آیتی بیس استفاده کنیم و سامانهای نصب کنیم که نیاز به ترمیم را به ما هشدار میدهد. لازم به یادآوری است که ما دو رویکرد اصلی را در سازمان زیباسازی دنبال میکنیم؛ مردمیسازی و هوشمندسازی؛ چراکه به مشارکت مردم نیاز است و به شکل سنتی نمیتوان بر شهر نظارت کرد. به همین دلیل طرح سامانه مانیتورینگ شهر در حوزه تبلیغات و عناصر شهری را به آقای زاکانی دادهام تا به این شکل نظارتها تقویت شود.
وعدههای زیادی را مطرح کردید، سرانجام این وعدهها فکر میکنید چه خواهد شد؟
برای نهاییشدن این طرحها نمیتوانم صددرصد قول بدهم چون فعالیت ما در سازمان تابع خیلی از اتفاقات است اما میتوانم بگویم مواردی که به آنها اشاره کردم جزو برنامههای من است که آمادهام شب و روز برای اجرای آنها بجنگم و به آنها برسم. به هرحال ما در سازمان با محدودیتهایی روبهرو هستیم. مثلا قبل از قبول این مسوولیت تصور میکردم کارها با سرعت بیشتری انجام میشود. برای نمونه، برگزاری روال یک مناقصه حدود دوماه زمان میبرد و فقط کافی است هنگام برگزاری مناقصه یک دستگاه امنیتی یا نظارتی بخشی از آن را دربیاورد-آن هم بهحق- به این شکل برگزاری مناقصه دوباره دوماه عقب خواهد افتاد. دراین شرایط کارکردن به انرژی و از همه مهمتر به مدد الهی نیاز دارد که امیدوارم شامل حال من بشود. واقعا با خدای خود عهد کردهام که برای اهدافی که با توجه به آن این مسوولیت را قبول کردهام کم نگذارم و امیدوارم جزو مدیرانی نباشم که وعده انجام کاری را میدهند و به آن عمل نمیکنند. همه مواردی که مطرح کردم جزو برنامههایم است و نمیگویم الزاما سالبعد همه آنها اجرا خواهند شد. برخی طرحها ممکن است بین دو ماه تا چهارسال زمان ببرد اما من کاری که بتوانم دو هفتهای انجام بدهم در همان مدت به سرانجام میرسانم.
برای خیابان ولیعصر با توجه به پتانسیلی که برای گردشگری دارد برنامهای دارید؟
یکی از پروژههای اصلی من خیابان ولیعصر است. چهار منطقه ما درگیر این خیابان است. من با شهردار این مناطق و معاونان شهرداری دراینخصوص جلساتی داشتهام و قرار است سال آینده طرحی در این خیابان اجرا شود. خیابان ولیعصر هم اهمیت شهرسازی دارد هم خیابان شمالی و جنوبی است و کسی نمیتواند پیکره آن را به شمال یا جنوب نسبت بدهد؛ البته این خیابان بسیار جای کار دارد از لحاظ مبلمان، جدارهسازی و طراحی شهری و نیاز است به این خیابان مفهوم داده شود.
خانهمینایی را که خانه موزه خیابان ولیعصر است به اتاق فکر این خیابان بدل کردهایم و طراحان شهری در تلاشند که براساس بافت هر قسمت خیابان مبلمان شهری جداره سازی و... طراحی کنند.
این خیابان مشکلات زیادی دارد. برای نمونه در اطراف این خیابان برج ساخته میشود و سیمای شرقی و غربی آن نیز خیلی باهم تفاوت دارد.
معاون محترم شهرسازی نیز طرح ویژهای برای خیابان ولیعصر دارد و چند کارگروه برگزاری کرده تا قواعد شهرسازی خیابان ولیعصر نیز طبق سند جامع اش بازنگری شود.
سازمان زیباسازی چه برنامهای برای نوروز و ماهرمضان دارد؟
برای عید امسال چون با نیمهشعبان تداخل دارد ما شعار آمد بهار جانها را انتخاب کردهایم و یکی از رویکردهای اصلی ما بحث نورپردازی است. جلب مشارکت مردم در نورپردازی برای ما مهم است و معتقدیم زیباسازی شهر باید مردمی باشد. نگاهمان در موضوع پرچم و دههفجر نیز همین بود. همان تعداد که ما پرچم نصب کردیم مردم هم نصب کردند. اگر تسهیلگری انجام شود مردم در چراغانی مشارکت خوبی خواهند کرد در حوزه هنرهای حجمی نیز جشنواره تخممرغهای نوروزی را برگزار میکنیم. جشنواره بهارستان و درختستان و هنرهای خلاق شهری نیز برگزار میشود. در این بین البته پیرایش شهری، حذف زوائد، رنگآمیزی و دیوارنگارهها را نیز در دستور کار قرار دادهایم.