سندرم توهم داور ناعادل

چرا فوتبال ایران مملو از اعتراضات به داوری است؟

سندرم توهم داور ناعادل

«شما باید در زمین بازی قضاوت کنید. نه به این دلیل که داور هستید، بلکه به این دلیل که مردم به شما اعتماد دارند». این یکی از مشهورترین اظهارنظرهای پیرلوئیجی کولینا، اسطوره داوری در تاریخ فوتبال جهان است و خطاب به کسانی گفته که در یک مسابقه فوتبال وظیفه داوری را به عهده دارند.  کولینا که اتفاقا همین آخر هفته سفر یکروزه‌ای به تهران داشت، اظهارنظر ماندگار و زیبا درباره مقوله داوری در فوتبال کم‌ندارد. به این یکی هم توجه کنید:« هیچ داوری وجود ندارد که برای همه بازی‌ها خوب کار کند. داور باید یک ظرفیت آفتاب‌پرست گونه برای خودش ایجاد کند تا بتواند توانایی‌های خود را با نیازهای مسابقه تطبیق دهد.»
حرف‌های این مرد ایتالیایی بسیار به درد فوتبال ایران و داورانش می‌خورد. کافی است به اتفاقات این فصل و حواشی چند هفته اخیر نگاه کنیم. بحران داوری به بدترین شکل ممکن خودش را نشان می‌دهد و کلی هم حاشیه از خودش برجا می‌گذارد.
مسائل مربوط به داوری بیشتر در ارتباط با تیم‌های استقلال و پرسپولیس پررنگ می‌شود اما کیست که نداند این بحران در سراسر لیگ وجود دارد. در هر مسابقه‌ای بالاخره یک مربی یا بازیکن پیدا می‌شود که بابت مشکلات مربوط به داوری شکایت دارد و ناراحتی‌اش را اعلام می‌کند. این وضعیت غیرعادی نیست؟ برای این غائله داوری حالت‌های مختلفی را می‌توان در نظر گرفت.
 داور زیر ذره‌بین بدبین‌ها
این یکی شاید غیرمنصفانه به نظر برسد اما بالاخره یکی از حالت‌هایی است که می‌توان برای بحران به وجود آمده داوری در نظر گرفت. توهمی وجود دارد که برخی باشگاه‌ها در کل نسبت به مسائل داوری بدبین هستند و فکر می‌کنند هر داوری برای آنها در نظر گرفته می‌شود به ضرر آنها سوت می‌زند. جمله مشهور «نمی‌خواهند ما قهرمان شویم» نیز برخاسته از همین طرز تفکر است. همین می‌شود که اگر داور یک قدم کج‌بگذارد و خدای نکرده خطایی سهوی از او سربزند مسوولان همان باشگاه زمین و زمان را به هم می‌دوزند و به شدیدترین و بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن به داور حمله می‌کنند.
توهم «داور علیه ماست» یا «داور یار دوازدهم حریف بود» یا «داور جهتدار سوت زد و به آن طرف غش کرد» به شکلی پررنگ و غلیظ در تفکرات غیرحرفه‌ای بسیاری از باشگاه‌های لیگ برتری به‌خصوص مدعیان سنتی پایتخت‌نشین نفوذ کرده است.
در این میان، فقدان جرایم بازدارنده در فوتبال ایران می‌تواند مزید بر علت باشد. وقتی خاطیان و تهمت‌زنندگان با جریمه‌ای چندان جدی روبه‌رو نمی‌شوند شرایطی پیش می‌آید که طی آن حمله به داوران مدام و بی‌وقفه در فوتبال ایران مدام اتفاق می‌افتد.
 داور دقت کن!
برمی‌گردیم به سخنان کولینا. داوران ایرانی چه زمانی می‌خواهند به این نتیجه برسند که مردم به آنها اعتماد کرده‌اند؟ و چه زمانی می‌خواهند یاد بگیرند خودشان و توانایی‌های داوری‌شان را با هر مسابقه به طور جداگانه‌ای وفق بدهند؟
در عین حال مربیان ایرانی چه زمانی می‌خواهند یاد بگیرند آنقدر احترام داوران را زیر پا نگذارند؟ اگر می‌خواهند اعتراضی از خود نشان بدهند حداقل این اعتراض مثل گواردیولا باشد که به نشانه اعتراض بعد از پایان بازی به سمت داوران می‌رود، با آنها دست می‌دهد و با صدایی بلند و البته لحنی مملو از عاصی بودن تشکر می‌کند. در نهایت این‌که چیزی جز این باقی نمی‌ماند که «داور، دقت کن».