شخصیت محوری داستان این مجموعه، پلیس جوانی به نام آلکس است که وظیفه مقابله با جنایت‌های سازمان‌یافته را در سطح شهری نزدیک مرز، به او سپرده می‌شود. این افسر وظیفه‌شناس تمام تلاش خود را برای پاکسازی شهر از عوامل جنایتکار و قاچاقچی به کار می‌گیرد و به‌زودی متوجه می‌شود توانایی مقابله با این افراد فاسد را ندارد. 
او که اطمینان زیادی به نمایندگان دولت دارد و فکر می‌کند آنها هم خواهان مبارزه با فساد سازمان یافته هستند، به‌زودی متوجه این واقعیت تلخ می‌شود که خود عوامل دولتی با جنایتکاران در ارتباط هستند و حتی از آن سوی مرزها، آمریکایی‌ها هم در این کار مشارکت دارند. آلکس راه چاره را در مبارزه با فساد پنهان دولتی و عوامل آن می‌بیند، مبارزه‌ای سخت که می‌تواند خطرات بسیار زیادی برایش داشته باشد. همه اینها در شرایطی است که او برای رد کردن موانع پیش رو، باید با گذشته اسرارآمیز خودش هم کنار آمده و از آنها پرده‌برداری کند. در حالی که کار انتخاب بازیگران اصلی ساتوا آغاز شده، روبن سانز درباره وضعیت مجموعه به محدود بودن لوکیشن‌های آن اشاره می‌کند و می‌گوید بخش اعظم داستان این درام سیاسی در یک هتل دورافتاده رخ می‌دهد و بیشتر این تحرک درونی داستان است که ماجراها را به پیش می‌برد و اکشن ظاهری داستان بسیار کم است. 
سازندگان ساتوا برای این منظور راهی جزایر قناری می‌شوند و قرار است تولید آن، شغل و کار زیادی برای اهالی این منطقه فراهم کند. رسانه‌های گروهی مکزیک از تولید این محصول مشترک تلویزیونی استقبال کرده و آن را گامی در جهت موفقیت‌های بیشتر صنعت سینما و تلویزیون کشور می‌دانند. منتقدان مکزیکی با اشاره به موفقیت بالای مجموعه‌های اسپانیایی در چند سال اخیر و پربیننده شدن بسیاری از آنها، اظهار امیدواری می‌کنند که آثار هنری مکزیکی هم بتواند تماشاگران بین‌المللی خوبی به‌دست بیاورد.
به گفته روبن‌سانز:«تهیه‌کنندگان هالیوودی زمان حضور در آمریکای مرکزی و لاتین بیشتر به دنبال بهره‌برداری از جاذبه‌های توریستی هستند و از لوکیشن‌های غریب و چشم‌نوازی استفاده می‌کنند که بتواند تماشاگران را جذب جذابیت‌های بصری محصولات‌شان کند. ما چنین نگاهی نداریم و تلاش‌مان این است که به تقویت صنعت تصویری بومی این کشورها کمک کنیم.»‌/ورایتی

کیکاووس زیاری - گروه رسانه