گفتوگوی «جامجم» با کارگردان مستند رادیویی درباره شهیدسلیمانی
دیگر از چیزی نمیترسم!
«از چیزی نمیترسیدم» مستندی است متفاوت از زندگی سردار شهید قاسم سلیمانی که حوادث و اتفاقات دوران کودکی این شهید بزرگوار را روایت میکند. این اثر که موفق به کسب عنوان برترین مستند در جشنوارههای «پژواک» و «نشان سلیمانی» شده است و برخلاف بیشتر مستندهایی که درباره شهیدسلیمانی ساخته میشود کمتر به اقدامات ایشان در جوانی و حوزه مقاومت پرداخته و درباره زندگی شخصی و دوران کودکی و نوجوانی آن شهید صحبت کرده است. مجتبی حسنی، تهیهکننده «از چیزی نمیترسم» در گفتوگو با جامجم از قالب مستند رادیویی و همچنین پرداختن به زوایای تازهای زندگی سردار سلیمانی نکاتی را بیان کرد.
مجتبی حسنی، تهیهکننده «از چیزی نمیترسیدم» که از رادیو جوان پخش شده است در مورد دلیل پرداختن به دوران کودکی و نوجوانی شهید قاسم سلیمانی و روایت زندگی شخصی ایشان در این دوره توضیح داد: از چیزی نمیترسیدم، کتاب خود نوشته شهید قاسم سلیمانی است که اسم مستند نیز همنام کتاب ایشان است که دلیل اصلی رفتن به سمت ساخت این مستند همین روایت خود شهید سلیمانی از اتفاقات زندگی شخصیاش بود. این مستند لحظه به لحظه دوران خردسالی و کودکی شهید سلیمانی را تا قبل از انقلاب اسلامی و پیروزی بر رژیم طاغوت روایت کرده است. وی ادامه داد: ما برای ساخت این مستند سعی کردیم واژه به واژه با خود کتاب پیش برویم و سراغ اتفاقات و اشخاصی رفتیم که در کتاب آمده است. به عنوان مثال، کتاب با جمله «نسب ما را خواهرم هاجر میشناسد» شروع میشود و ما سراغ هاجر خانم، خواهر حاج قاسم رفتیم که در روستای همجوارقنات ملک زندگی میکند و با او به گفتوگو نشستیم.از چیزی نمیترسیدم، پس از سفر ما به روستای قنات ملک در پنج قسمت 30دقیقهای تهیه شد.
استقبال گرم اهالی قنات ملک
حسنی درباره همکاری خانواده شهید سلیمانی برای گفتوگو و ساخت این مستند گفت: همکاری خانواده حاج قاسم با تیم مستندساز خوب بود و رابطه بسیار خوبی ایجاد شد. با هماهنگی دختر بزرگ حاج قاسم، خانم نرگس سلیمانی، با اشخاصی در این مستند گفتوگو شده که تا به حال نه تصویری از آنها دیده شده و نهصدایی از آنها شنیده شده و شاید کمتر کسی بداند که آنها چه نقشی در زندگی حاج قاسم داشتهاند.
وی افزود: ما با دختر خوانده ایشان که در واقع دختر همرزم شهید سلیمانی (یعنی شهید شیخ بیگ) بوده و حاج قاسم با او عهد اخوت بسته هم گفتوگو کردیم. این شخص به قدری به حاج قاسم نزدیک بود که او را عموی خود میدانست و حاج قاسم در نامه آخرش به او گفته بود: «تو شیما شیخ بیگ سلیمانی» هستی. شیما شیخ بیگ در این مستند به نکات ناگفتهای از زندگی حاج قاسم اشاره کرده و در مورد رفتارها و توصیههای آن شهید صحبت کرده است.
این تهیهکننده افزود: نکته قابل توجه در ساخت این مستند استقبال گرم اهالی روستای قنات ملک و نزدیکان حاج قاسم بود و اگر کمک این عزیزان نبود، این مستند ساخته نمیشد.
تهیه کننده از چیزی نمیترسیدم در پاسخ به این سؤال که این مستند تا چه میزان به مخاطبان نکات تازه و ناگفته ارائه میدهد، تصریح کرد: اگر مستند را شنیده باشید، نکات ناگفته زیادی هم در مصاحبه با اشخاصی که اسم آنها در کتاب آمده، بیان شده و هم روایتی شنیدنی از خود کتاب در مستند ارائه شده است. مثلا حاج قاسم قبل از انقلاب در اداره آب و فاضلاب کار میکرد یا خاطره اولین درگیری حاج قاسم با پلیس روایت شده است. به گفته شهید «روز عاشورا بود که برای سر زدن به دوستم به هتل کسری آمده بودم. هوا گرم بود و هر دوی ما از پنجره ساختمان پایین را نگاه میکردیم. آن طرف خیابان دختر جوانی با سر برهنه و موهای کاملا بلند در پیادهرو در حال حرکت بود که در آن روزها یک امر طبیعی بود در پیادهرو یک پاسبان شهربانی به او جسارتی کرد، این عمل زشت او در روز عاشورا برآشفتهام کرد، بدون توجه به عواقب آن، تصمیم به برخورد با او گرفتم. آنقدر عصبانی بودم که عواقب این حمله برایم هیچ اهمیتی نداشت، با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم، خون از بینیاش فواره زد! پلیس راهنمایی سوت زد، دو پاسبان به سمت ما دویدند، با همان سرعت فرار کردم و به ساختمان هتل پناه بردم، زیر یکی از تختها دراز کشیدم. تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند، نزدیک دو ساعت همه جا را گشتند اما نتوانستند مرا پیدا کنند. زدن پاسبان شهربانی مغرورم کرده بود، حالا دیگر از چیزی نمیترسیدم...»
البته نام کتاب هم برگرفته از همین خاطره است.
مستند؛ سختترین فرم برنامهسازی
حسنی با اشاره به این که از بین تمام فرمتهای برنامهسازی، رادیو را سختترین فرم برنامهسازی میداند، گفت: مستند بهدلیل رئال بودن سختترین قالب برنامه سازی است و شما باید شواهد مختلفی برای اثرتان داشته باشید. علاوه بر این، تهیه و ساخت مستندها اغلب در شرایط سخت انجام میشود و بیشتر اوقات دسترسی به استودیو یا امکانات دیگر بسیار محدود است.البته نیازی هم به وجود امکانات یا استودیو نیست اما برنامهساز برای ساخت مستند راهی مسیری میشود که با وجود برنامهریزی و هدفگذاریهای قبلی، همچنان با ناشناختههایی مواجه میشود که او را دچار چالش میکند. سوالاتی از قبیل اینکه آیا سوژههایی که مد نظر دارد، سر راه او قرار خواهد گرفت؟ آیا افراد و سوژهها با شما همکاری خواهند کرد؟ آیا شرایط برای ضبط مهیا میشود؟ و بسیاری از سوالات که همیشه دغدغه ذهنی مستندساز است و همین شرایط سخت و متفاوت، مستند را برای مخاطبان جذاب کرده است.
تنور داغ رقابت
حسنی در گفتوگو با جامجم درباره جایگاه مستند رادیویی میان مخاطبان گفت: جایگاه مستند در چند سال اخیر با توجه ویژهای که مدیران صداوسیما، بهخصوص معاونت صدا با برگزاری جشنواره پژواک، به این نوع از برنامه سازی داشتهاند، پیشرفت بسیاری کرده است اما حداقل در حوزه صدا این سؤال مطرح است که آیا با توجه به زحماتی که برای تهیه یک مستند شنیدنی کشیده میشود، به همان اندازه به آن بها داده میشود یا خیر؟ وی بیان کرد: امیدوارم در جشنوارههای بعدی مستندهای بهتری بشنویم و تنور رقابتها داغتر شود. با توجه به کاندیدا شدن در جشنوارههای مختلف و در چند رشته، وظیفه سنگینتری را احساس میکنم و انتظارات از من متفاوتتر خواهد بود. قطعا با حضور مستندهای قویتر، چالش شرکت در جشنواره و ماندن در رقابت جدیتر خواهد شد.
اکرم اویسی - گروه رسانه
استقبال گرم اهالی قنات ملک
حسنی درباره همکاری خانواده شهید سلیمانی برای گفتوگو و ساخت این مستند گفت: همکاری خانواده حاج قاسم با تیم مستندساز خوب بود و رابطه بسیار خوبی ایجاد شد. با هماهنگی دختر بزرگ حاج قاسم، خانم نرگس سلیمانی، با اشخاصی در این مستند گفتوگو شده که تا به حال نه تصویری از آنها دیده شده و نهصدایی از آنها شنیده شده و شاید کمتر کسی بداند که آنها چه نقشی در زندگی حاج قاسم داشتهاند.
وی افزود: ما با دختر خوانده ایشان که در واقع دختر همرزم شهید سلیمانی (یعنی شهید شیخ بیگ) بوده و حاج قاسم با او عهد اخوت بسته هم گفتوگو کردیم. این شخص به قدری به حاج قاسم نزدیک بود که او را عموی خود میدانست و حاج قاسم در نامه آخرش به او گفته بود: «تو شیما شیخ بیگ سلیمانی» هستی. شیما شیخ بیگ در این مستند به نکات ناگفتهای از زندگی حاج قاسم اشاره کرده و در مورد رفتارها و توصیههای آن شهید صحبت کرده است.
این تهیهکننده افزود: نکته قابل توجه در ساخت این مستند استقبال گرم اهالی روستای قنات ملک و نزدیکان حاج قاسم بود و اگر کمک این عزیزان نبود، این مستند ساخته نمیشد.
تهیه کننده از چیزی نمیترسیدم در پاسخ به این سؤال که این مستند تا چه میزان به مخاطبان نکات تازه و ناگفته ارائه میدهد، تصریح کرد: اگر مستند را شنیده باشید، نکات ناگفته زیادی هم در مصاحبه با اشخاصی که اسم آنها در کتاب آمده، بیان شده و هم روایتی شنیدنی از خود کتاب در مستند ارائه شده است. مثلا حاج قاسم قبل از انقلاب در اداره آب و فاضلاب کار میکرد یا خاطره اولین درگیری حاج قاسم با پلیس روایت شده است. به گفته شهید «روز عاشورا بود که برای سر زدن به دوستم به هتل کسری آمده بودم. هوا گرم بود و هر دوی ما از پنجره ساختمان پایین را نگاه میکردیم. آن طرف خیابان دختر جوانی با سر برهنه و موهای کاملا بلند در پیادهرو در حال حرکت بود که در آن روزها یک امر طبیعی بود در پیادهرو یک پاسبان شهربانی به او جسارتی کرد، این عمل زشت او در روز عاشورا برآشفتهام کرد، بدون توجه به عواقب آن، تصمیم به برخورد با او گرفتم. آنقدر عصبانی بودم که عواقب این حمله برایم هیچ اهمیتی نداشت، با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم، خون از بینیاش فواره زد! پلیس راهنمایی سوت زد، دو پاسبان به سمت ما دویدند، با همان سرعت فرار کردم و به ساختمان هتل پناه بردم، زیر یکی از تختها دراز کشیدم. تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند، نزدیک دو ساعت همه جا را گشتند اما نتوانستند مرا پیدا کنند. زدن پاسبان شهربانی مغرورم کرده بود، حالا دیگر از چیزی نمیترسیدم...»
البته نام کتاب هم برگرفته از همین خاطره است.
مستند؛ سختترین فرم برنامهسازی
حسنی با اشاره به این که از بین تمام فرمتهای برنامهسازی، رادیو را سختترین فرم برنامهسازی میداند، گفت: مستند بهدلیل رئال بودن سختترین قالب برنامه سازی است و شما باید شواهد مختلفی برای اثرتان داشته باشید. علاوه بر این، تهیه و ساخت مستندها اغلب در شرایط سخت انجام میشود و بیشتر اوقات دسترسی به استودیو یا امکانات دیگر بسیار محدود است.البته نیازی هم به وجود امکانات یا استودیو نیست اما برنامهساز برای ساخت مستند راهی مسیری میشود که با وجود برنامهریزی و هدفگذاریهای قبلی، همچنان با ناشناختههایی مواجه میشود که او را دچار چالش میکند. سوالاتی از قبیل اینکه آیا سوژههایی که مد نظر دارد، سر راه او قرار خواهد گرفت؟ آیا افراد و سوژهها با شما همکاری خواهند کرد؟ آیا شرایط برای ضبط مهیا میشود؟ و بسیاری از سوالات که همیشه دغدغه ذهنی مستندساز است و همین شرایط سخت و متفاوت، مستند را برای مخاطبان جذاب کرده است.
تنور داغ رقابت
حسنی در گفتوگو با جامجم درباره جایگاه مستند رادیویی میان مخاطبان گفت: جایگاه مستند در چند سال اخیر با توجه ویژهای که مدیران صداوسیما، بهخصوص معاونت صدا با برگزاری جشنواره پژواک، به این نوع از برنامه سازی داشتهاند، پیشرفت بسیاری کرده است اما حداقل در حوزه صدا این سؤال مطرح است که آیا با توجه به زحماتی که برای تهیه یک مستند شنیدنی کشیده میشود، به همان اندازه به آن بها داده میشود یا خیر؟ وی بیان کرد: امیدوارم در جشنوارههای بعدی مستندهای بهتری بشنویم و تنور رقابتها داغتر شود. با توجه به کاندیدا شدن در جشنوارههای مختلف و در چند رشته، وظیفه سنگینتری را احساس میکنم و انتظارات از من متفاوتتر خواهد بود. قطعا با حضور مستندهای قویتر، چالش شرکت در جشنواره و ماندن در رقابت جدیتر خواهد شد.
اکرم اویسی - گروه رسانه
تیتر خبرها