ملکه جنایت

ملکه جنایت

امروز سالمرگ آگاتا کریستی، نویسنده مشهور انگلیسی و خالق داستان‌های جنایی متعدد است. آثار کریستی پس از ژول ورن و شکسپیر، رکورد بیشترین ترجمه به زبان‌های مختلف را داراست. تاکنون بیش از دو میلیارد نسخه از کتاب‌هایش چاپ شده است.

بیشتر کتاب‌ها و داستان‌های کوتاه او در قالب سریال و فیلم به تصویر کشیده شده است؛ از جمله دو‌شخصیت کارآگاهی داستان‌هایش خانم مارپل و هرکول پوآرو. جالب است بدانید آگاتا‌کریستی یک نام مستعار داشت. همه آثارش مرگ و میر نداشتند؛ او شش رمان عاشقانه با نام مستعار «مری وست‌ماکات» نوشت. مری نام دوم او و وست‌ماکات نام خانوادگی یکی از بستگانش بود. کریستی همچون بسیاری از نویسندگان دیگر از شخصیت‌های واقعی در داستان‌هایش الهام می‌گرفت. به عنوان مثال زمانی که همسرش مالوان به عنوان دستیار باستان‌شناس مشهور سر لئونارد وولی کار می‌کرد، همسر وولی اجازه نداد آگاتا در کمپ حفاری بین‌النهرین بماند. مالوان مجبور شد هر شب با قطار به بغداد برود تا همسرش را ببیند. این موضوع کریستی را بسیار ناراحت کرد به همین دلیل در کتابش «قتل در بین‌النهرین» قربانی را همسر یک مدیر حوزه باستان‌شناسی انتخاب کرد که با یک گرز عتیقه مورد حمله قرار گرفته و کشته می‌شود. کریستی این کتاب را به وولی‌ها تقدیم کرد! در اینجا به بخش‌های جالب دیگری از زندگی آگاتا کریستی می‌پردازیم:

عدم دریافت آموزش رسمی
مادر آگاتا کریستی زنی عجیب با عقاید خشک و نفوذناپذیر بود. او تا رسیدن دخترش به هشت سالگی مخالف آموزش و یادگیری خواندن و نوشتن او بود. بر اثر فشار دیگران پذیرفت تا خودش در خانه به او تنها خواندن و نوشتن را بیاموزد و همچنان اجازه رفتنش به مدرسه و تحصیل رسمی را نمی‌داد. آگاتای نوجوان پس از این که توانست الفبای ابتدایی را بیاموزد خودش با خواندن پنهانی کتاب‌ها سعی در آموختن بیشتر داشت. سرانجام در 15 سالگی باز هم با وساطت اقوام، آگاتا توانست اجازه تحصیل رسمی را از مادرش بگیرد. سایر اعضای خانواده و فامیل از ترس این که مادر دوباره از تصمیمش پشیمان نشود، آگاتا را به مدرسه‌ای در پاریس فرستادند.

 پرهیز از خشونت
شاید عجیب به نظر برسد که چگونه یک رمان‌نویس جنایی می‌تواند از خشونت پرهیز کند. حقیقت این است که آگاتا کریستی در کل به خشونت علاقه زیادی نداشت. او همواره سعی می‌کرد تا در داستان‌هایش، راوی صحنه‌های ترسناک خون‌آلود و خشونت‌آمیز نباشد اما به هر حال معمولا برای به‌راه‌انداختن یک معمای جنایی به قتل نیاز است و از آن گریزی نیست. راه‌حل کریستی جالب بود؛ روش ترجیحی او برای کشتن شخصیت‌هایش سم بود. او در زمان جنگ در یک داروخانه کار می‌کرد و اطلاعات دقیقی از داروسازی داشت. به ندرت قهرمانان او سلاح حمل می‌کردند. دو کارآگاه معروف او، خانم مارپل و هرکول پوآرو نیز هر دو صلح‌طلب و آرام بودند و همیشه به جای اعتراف‌گیری‌های خشن متعارف در آن زمان، از قدرت اندیشه و هوش‌شان استفاده می‌کردند.

عشق به باستان‌شناسی
عشق به کندوکاو و یافتن آنچه از دیدگان مردم معمولی پنهان است، یکی از خصوصیات بارز شخصیتی این نویسنده معروف بود. همین حس کنجکاوی بود که سبب شد آگاتا کریستی عاشق باستان‌شناسی و کشف آثار نهفته در دل خاک شود. کریستی پس از طلاق از همسر اولش آرچی، با مکس مالوان باستان‌شناس در سال1930 ازدواج کرد و برای سفرهای منظم به سوریه و عراق 
به  او ‌پیوست.گرچه او در حفاری‌ها به شوهرش کمک می‌کرد اما هرگز نوشتن رمان‌های خود را متوقف نکرد. روش مورد علاقه آنها برای رفت و آمد به شرق و اکتشاف، اغلب اورینت اکسپرس یا همان قطار سریع‌السیر شرق بود. احتمالا همین رفت و آمد‌ها الهام‌بخش داستان «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» شد.

 اقامت در خانه آگاتا کریستی مشهور
آگاتا کریستی یکی از برند‌های دنیای داستان‌های جنایی است و عاشقان پر و پا قرص زیادی دارد. این طرفداران دو آتشه علاوه بر بازدید از محل زندگی نویسنده محبوب‌شان، می‌توانند خانه قدیمی آگاتا کریستی را اجاره کنند. خانه سابق او در دوونشایر انگلستان برای اجاره در دسترس است، البته به صورت یک اقامتگاه هتلی و نه اجاره دائمی. این خانه چندصد ساله، اقامتگاه تابستانی کریستی در دهه1950 بوده است. بخش‌هایی از این خانه به افراد یا گروه‌ها برای شبی 500دلار اجاره داده می‌شود. برخی وسایل شخصی کریستی برای بازدید در این اقامتگاه گردشگری وجود دارد و مهمانان حتی می‌توانند از مبلمان و یک پیانو که زمانی متعلق به نویسنده بوده، در طول اقامت خود استفاده کنند.