که جهان خرم از اوست
9 تیر زادروز استاد همایون خرم است.
همایون خرم را نهفقط بهخاطر آثار ماندگارش که باید بهخاطر تکنوازیهای شگفتانگیزش شناخت. بخش گستردهای از آثار خرم، حافظه موسیقایی نسلهای مختلف را در سیطره خود دارد. او تا آخرین روزهای حیات خویش همچنان به تدریس و فعالیتهای پژوهشی میپرداخت.
بخش گستردهای از آثار خرم حافظه موسیقایی حداقل سه نسل از ایرانیان را در سیطره خود دارد. دشوار میشود ایرانیای را یافت که نتواند ترانه «امشب در سر شوری دارم» را زمزمه کند. گرچه باید تأکید کرد که اعتبار خرم هرگز در ترانههای ساده و همهپسندش خلاصه نمیشد و نمیشود. کارهای ارکستری او که غالبا جملهبندیهایی مرکب و پیچیده توأم با ضرباهنگهای بسیار متنوع دارند نمونههای گاه سمفونیگونهای از موسیقی ایرانی بهدستمیدهند که کمتر آهنگسازی یارای برابری با آنها را داشتهاست.
محمد اصفهانی در یک گفتوگو پس از درگذشت استاد خرم، خاطرهای از او نقل میکند که اوج درک هنری و زیباییشناسی استاد را نشان میدهد:
«همایون خرم تا آخرین لحظه هوشیار و موقر در سایه پروردگارش زیست و مانند یک انسان سالم تمامی عکسالعملهایش را حفظ کرد و سرانجام جهان خاک را به قصد عوالم افلاکی ترک گفت. یادم میآید در آخرین دیدار در منزل ایشان عرضه داشتم: استاد! چندی پیش آوازی خواندهام، میخواستم شما هم آن را بشنوید و اگر تصنیف مناسبی از کارهای قدیمتان دارید مرا در استفاده از آن جهت الحاق به این قطعه راهنمایی بفرمایید. چون دیروقت بود ایشان و آقارضا، فرزندشان به درون ماشین من آمدند و آواز غم غفلت را در ماشین با صدای بلند برایشان گذاشتم. آن مرحوم چندبار منقلب شد بهخصوص آنجا که بیدل فرموده است:
همه جا ز جلوه من پر است و به هیچجا نرسیده من
به خاطر دارم با حالت تاثر دست به روی پای خود زدند و ضمن اظهار لطف به بنده فرمودند: اعتقاد دارم بیدل با این غزلی که سروده هماندم به بهشت و حوض کوثر وارد شدهاست! سپس گفتند: مرا منقلب کردی. تصمیم گرفتم کاری برای این آواز بسازم که متاسفانه این سعادت از من دریغ شد.
تیتر خبرها