معرفی سریال جلال، بزرگترین پروژه داستانی تولید شده در معاونت استانها
قصه قهرمانان آذربایجانی
سریال تاریخی 15 قسمتی «جلال» محصول صدا و سیمای مركز آذربایجان شرقی به سفارش معاونت امور استانهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بود كه به مناسبت چهل و یكمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران با روایتگری قیام مردم آذربایجان شرقی در فاصله سالهای 1338 تا بیست و نهم بهمن 1356 هر شب از شبكههای یك، شما و جامجم سیما تقدیم مخاطبان شد. این پروژه با تصویربرداری در 200 لوكیشین مختلف با450 سكانس و نقشآفرینی بیش از۲۰۰ بازیگر و بیش از 500 هنرور در كنار بازیگران اصلی، سنگینترین مجموعه تولیدی صدا و سیمای مركز آذربایجان شرقی بود. حسن نجفی كارگردان، مهدی كریمی تهیهكننده، امیرحسین ثروتمند نویسندگی این مجموعه را عهدهدار بودند. حمیرا ریاضی، عمار تفتی، هادی افتخارزاده، مهران رجبی، رضا آبپاك، ثنا پورسعیدی، كامیار شكیبایی، فاطمه شكری، حامد منافی، هاشم چاوشی از جمله برجستهترین نقشآفرینان سریال جلال در كنار ۲۰۰ بازیگر بومی و بیش از 500 هنرور بودند. در فصل اول، عوامل فنی و هنری این مجموعه تلویزیونی به زیبایی هر چه تمام واقعیتهای موجود آن دوران و نقش مردم این خطه در به ثمر رسیدن انقلاب را در قالب زندگی جلال به ویترین تلویزیون گذاشتند.
درهم آمیختگی زیبایی انقلاب با زندگی عاشقانه جلال و گرهخوردگی زندگی در این دوران حساس، این مجموعه فاخر را بیش از پیش زیباتر كرد و توان صدا و سیمای مركز آذربایجان شرقی را در ساخت سریال در سطح ملی به رخ كشید و نشان داد میتواند مجموعههایی را تولید کند كه قابل پخش از شبكههای ملی و حتی بینالمللی باشد.
مسیری كه حتی در ابتدای كار مورد نقد بسیاری از متخصصان این حوزه شد و بر باور آنها نمیگنجید كه این مركز اینچنین صحنههای قابل باور آن زمان را طراحی و اجرا نماید، چرا كه ساخت آثار نمایشی در ژانر تاریخی بسیار طاقتفرسا و پیچیده است. این سریال در كنار دیگر مزیتهای خود نشان داد كه شبكه سهند در درونمایه خود چه هنرمندان متخصصی را تربیت كرده كه در كنار هم میتوانند اثری تولید کنند كه همردیف با آثار تولیدی شبكههای سراسری باشند و با آنها برابری كنند. بهعلاوه، برنامهریزان و برنامهسازان آن ریسك استفاده از عوامل و هنرمندان بومی را به جان بخرند و زمینه بروز و ظهور آنها را در یك مجموعه ملی فراهم كنند.
در نگاهی دیگر، بافت قدیمی و دستنخورده شهر اولینها به شایستگی تمام در مقابل لنزهای مختلف قرار گرفت و نشان داد كه این شهر قابلیت تولید در سطح ملی را دارد و میتواند بستر و محفل خوبی برای تولید آثار فاخر باشد.
موفقیت بیچون و چرای این پروژه كه یكی از سنگینترین پروژههای صدا و سیمای مركز آذربایجان شرقی بود نقطه عطفی شد برای ساخت فصل دوم سریالهایی از نوع جلال و سفارش برای فصلهای بعدی آن و نشان دادن شایستگی هنرمندان این خطه كه انشاءا... با برنامهریزی بلندمدت میتواند تداوم داشته باشد. در فصل اول این سریال، رسانه ملی و صدا و سیمای مركز آذربایجان شرقی به اهداف بزرگ و تعیینشدهای كه برای آن طراحی كرده بود دست پیدا كرد و به چشماندازهای دور و درازی فراتر از آنچه كه میپنداشت رسید.
اماکن تاریخی در دل سریال
در فصل دوم نیز سریال جلال خانوادهای به محوریت شخصی بهنام جلال را دستمایه داستان خود قرار داده كه سیر تاریخی حضور این خانواده در حوادث و جریانات سیاسی و اجتماعی بهانه مرور و گفتمان مد نظر سازندگان و سیاستگذاران آن است. تاریخ فصل دوم این داستان از 22 بهمن سال 56 آغاز و تا اوایل دوران دفاع مقدس ادامه پیدا میكند. در این سریال داستان به نوعی طراحی شده است كه علاوه بر معرفی آذربایجان به بیان روحیات و مناسبات فردی و اجتماعی مردم این خطه پرداخته میشود.
شاید بتوان بنا و اماكن و تاریخ این منطقه را در قالب عكس و كتاب باز گفت، اما برای بیان بزرگی این مردم و شرح مناسبات انسانی و ارزشمند، نیاز به داستانی است كه آن را در قالب درام بهصورت زیبایی به تصویر بكشد.
اثری كه روح داشته باشد و دل و دیده و روح مخاطب را هدف قرار داده و تسخیر کند، لذا جلال از این لحاظ زیباست. لحظه لحظه این فیلم شرح بزرگی مردم این منطقه را به تصویر میكشد و تاكید بر استقامت،
دل پاك، روحیه كار و سختكوشی، دل نورپذیر و حقباور، توجه به خانواده، نوگرایی ریشه در دین باوری، احترام به بزرگان، حقباوری و حقمداری، حضور و طلوع چهرههای شاخص و شرح بزرگیشان كه تنها بخش كوچكی از مفاهیم متجلی در این سریال است.
اگر تا دیروز فقط نامی از دكتر مبین در مناطقی مطرح بود هماكنون به مدد فصل اول سریال جلال نام و آوازه او در تمام ایران و جهان پیچیده است، چرا كه كار و تولید در مدیوم شبكه سراسری و پخش همزمان آن از سه شبكه یك، شما، بینالمللی جامجم و بازپخش و تبلیغ متناوب آن موجی از توجه به آنچه میخواهند پدید خواهد آورد و تمام اهداف تبلیغی را برای این استان در سطح ملی و فراملی متجلی خواهد ساخت.
در ستایش تبریز و مردم آن
هدف بزرگ این سریال در فصل دوم قطعا جلب نگاه و جذب حمایت از آذربایجان است و جغرافیای داستان، تبریز خواهد بود. شهری كه مملو از تاریخ است و بخش كوچكی از آن روایت خواهد شد.
فصل اول جلال مختص قشر خاصی از این كشور و شهر نبود و در صندوق پستی صدا و سیمای مركز آذربایجان شرقی و ارتباطات مردمی 162 تشكر آحاد مردم بهخصوص آذربایجانیها از هر تفكر و گرایشی را میتوان سراغ داشت كه این سریال را ستودهاند.
جلال پروژهای ملی بود كه توانست اعتبار و سطح متفاوت و رو به كمالی را برای تولیدات استانها تعریف و آنتن شبكه سراسری را حدود 15 روز و هر روز سه ساعت به خود اختصاص دهد.
بزرگترین پروژه استانی
در فصل دوم این سریال كه اولین و بزرگترین پروژه بزرگ معاونت امور استانهای سازمان صدا و سیما در كارهای نمایشی است و سنگینترین كار تولیدی صدا و سیمای مركز آذربایجان شرقی در كار سریال، بیش از 300 بازیگر دیالوگدار در نقشهای اول، دوم و سوم به نقشآفرینی خواهند پرداخت. این پروژه در نزدیك به 700 سكانس مختلف با 3000 نفر هنرور در لوكیشنهای متعدد به همراه ادوات نظامی، چهرهپردازیهای مختلف در تبریز، تهران و جنوب كشور تصویربرداری خواهد شد و در آن نقش تاریخی آذربایجان در تحولات 40 سال ایران، مفاخر و شخصیتهای بهنام استان، تاثیر شخصیتهای آذربایجان در دهه معاصر ایران و وقایع مختلف تاریخ تبریز و بحث پیوند قومیتها و پاسداشت نام ایران نقل میشود.
این سریال، سنگینترین پروژه صدا و سیمای مركز آذربایجان شرقی است، چرا كه اولین بار است این تعداد عوامل استانی جلوی دوربین و پشت دوربین مورد استفاده قرار میگیرد.
دلنوشته کارگردان سریال جلال
با تو صادق بودم و خودت میدانی كمفروشـی نكردم. در هیچ برههای از كار كوتاه نیامدم، چون به مردم شریف سرزمین مادریام اندیشیدم. آذربایجان برای من همیشه سمبل غیرت و ایمان بوده و هست، حتی اگر از او دلگیر باشم. وقتی راه بزرگ باشد و مقدس من حق ندارم اثری سخیف بسازم. برای جلال یك همه اندوختههایم را كه لازمه این قسمت كار بود آوردم. خسته نشدم حتی اگر بیمهری دیدهباشم و ایمانم به هدف مقدس را با بهترینهایی كه میشناختم تقسیم كردم. جلال یك محصول ایمان، صداقت و تلاش جمعی بود. از دارابی بزرگ بگیرید تا فاطمی عزیز، از صفری دوستداشتنی تا مهدی كریمی و سالار. از حمید مهرافروز كاربلد تا مجید اسكندری دوستداشتنی و همه بازیگران و عوامل كار. اگر خطایی و كم و كاستی بود در جلال یك از آن من و اگر موفقیتی بوده و هست از آن همه بهخصوص آنهایی كه نام و نشانی از آنها ذكر نمیشود. من درسهایی بسیاری از این سریال آموختم. كوچكترین درس این بود كه چقدر راه برای رفتن است و ما بعد این همه سال كار، چه دانش اندكی داریم.
با احترام - حسن نجفی