گلایه دانشآموزان بعضی نقاط کشورمان، فقط سختی امتحانات نیست
خردادهای متفاوت
حالا که دنیا به دو قسمت قبل از کرونا و بعد از آن تقسیم شده، اگر بخواهیم از بعضی مسائل حرف بزنیم باید به زمان دقیق آن اشاره کنیم. در دوران قبل از کرونا، حتما یکی از تصاویری که همه شما از صبح شهر محل زندگیتان در خاطر دارید، تصاویر پدران و مادرانی است که دست فرزند دلبندشان را گرفتهاند و به سمت مدرسه میبرند. این تصویر حالا هم که کرونا یقهمان کرده و مدارس مجازی و برخط شدهاند هم در بعضی مناطق کشورمان دیده میشود البته با این تفاوت که دیگر پدر و مادرها بچههایشان را به مدرسه نمیبرند، دستشان را میگیرند و از سینهکش کوه بالا میروند تا بلکه به نقطهای برسند که اینترنت آنتن بدهد! نداشتن اینترنت پرسرعت فقط یکی از مشکلاتی است که دانشآموزان مناطق محروم با آن دستوپنجه نرم میکنند. دو نفر از نیروهای جهادی که برای کمک به مردم در مناطق محروم مختلف کشور فعالیت میکنند، دو گوشه از این مشکلات را برای هفتگ جامجم نقل کردهاند.
حامد خجستهپور، فعال جهادی میگوید: مدتی پیش کارهای جهادی دو منطقه «پوهن» و «خیکنده» را دست گرفتیم و همانموقع متوجه مشکلی بزرگ شدیم. عشایر یکجانشین این منطقه که تعدادشان به 500-400نفر میرسید و 25نفر دانشآموز ابتدایی داشتند، هیچ مکانی برای برگزاری کلاس درس در اختیارشان نبود. حتی یک کانکس هم نبود که بچهها بروند داخل آن و درس بخوانند و مجبور بودند در سرما و گرما در همان چادرهای عشایری درس بخوانند و امتحان بدهند. پیگیری کردیم که مسؤولان کهگیلویهوبویراحمد برای این بچهها کاری کنند اما آنها گفتند که این منطقه در حوزه ما نیست و استانفارس باید به این موضوع رسیدگی کند. رفتیم سراغ مسؤولان استانفارس اما آنها هم گفتند که این منطقه در حوزه ما نیست و به استان کهگیلویهوبویراحمد مربوط میشود! حالا بچههای عشایر این منطقه ماندهاند و با مدارسی چادری که معلوم نیست در کدام استان واقع شده است!
چرا به فکر خودشان نرسید؟!
یکی دیگر از نیروهای جهادی که حوزه فعالیتش در استان سیستانوبلوچستان است به هفتگ جامجم میگوید: یکی از دستورالعملهای مسؤولان استان سیستانوبلوچستان کپرزدایی است. چند سال قبل یک جشن بزرگ هم برگزار کردند که تکمیل این پروژه را اعلام کنند و گفتند که دیگر هیچ کپری در این مناطق وجود ندارد؛ البته چیزی که ما در فعالیتهای جهادی و در میدان میبینیم بسیار متفاوت است. روستاهای محرومی در استان هستند که مردمشان همچنان در کپر زندگی میکنند و کلاسهای درسیشان نیز در همین کپرها برگزار میشود.
اما عجیبترین اقدامی که من از مسؤولان دیدم این بود که در بعضی از این روستاها برای مدرسه بچهها کانکس قرار دادهاند اما این کانکسها هیچوقت مورد استفاده قرار نمیگیرند! چرا؟ چون در گرمای آن مناطق، کانکس فلزی به یک کوره تبدیل میشود که یک دقیقه هم نمیشود در آن دوام آورد! فکر میکنم مسؤولان با خودشان فکر کردهاند لابد مردم این منطقه به ذهن خودشان خطور نکرده بوده که به جای کپر میشود از کانکس استفاده کرد!