این درد مشترک!
علیرضا رأفتی روزنامهنگاری که از صندلیهای چوبی مدرسه و دانشگاه فراری است
یک پارچ استیل عرق کرده وسط گرمای خرداد که همیشه سعی میکردیم اسممان را با انگشت روی تن عرقکردهاش بنویسیم و هردفعه قطرات ریز آب سر میخوردند و دستمان را خط میزدند. شربت آبلیموی خنک داخل پارچ استیل، هوای دمکرده خرداد را خراش میداد. دکمه روی کله پنکه را میزدیم که سرش را گیجگیج این طرف و آن طرف تکان ندهد و بعد صورتمان را نزدیک میکردیم و صدا درمیآوردیم. ما میگفتیم و پنکه با افکت آدم فضایی صدا را تحویل میداد. اینها چند مورد کوچک از دلخوشیهای خرداد بود. یکی از دلخوشیهایی که اصلا لذتش با این کارها قابل قیاس نبود، دلخوشی مراسم «کتابسوزان» بود. بعد از آخرین امتحان مدرسه، احساس یک قناری را داشتیم که در خانه پیرمردی عبوس حبس ابد خورده بوده و حالا در قفسش باز شده و او فلنگ را بسته. آخرین امتحان را که میدادیم، هر چه فشار عصبی روی اعصاب و روانمان رفته بود را روی کتابها و جزوههای بدبخت خالی میکردیم و کاری میکردیم که به ذرات تشکیلدهندهشان تجزیه شوند.
فرقی نمیکند شما از کدام منطقه این شماره از ویژهنامه هفتگ جامجم را بخوانید، هرجا که باشید و با هر سبک زندگی که نوجوانیتان را گذرانده باشید، جملات بالا خاطره مشترکی است که ما را به هم مرتبط نگه میدارد. آدمها همیشه به وسیله دردهای مشترکی به هم مرتبط نگه داشته میشوند و روی دوش هم گریه میکنند. یکی از آن دردهای مشترک، امتحانات خرداد است! دردی که حتی اگر حالا چند دهه از آن فاصله گرفته باشید، باز هم مرور خاطراتش مثل کندن دمل زخم است. دردناک و دلچسب!
این خاطرات مشترک همیشه برای ما، یکجور سبک زندگی مشترک و راه و شیوههای مشترک هم ساختهاند. مثلا همه ما شیوههای مختلف تقلب در امتحان را تجربه کردهایم و حتی اگر بهطور عملی هم تجربه نکرده باشیم، حداقل یکبار به این فکر افتادهایم که میشود فلان امتحان را با میانبر تقلب قبول شد. یا مثلا همه ما دانشآموزان پریروز و دیروز و امروز این سرزمین با ترفند «چایشیرین» شدن برای اخذ نمره آشنایی داریم. اگر خودتان هم از این ترفند استفاده نکرده باشید حتما دوستان و همکلاسیهای روی اعصابی داشتهاید که با شیرینبازیهایشان برای معلم و مدیر به نمره میرسیدند!
(در صفحه بعدی ویژهنامه درباره این ترفند پرکاربرد و تاریخی بیشتر صحبت میکنیم!)
در این شماره از هفتگ جامجم روی نیمکتهای چوبی و پر از خط و خطوط یادگاری امتحانات خرداد نشستهایم تا این خاطره مشترک را با هم مرور کنیم.
فرقی نمیکند شما از کدام منطقه این شماره از ویژهنامه هفتگ جامجم را بخوانید، هرجا که باشید و با هر سبک زندگی که نوجوانیتان را گذرانده باشید، جملات بالا خاطره مشترکی است که ما را به هم مرتبط نگه میدارد. آدمها همیشه به وسیله دردهای مشترکی به هم مرتبط نگه داشته میشوند و روی دوش هم گریه میکنند. یکی از آن دردهای مشترک، امتحانات خرداد است! دردی که حتی اگر حالا چند دهه از آن فاصله گرفته باشید، باز هم مرور خاطراتش مثل کندن دمل زخم است. دردناک و دلچسب!
این خاطرات مشترک همیشه برای ما، یکجور سبک زندگی مشترک و راه و شیوههای مشترک هم ساختهاند. مثلا همه ما شیوههای مختلف تقلب در امتحان را تجربه کردهایم و حتی اگر بهطور عملی هم تجربه نکرده باشیم، حداقل یکبار به این فکر افتادهایم که میشود فلان امتحان را با میانبر تقلب قبول شد. یا مثلا همه ما دانشآموزان پریروز و دیروز و امروز این سرزمین با ترفند «چایشیرین» شدن برای اخذ نمره آشنایی داریم. اگر خودتان هم از این ترفند استفاده نکرده باشید حتما دوستان و همکلاسیهای روی اعصابی داشتهاید که با شیرینبازیهایشان برای معلم و مدیر به نمره میرسیدند!
(در صفحه بعدی ویژهنامه درباره این ترفند پرکاربرد و تاریخی بیشتر صحبت میکنیم!)
در این شماره از هفتگ جامجم روی نیمکتهای چوبی و پر از خط و خطوط یادگاری امتحانات خرداد نشستهایم تا این خاطره مشترک را با هم مرور کنیم.