ما از انتخابات سال 1285 تا انتخابات 1400 راه بسیار درازی را آمدهایم. میگویید نه؟ وضعیت آن روزگار را بخوانید
خودمان چای بریزیم برای خودمان!
علیرضا رأفتی روزنامهنگاری که همه حرفش در صفحه قبل جا نشد، شرمنده!
اولین باری که ایرانیها حس کردند نظرشان میتواند سیاستهای کلی کشور را تغییر دهد، تحریم تنباکو بود. بعد از سپرده شدن امتیاز توتون و تنباکو به اجنبیها بود که میرزای شیرازی فتوا بر حرام بودن استعمال تنباکو داد و مردم با همرأی شدن در این ماجرا حکومت را وادار کردند قرارداد امتیاز توتون و تنباکو
را لغو کند.
احساس موفقیت در ایجاد دموکراسی به هیزم گداخته در تنور مشروطهخواهی تبدیل شد و مدتی بعد، فلک شدن تجار قند در بازار، کبریت را بر تنور آماده کشید. ماجرا از این قرار بود که قیمت قند بهدلیل بارش برف و مشکلات نقلوانتقال ناگهان سر به فلک گذاشت و حکومت قاجار هم که همیشه اولین گزینه را نزدیکترین راهحل میدید، تجار معتمد و ریشسفید مردم را در بازار به چوبفلک بست و خون مردم بیشازپیش به جوش آمد و جرقه فعالیتهای علنی مشروطهخواهی زده شد.
این مشروطهخواهی هرچند مدتی بعد به پیروزی رسید اما باز فراز و نشیبهای بسیاری داشت و در مواقعی هم لغو و دوباره با خیزش دوباره مردم احیا شد و افتان و خیزان خودش را به جریان انقلاب اسلامی رساند و این روند صدوچندساله بالاخره ریشه استبداد را از کشور کند و حکومت ایران برای اولین بار جمهوری شد.
اما ماجرای اولین انتخاباتی که در کشور برگزار شد، جالب است؛ انتخاباتی که هم دموکراسی است و هم نه! انگار مثل همه تعاریفی که از جای دیگری وارد کشور ما شده، مسؤولان حکومتی یکچیزهایی از انتخابات شنیدهاند و آن را با چارچوبهای خود تطبیق دادهاند و یک خروجی گرفتهاند که شبیه هیچچیز نیست.
25شهریور1285 اولین انتخابات مجلس ایران که موسوم به دارالظفر یا عدلمظفر بود در دوران پادشاهی مظفرالدین شاه قاجار
برگزار شد.
چه کسانی میتوانستند در این انتخابات رأی بدهند؟ مردم؟خیر. طبقه خاصی از اشراف و بزرگزادگان که همنظر با حکومت بودند و در دربار رفتوآمد داشتند.
چه کسانی میتوانستند کاندیدا باشند؟مردم؟خیر. همانهایی که میتوانستند رأی بدهند.
روایت مظفرالدین شاه از این انتخابات عجیبوغریب را در ادامه میخوانید:
«مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را بهعمل آورده به هیأت وزرای دولتخواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد، اعانت و کمک لازم را بنماید.»
را لغو کند.
احساس موفقیت در ایجاد دموکراسی به هیزم گداخته در تنور مشروطهخواهی تبدیل شد و مدتی بعد، فلک شدن تجار قند در بازار، کبریت را بر تنور آماده کشید. ماجرا از این قرار بود که قیمت قند بهدلیل بارش برف و مشکلات نقلوانتقال ناگهان سر به فلک گذاشت و حکومت قاجار هم که همیشه اولین گزینه را نزدیکترین راهحل میدید، تجار معتمد و ریشسفید مردم را در بازار به چوبفلک بست و خون مردم بیشازپیش به جوش آمد و جرقه فعالیتهای علنی مشروطهخواهی زده شد.
این مشروطهخواهی هرچند مدتی بعد به پیروزی رسید اما باز فراز و نشیبهای بسیاری داشت و در مواقعی هم لغو و دوباره با خیزش دوباره مردم احیا شد و افتان و خیزان خودش را به جریان انقلاب اسلامی رساند و این روند صدوچندساله بالاخره ریشه استبداد را از کشور کند و حکومت ایران برای اولین بار جمهوری شد.
اما ماجرای اولین انتخاباتی که در کشور برگزار شد، جالب است؛ انتخاباتی که هم دموکراسی است و هم نه! انگار مثل همه تعاریفی که از جای دیگری وارد کشور ما شده، مسؤولان حکومتی یکچیزهایی از انتخابات شنیدهاند و آن را با چارچوبهای خود تطبیق دادهاند و یک خروجی گرفتهاند که شبیه هیچچیز نیست.
25شهریور1285 اولین انتخابات مجلس ایران که موسوم به دارالظفر یا عدلمظفر بود در دوران پادشاهی مظفرالدین شاه قاجار
برگزار شد.
چه کسانی میتوانستند در این انتخابات رأی بدهند؟ مردم؟خیر. طبقه خاصی از اشراف و بزرگزادگان که همنظر با حکومت بودند و در دربار رفتوآمد داشتند.
چه کسانی میتوانستند کاندیدا باشند؟مردم؟خیر. همانهایی که میتوانستند رأی بدهند.
روایت مظفرالدین شاه از این انتخابات عجیبوغریب را در ادامه میخوانید:
«مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را بهعمل آورده به هیأت وزرای دولتخواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد، اعانت و کمک لازم را بنماید.»