كمالالدین اسماعیل، شاعری است كه قرار بوده 90 سال پیش، آرامگاهی متناسب با شأن و جایگاهش داشته باشد، ولی هنوز این اتفاق نیفتاده است
گمشده در غبار
سرنوشت، بازیهای عجیبی دارد و این جمله كلیشهایترین و تكراریترین عبارتی است كه درباره سرنوشت گفته و شنیدهایم، اما هنوز هم گاهی هیچ چیز مثل همین جمله گویای احوالات بعضیها نیست. بعضیها كه مثل كمالالدین اسماعیل با تمام دانش و درخشش قدر ندیدهاند. كمالالدین، شاعر قرن هفتمی است كه زندگی و روزگارش با غبار سم اسبهای مغولان پیوند خورد و امروز نام و نشان كمرنگی نزد علاقهمندان به ادب فارسی و برخی دانشآموختگان این رشته دارد و یك آرامگاه متروكه و غبارگرفته تمام سهمش از جاودانگی بوده و بس. دیروز خبرگزاری ایسنا یادی كرد از این شاعر و گزارشی داشت درباره آرامگاه او در پارك كمال اصفهان كه در هجوم كیسههای گچ و سیمان، ابزار بنایی و كتابهای ناگرفته و ورق ورق شده، نه شبیه یك بنای تاریخی است و نه حتی شبیه یك آرامگاه! گویا عرصه برای این شاعر به تنگ آمده بین كشمكشهای شهرداری و اداره اوقاف در استان اصفهان و حالا چیزی كه مانده خاك است و غبار و فراموشی و گمنامی. به همین بهانه یادی كردهایم از كمالالدین اسماعیل بن محمد بن عبدالرزاق اصفهانی، معروف به خلاقالمعانی.
آخرین قصیدهسرای بزرگ ایران تا آغاز حمله مغول است و معروف به خلاقالمعانی، شاعر سبك عراقی نیمه نخست قرن هفتم هجری كه در گیرودار هجوم و قتلعامهای مغول از میان رفت.
پدرش جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی بود كه چهار فرزند داشت؛ دو پسر و دو دختر. كمالالدین سرآمد فرزندان خانواده بود و اگر خلاقالمعانی لقب گرفت به این علت بود كه باریكبین بود و ظریف اندیش و در اشعارش میتوان معانی و مفاهیمی ظریف و دقیق یافت كه شاید با یك یا دو بار خواندن نتوان آنها را یافت.
كمالالدین، فرزند خلف پدر بود و ذوق شاعری را از پدر به ارث برده بود و نیز مانند او روزگار جوانی را به مدح بزرگان اصفهان و شاهان معاصر گذرانده بود، اما بعدها در مدرسه زندگی درسها آموخته و به استادی رسیده بود. او را شاعری دانا، نغزگو و باهوش میدانند و نیز بسیاری معتقدند او به نسبت پدرش شاعری توانمندتر است و نیز در سرودن ردیفها و قافیههای دشوار استادتر.
این شاعر تاخت و تازهای قوم مغول را به چشم خویش دیده و درك كرده و نیز در این باره شعری سروده است. سال ۶۳۳ قمری مغولان، اصفهان را تصرف و مردم شهر را قتل عام كردند. كمالالدین در همین قتلعامها در دوم جمادیالاول سال 635 قمری به دست مغولان كشته شد.
شاعر مورد علاقه حافظ و عثمانیها
درباره كمالالدین اسماعیل این نكته بیشتر از هرچیز اهمیت دارد كه هر چقدر در ایران او را كمتر میشناسیم و آرامگاهش متروكه و غبارگرفته است، ادبیات عثمانی از این شاعر بهرهها گرفته و روزگاری كه ادبیات عثمانی كاملا تحت تاثیر ادب فارسی بود، از این شاعر بارها یاد شده و اشعاری دربارهاش سرودهاند. ارادت عثمانیها به كمالالدین به اندازهای بوده كه او را حافظ عثمانی نیز نامیدهاند.
كمالالدین اسماعیل كه بسیاری از ما نامش را هم نشنیدهایم، زمانی برای شاعران و ادیبان عثمانی آسیای صغیر نماد شعر فارسی بوده و بسیاری از شاعران ترك، اشعارشان را از او سرمشق گرفتهاند و نامش را در آثارشان آوردهاند. نه فقط همسایههای شمالی بلكه شاعران گذشته هم او را گرامی میداشتند و در این باره حافظ شیرازی، مهرش را به این شاعر اصفهانی كامل كرده است. حافظ بیتی از كمال اسماعیل در اشعارش آورده و نیز به نام او هم اشاره كرده است، آنجا كه سروده:
گر باورت نمیشود از بنده این حدیث / از گفته كمال حدیثی بیاورم / گر بركنم دل از تو و بردارم از تو مهر / آن مهر بر كه افكنم آن دل كجا برم
و آن ماجرای 90 ساله
بر اساس آنچه در روزنامه اخگر مورخ آبان ۱۳۰۹ نوشته شده، بنا بوده بین پل خواجو و سیوسه پل برای این شاعر آرامگاهی ساخته و گور او به آنجا منتقل شود كه خیابان واقع در آن مسیر به همین سبب «كمال» نام گرفت، اما پس از گذشت نزدیك به 90سال هنوز مزار او منتقل نشده و آرامگاه فعلی نیز تقریبا متروكه مانده است.
بر اساس آنچه ایسنا گزارش داده، در روزنامه اخگر مورخ آبان ۱۳۰۹ این طور نوشته شده: همان طور كه از جدیت حكمران محترم اصفهان انتظار میرفت و بالاخره مسأله مقبره كمال اسماعیل از مرحله حرف قدم در دایره عمل گذارده، و اخیراً بر حسب صوابدید معظمالیه مقرر شده است كه مقبره آن سرمایه افتخار اصفهان و اصفهانی از جوباره كه به مناسباتی ساختمان آن صورت پذیر و مقتضی نبود به خیابان جدید دنبال رودخانه واقع بین پل چهارباغ و پل خواجو، كه یكی از بهترین خیابانهای اصفهان خواهد شد، منتقل شود و در قسمت زمینی كه در اول خیابان مذبور بایر افتاده و متعلق به اداره بلدیه است، بنای زیبای قشنگی ساختمان و خاك قبر كمال الدین به عمارت جدید انتقال یابد. گرچه زمینی كه انتخاب شده تا حدی قلت وسعتش متناسب با بنای مقبره آن شاعر عظیمالشأن نیست ولی اهمیت موقع و محل آن جبران كسر را میكند. مقبره جدیدالبنا دارای باغچه، گلكاری زیبا و عمارت مخصوصی جهت كتابخانه و قرائت خانه خواهد شد و به همین جهت همه روزه مطاف صدها افراد اهالی این شهر شده و رونق و ابهت مخصوصی به خود خواهد گرفت. مخصوصاً برای مزید خدمت به ابقای نام آن شاعر بزرگوار در نظر گرفته شده است كه همین خیابان مهم نیز به نام كمال اسماعیل، منسوب و
موسوم شود.»
دو خیابان به نام كمال
اگر بازی سرنوشت سبب شد كمالالدین اسماعیل، مقبرهای در شأن و جایگاهش نداشته باشد و امروز آرامگاهش رنگ غبار و فراموشی به خود گرفته، در عوض دو خیابان در اصفهان به نام این شاعر است؛ یكی خیابان كمال اسماعیل از میدان انقلاب اصفهان تا پل خواجو و دیگری خیابان كمال در محله قدیمی جویباره.
شاید حالا دیگر برای تغییر مكان مقبره و جابهجایی آن دیر شده باشد، اما بدون تردید هنوز فرصت هست كه مقبره فعلی با همراهی شهرداری و اداره اوقاف اصفهان، بازسازی و در كنار سیوسه پل، عمارت عالیقاپو، پل خواجو، منارجنبان و سایر بناهای دیدنی اصفهان به گردشگران معرفی شود.