گفتوگو با حبیب ازغدی سردبیر و مجری برنامه چالشی«زاویه»
آزادی بیان شرط ایده «زاویه» است
حبیب رحیمپور ازغدی مجری و سردبیر فصلهای اخیر برنامه زاویه است. برنامهای که در سالهای گذشته جزء مهمترین برنامههای شبکه چهار به حساب میآمده اما با حضور تیم جدید جانی تازه یافته و مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. پرداختن به موضوعات روز، صراحت و شجاعت ویژگیهای برنامه زاویه هستند. همین چند هفته قبل بود که صحبتهای خانم ماهروزاده در زاویه مثل بمب صدا کرد و نشان داد این برنامه در شبکه چهار چه پتانسیلی برای دیده شدن دارند. به سراغ سردبیر و مجری این برنامه رفتیم تا با او در مورد زاویه صحبت کنیم.
در ابتدا از چگونگی حضور خود در برنامه «زاویه» بگویید .
در حال حاضر سیزدهمین دوره برنامه در حال سپریشدن است و من از فصل یازدهم با این برنامه همكاری داشتم. در فصل 11 و 12 من عضو شورای سردبیری، مجری و كارشناس برنامه بودم؛ اما فصل سیزدهم سردبیر، مجری و كارشناس برنامه شدم. این روند همكاری من با برنامه «زاویه» از تیر 97 بود.
چه تغییراتی در فصل جدید برنامه ایجاد كردید تا با فصلهای گذشته متفاوت باشد؟
شاید اصلیترین عنصری كه به آن فكر میكردیم، این بود كه چگونه با تغییر زاویه، این برنامه هویت اصلی خودش را حفظ كند، اما بیننده با یك برنامه متفاوت روبهرو شود كه این معمای پیچیدهای بود. زاویه، برنامه پرسابقه و پربیننده شبكه چهار است و چیزی نزدیك به هشت سال سابقه دارد و شكل و شمایل ویژهای از برنامهسازی را در حافظه بصری بیننده صداو سیما به ثبت رسانده و انتظار بیننده را نیز با خود شكل داده است. اولین كار ما این بود كه در عین بهروزرسانی، نباید میگذاشتیم زاویه از روندهای كلی خود بیرون بیاید. ما باید زاویه متفاوتی میساختیم كه سیاستهای چهارگانه شورای تحول و ارتقای علوم انسانی برای علوم انسانی در نظر گرفته بود كه این چهار اصل به این شرح بود: اسلامیسازی، بومیسازی، كاربردیسازی و روزامندسازی كه این اصول را مرور كردیم و در نهایت مساله مندسازی نهاد را هم به آن اضافه كردیم. مساله به درستی انتخاب شده بود
پیرو سؤال قبلی، این نكته قابل ذكر است كه برنامه شما نسبت به سالهای گذشته، از یك برنامه خنثی به برنامهای تبدیل شده است كه تا مدتها همه درباره مهمان جنجالی آن خانم ماهروزاده صحبت میكردند. بازخوردها و جنجالهای این برنامه جزو اتفاقات پیشبینی شده بود یا برای آن برنامهریزی داشتید؟
ما در فصل سیزدهم مهمانهایی كه صدای آنها در فضای عمومی پخش شد، كم نداشتیم و میتوان به مهدی نصیری و سپهر قاضینوری هم در این میان اشاره كرد؛ اما با تفاوتی، برنامه دكتر ماهروزاده سروصدای بیشتری كرد و دلیل آن هم این بود كه این برنامه جهتگیریهای سیاسی پیدا كرد در حالی كه ما به دنبال انگیزههای سیاسی نیستیم و انگیزههای برنامه را در میدان علوم انسانی تعریف میكنیم نه در میدان سیاست. در فضای مجازی خوانشهایی كه از برنامه خانم ماهروزاده شد، جهتگیریهای سیاسی را به همراه داشت و ما در این قسمت برنامه به یكمساله عمومی به نام عدالت آموزشی پرداختیم و دلیل اینكه افراد زیادی به آن واكنش نشان دادند هم این بود كه مساله بهدرستی انتخاب شده بود. درباره دلیل انتخاب دكتر ماهروزاده هم سه دلیل داشتیم. اینكه او از استادان رشته علوم تربیتی هیات علمی دانشگاه الزهرا، عضو شورای عالی آموزش و پرورش و جزو ایدهپردازان و راهاندازان مدارس غیردولتی است و انتخاب او وجه كاملا كارشناسی داشت و بهترین گزینه برای این برنامه بود.
معمولا پس از شكلگیری چالشهایی مانند حضور دكتر ماهروزاده، مدیران تلویزیون به برنامهها توصیه میكنند كه كمی دست به عصاتر حركت كنند، به شما هم این توصیهها شد؟
روند كلی زاویه در تمام این سالها به نحوی بوده كه با هر مدیر و سردبیری كمابیش در این وضعیت كلی سپری شده است؛ در دوره ما هم از این وضعیت كلی دور نیست. باید اشاره كنم كه اگر پشتیبانیهای مدیران شبكه نبود، برای این برنامه امكاناتی فراهم نمیشد، اما به دلیل فضای ساختاری سازمان صداوسیما، عرفی كه در سازمان صداوسیما شكل گرفته است و همچنین فضای كلی كشور، فضا برای برنامهای مانند زاویه تنگتر میشود. ما نگاهی به برنامهسازی اندیشهای داریم و لازمه ایده را آزادی بیان میبینیم. آزادی و ممیزی در شبكههای مختلف سیما یكسان نباشد.
برای روی آنتن بردن برنامهای مانند زاویه با محوریت علوم انسانی، از طرف صداوسیما با چه چالشهایی روبهرو هستید؟
فكر میكنم كه آزادی بیان و نوع نگاهها میتواند در شبكههای متفاوت صداوسیما یك اندازه نباشد؛ كاركردی كه برای شبكه چهار در نظر میگیریم و بینندهای كه پای شبكه چهار مینشیند با بیننده شبكه یك متفاوت است و فكر میكنم، میشود آزادی و ممیزی را در شبكههای مختلف یكسان نبینیم.
به نظر من شبكه چهار میتواند آزادترین شبكه بین شبكههای مختلف صداوسیما باشد.آزادی بیان فرصت است و تهدید نیست و به نظر من برای جمهوری اسلامی فرصتهای آن از تهدیدهایش بیشتر است و ما باید از این ترس نهادینه شده كه در عرف سازمان صداوسیما وجود دارد، رد شویم.
گفتوگو، پرسشگری و علوم انسانی امر ترسناكی نیست و باید از این ترس نهادینه شده رها شویم. ما در هر برنامه برای دعوت با اساتید مختلفی تماس میگیریم كه عدهای از آنها قبول نمیكنند و به نظر من مشكل اینجاست كه باید فضا را نسبت به گفتوگوهای علوم انسانی در نهادهای علمی و رسانهای كشور بالاتر ببریم.
با توجه به اینكه این برنامه در شبكه چهار روی آنتن میرود، پیشبینی میكردید كه این میزان اثرگذار بوده و مخاطب را جذب خود كند؟
هربرنامهای فراز و فرودهایی دارد، من با این ایده كه ما گمان میكنیم برنامههای علمی و فكری مخاطبی ندارد و باید برای جذابیت آن به ایدههای سرگرمیسازی دست بزنیم همراه نیستم، اما اگر پرسشهای بیننده را نادیده نگیریم و به رسمیت بشناسیم، او هم شما را به رسمیت میشناسد و مخاطب برنامه شما میشود و لازم است نیاز او را پاسخ دهیم.
در طول این مدت با تعداد زیادی از استادان جلوی دوربین نشستم و به من اثبات شده كه اگر بتوانید ضوابط حرفهای كار را رعایت كنید و نشان دهیم كه ایدهای برای این برنامه داریم و به مسائل مربوط به علوم انسانی واقفیم، بخش قابل توجهی از استادان و شبكههای دانشگاهی به شما رو میكنند و به آن اهمیت میدهند.
درنهایت اگر ما پرسش بیننده و ایده استاد دانشگاه یا اندیشمند را نشنیده نگیریم، بدون شك برنامه مخاطب خودش را خواهد داشت.
در پایان نكتهای درباره برنامه زاویه یا ناگفته قابل ذكری از این برنامه هست كه بگویید؟
اصلیترین ایده ما در برنامه زاویه این است كه بتوانیم مناسبات و رفت و برگشت بین نهاد علم و جامعه را بهبود ببخشیم.
فرآیندی كه میتواند به این رفت و برگشت كمك كند، رسانه است كه واسطهای بین نهاد علم، نهاد سیاست و فضای عمومی جامعه
است.
مردم، دولت و علم را رسانه میتواند به هم وصل كند و اصلیترین كاری كه میتوانیم بكنیم این است كه پرسشها و مسالههایی كه مردم دارند و دولت درگیر آن است را صورتبندی و شناسایی كنیم و با زبان گویایی پیش روی نهاد علم قرار دهیم تا درباره آن سخنی گفته شود، حتی اگر این تحلیلها و سخنان بهطور كامل درست نباشند، با این كار مناظرهای را ایجاد كنیم که مباحث مرور شود تا به ایدههای بهتری دست پیدا كنیم.
در حال حاضر سیزدهمین دوره برنامه در حال سپریشدن است و من از فصل یازدهم با این برنامه همكاری داشتم. در فصل 11 و 12 من عضو شورای سردبیری، مجری و كارشناس برنامه بودم؛ اما فصل سیزدهم سردبیر، مجری و كارشناس برنامه شدم. این روند همكاری من با برنامه «زاویه» از تیر 97 بود.
چه تغییراتی در فصل جدید برنامه ایجاد كردید تا با فصلهای گذشته متفاوت باشد؟
شاید اصلیترین عنصری كه به آن فكر میكردیم، این بود كه چگونه با تغییر زاویه، این برنامه هویت اصلی خودش را حفظ كند، اما بیننده با یك برنامه متفاوت روبهرو شود كه این معمای پیچیدهای بود. زاویه، برنامه پرسابقه و پربیننده شبكه چهار است و چیزی نزدیك به هشت سال سابقه دارد و شكل و شمایل ویژهای از برنامهسازی را در حافظه بصری بیننده صداو سیما به ثبت رسانده و انتظار بیننده را نیز با خود شكل داده است. اولین كار ما این بود كه در عین بهروزرسانی، نباید میگذاشتیم زاویه از روندهای كلی خود بیرون بیاید. ما باید زاویه متفاوتی میساختیم كه سیاستهای چهارگانه شورای تحول و ارتقای علوم انسانی برای علوم انسانی در نظر گرفته بود كه این چهار اصل به این شرح بود: اسلامیسازی، بومیسازی، كاربردیسازی و روزامندسازی كه این اصول را مرور كردیم و در نهایت مساله مندسازی نهاد را هم به آن اضافه كردیم. مساله به درستی انتخاب شده بود
پیرو سؤال قبلی، این نكته قابل ذكر است كه برنامه شما نسبت به سالهای گذشته، از یك برنامه خنثی به برنامهای تبدیل شده است كه تا مدتها همه درباره مهمان جنجالی آن خانم ماهروزاده صحبت میكردند. بازخوردها و جنجالهای این برنامه جزو اتفاقات پیشبینی شده بود یا برای آن برنامهریزی داشتید؟
ما در فصل سیزدهم مهمانهایی كه صدای آنها در فضای عمومی پخش شد، كم نداشتیم و میتوان به مهدی نصیری و سپهر قاضینوری هم در این میان اشاره كرد؛ اما با تفاوتی، برنامه دكتر ماهروزاده سروصدای بیشتری كرد و دلیل آن هم این بود كه این برنامه جهتگیریهای سیاسی پیدا كرد در حالی كه ما به دنبال انگیزههای سیاسی نیستیم و انگیزههای برنامه را در میدان علوم انسانی تعریف میكنیم نه در میدان سیاست. در فضای مجازی خوانشهایی كه از برنامه خانم ماهروزاده شد، جهتگیریهای سیاسی را به همراه داشت و ما در این قسمت برنامه به یكمساله عمومی به نام عدالت آموزشی پرداختیم و دلیل اینكه افراد زیادی به آن واكنش نشان دادند هم این بود كه مساله بهدرستی انتخاب شده بود. درباره دلیل انتخاب دكتر ماهروزاده هم سه دلیل داشتیم. اینكه او از استادان رشته علوم تربیتی هیات علمی دانشگاه الزهرا، عضو شورای عالی آموزش و پرورش و جزو ایدهپردازان و راهاندازان مدارس غیردولتی است و انتخاب او وجه كاملا كارشناسی داشت و بهترین گزینه برای این برنامه بود.
معمولا پس از شكلگیری چالشهایی مانند حضور دكتر ماهروزاده، مدیران تلویزیون به برنامهها توصیه میكنند كه كمی دست به عصاتر حركت كنند، به شما هم این توصیهها شد؟
روند كلی زاویه در تمام این سالها به نحوی بوده كه با هر مدیر و سردبیری كمابیش در این وضعیت كلی سپری شده است؛ در دوره ما هم از این وضعیت كلی دور نیست. باید اشاره كنم كه اگر پشتیبانیهای مدیران شبكه نبود، برای این برنامه امكاناتی فراهم نمیشد، اما به دلیل فضای ساختاری سازمان صداوسیما، عرفی كه در سازمان صداوسیما شكل گرفته است و همچنین فضای كلی كشور، فضا برای برنامهای مانند زاویه تنگتر میشود. ما نگاهی به برنامهسازی اندیشهای داریم و لازمه ایده را آزادی بیان میبینیم. آزادی و ممیزی در شبكههای مختلف سیما یكسان نباشد.
برای روی آنتن بردن برنامهای مانند زاویه با محوریت علوم انسانی، از طرف صداوسیما با چه چالشهایی روبهرو هستید؟
فكر میكنم كه آزادی بیان و نوع نگاهها میتواند در شبكههای متفاوت صداوسیما یك اندازه نباشد؛ كاركردی كه برای شبكه چهار در نظر میگیریم و بینندهای كه پای شبكه چهار مینشیند با بیننده شبكه یك متفاوت است و فكر میكنم، میشود آزادی و ممیزی را در شبكههای مختلف یكسان نبینیم.
به نظر من شبكه چهار میتواند آزادترین شبكه بین شبكههای مختلف صداوسیما باشد.آزادی بیان فرصت است و تهدید نیست و به نظر من برای جمهوری اسلامی فرصتهای آن از تهدیدهایش بیشتر است و ما باید از این ترس نهادینه شده كه در عرف سازمان صداوسیما وجود دارد، رد شویم.
گفتوگو، پرسشگری و علوم انسانی امر ترسناكی نیست و باید از این ترس نهادینه شده رها شویم. ما در هر برنامه برای دعوت با اساتید مختلفی تماس میگیریم كه عدهای از آنها قبول نمیكنند و به نظر من مشكل اینجاست كه باید فضا را نسبت به گفتوگوهای علوم انسانی در نهادهای علمی و رسانهای كشور بالاتر ببریم.
با توجه به اینكه این برنامه در شبكه چهار روی آنتن میرود، پیشبینی میكردید كه این میزان اثرگذار بوده و مخاطب را جذب خود كند؟
هربرنامهای فراز و فرودهایی دارد، من با این ایده كه ما گمان میكنیم برنامههای علمی و فكری مخاطبی ندارد و باید برای جذابیت آن به ایدههای سرگرمیسازی دست بزنیم همراه نیستم، اما اگر پرسشهای بیننده را نادیده نگیریم و به رسمیت بشناسیم، او هم شما را به رسمیت میشناسد و مخاطب برنامه شما میشود و لازم است نیاز او را پاسخ دهیم.
در طول این مدت با تعداد زیادی از استادان جلوی دوربین نشستم و به من اثبات شده كه اگر بتوانید ضوابط حرفهای كار را رعایت كنید و نشان دهیم كه ایدهای برای این برنامه داریم و به مسائل مربوط به علوم انسانی واقفیم، بخش قابل توجهی از استادان و شبكههای دانشگاهی به شما رو میكنند و به آن اهمیت میدهند.
درنهایت اگر ما پرسش بیننده و ایده استاد دانشگاه یا اندیشمند را نشنیده نگیریم، بدون شك برنامه مخاطب خودش را خواهد داشت.
در پایان نكتهای درباره برنامه زاویه یا ناگفته قابل ذكری از این برنامه هست كه بگویید؟
اصلیترین ایده ما در برنامه زاویه این است كه بتوانیم مناسبات و رفت و برگشت بین نهاد علم و جامعه را بهبود ببخشیم.
فرآیندی كه میتواند به این رفت و برگشت كمك كند، رسانه است كه واسطهای بین نهاد علم، نهاد سیاست و فضای عمومی جامعه
است.
مردم، دولت و علم را رسانه میتواند به هم وصل كند و اصلیترین كاری كه میتوانیم بكنیم این است كه پرسشها و مسالههایی كه مردم دارند و دولت درگیر آن است را صورتبندی و شناسایی كنیم و با زبان گویایی پیش روی نهاد علم قرار دهیم تا درباره آن سخنی گفته شود، حتی اگر این تحلیلها و سخنان بهطور كامل درست نباشند، با این كار مناظرهای را ایجاد كنیم که مباحث مرور شود تا به ایدههای بهتری دست پیدا كنیم.