نبودن گنجشک‌ها یعنی مرگ

گفت‌وگو با محمود گبرلو؛ روزنامه‌نگار، سینماگر و برنامه‌ساز تلویزیون

نبودن گنجشک‌ها یعنی مرگ

بای بسم‌ا... مدتی تیتر خبرها بود؛ محمودگبرلو تهیه‌کننده و مجری برنامه هفت هم کرونا گرفت با وجود بیماری‌های زمینه ای قندخون و جراحی قلب و... موج مهرورزی بود که به او توان و نیروی چندبرابری داد. خودش هم حیران این همه مهرآوری. کسانی از معلم دوران ابتدایی تا مخاطبان مرزهای دوردست ایران دوست‌داشتنی پهناور به او قوت قلب دادندو این تجربه چنان بود که فرازهای آغازین این هم‌سخنی به‌ناگزیر بازتاب ابعادش شد ازین همکار دیرین و روزنامه نگار کهنه‌کار بشنویم که گفت: بعید می‌دونم در تاریخ بشریت چنین اتفاقی افتاده باشه که همه دنیا رو گرفتار خودش کرده باشه. من و خانمم تجربه بزرگی بدست آوردیم که بر اون اساس دنیامون رو به قبل و پس از کرونا تقسیم کردیم. اولا که مرگ خیلی نزدیکتره از چیزی که میگن. هرلحظه ممکنه جهان رو ترک بکنی و این خیلی مهمه پس باید مراقب رفتارت باشی. بیماری تلنگری است و بس ازش ناراحت نمیشم و به‌نوعی استقبال می‌کنم چون می فهمم سیستم من در چه وضعیه نیازش چیه و... کرونا چنان کرد که برای آینده مون فکرکنیم. این‌که چجوری درست تر زندگی کنیم چون در صورت اتفاقهای مشابه، فرصت نداریم برگردیم و چیزی رو درست کنیم. کرونا از یک جهت برکت داشت به یادمون آورد که خیلی از رفتارهای اجتماعی مون رو فراموش کردیم مثلا این‌که هوای همدیگر رو داشته باشیم و این‌که پول اونقده مهم نیست بلکه این عشق و محبت حقیقیه که به‌شدت مورد نیازه. این روزها به هرکسی که گرفتار کرونا میشه زنگ میزنم و بهش میگم: کرونا فراتر از بیماریه، یه اتفاق و تحوله دنیای جدیدیه داری وارد دنیای جدیدی میشی پس پایداری کن برنامه‌ریزی کن برای این دنیای جدید. مهمترین تاثیر کرونا اینه که هرلحظه بیندیشیم چکارمیکنیم کجا هستیم کجا میریم. در همین گفت و شنودهای تلفنی پیوسته‌مون بود که پسرخاله گبرلو را کرونا راهی خانه ابدی کرد. با این وجود مهر همکارانه اش را دریغ نکرد و پس از اندک زمانی در هنگامی بایسته سخن را به اوجی که باید رساند و... با هم بخوانیم. یاعلی!

 چجوریاس که این چنین تودل‌برو هستین و دوست‌داشتنی؟
خودم که فکر نکنم اما مردم که منو می‌بینند این حس رو به هم منتقل می‌کنن.
 وقتی میگن؟
بله اون موقع می‌فهمم چه حسی به‌هم دارن. آدم‌ها اگه از یکی خوششون نیاد اصلا نگاهشون هم نمی‌کنند.
 خودتون چی می‌فرمایین؟
مخاطبام محبت دارن.
 هرچی سن‌تون بالاتر میره ؟
تازه می‌فهمم خیلی عقب‌ام.
 تا کجا با شما میشه اومد؟
تا جایی که رفاقت و معرفت داشته باشی می‌تونی با من بیای البته اگه خردادی‌ها رو بتونی تحمل کنی!
 پس خیلی سیالین؟
 خودم رو به‌روز می‌کنم. باید تحمل من رو داشته باشین. فکرنکنین من گبرلوی روز گذشته‌ام.
 باور به برخی خرافات؟
قبول ندارم اما روحیه‌ام اینجوریه و برخی میگن شبیه خردادی‌ها هستی. مادرم هم تایید می‌کنه خرداد به دنیا اومدم.
 پس تابع جریان هستین؟
به شدت تابع جریان اندیشه‌ها و اتفاق‌های روزم.سعی می‌کنم هیچ وقت عقب نمونم.
 نخود هر آش‌شدن نشون میده که؟
خیلی بیزارم. نشون میده خودت نیستی هویت نداری شاید هم فرصت‌طلبیه.
 به‌جز روزنامه‌نگاری، از کدوم کار لذت می‌برین؟
 بیشترین لذتم خبر خوندن و فیلم‌دیدنه و البته حرف‌زدن درباره همه چی با
همه کس.
 در همین راستا خیلی مهمه؟
کنار همسرم بودن خیلی مهمه مخصوصا از زمانی که گرفتار کرونا شده و بچه هام که خیلی لذت‌بخشه.
 هم اکنون در تماس اختصاصی به خدا چی میگین؟
میگم خیلی محبت میکنی ممنونت‌ام. خیلی حال میدی چکارها کردم که خدا خبر داره و آبروم رو نبرده یه چیزهایی خواستم بهش رسیدم یه چیزهایی خواستم که بهش نرسیدم حتما حکمتیه.
اراده‌ها دست خداست .
 گله‌گزاری؟
گلایه‌ای ندارم... اصلا. اما سوال زیاد دارم مثلا نمی‌دونم چرا یه سری خیلی دارند یه سری هیچی ندارن !یا اونهایی که مبلغ‌اند چرا بلد نیستند انسان‌ها رو قانع کنن.
 اتفاقات ناخوش؟
حتما یه حکمتی هست. ولی عقلانیت هم چیز خوبیه. بی‌گدار به آب زدن کار انسان‌های عاقل نیست. تلاش می‌کنم نیفته اما....
 درباره خودتون افتخارتون به؟
سعی کردن آدم خوبی باشم. خوب بخونم خوب گوش بدم. تجربه کنم و مهربونی پیشه کنم. در مقابل این همه انسان دانا آگاه واقعا چیزی ندارم بهش افتخارکنم. تازه حسرت هم می‌خورم اما اصلا نومید و پشیمون نیستم.
 احساس همیشه؟
از هرلحظه‌ای که برام اتفاق می‌افته باید استفاده کامل رو ببرم چون به دنیا اومدم که بیهوده زندگی نکنم. احساس خوشبختی و شادابی و آرامش دارم.
 چرا سینما و نه فقط روزنامه‌نگاری؟
سینما یه دنیای دیگه‌س. قوی‌تر از هر چیزیه. یه قدرت برتره.با اندیشه‌ها سروکار داره.
 چیه که سینمای ما کمبودش رو داره؟
سینمای ما فهم و دانش کم داره.
 اگه وارد عرصه هنر نمی‌شدین؟
خیلی زندگی باطلی داشتم.
 و در اکنونِ بازنشستگی چی؟
 خداروشکر با قلم و هنر محشورم. این راه همیشه بازه. تمام شدنی نیست.
 راهِ نرفته، کار نکرده؟
دین‌ام رو بهتر بشناسم. قرآن رو خوب بفهمم و خیلی دلم میخواد همه دنیا رو ببینم. ولی نشد و نمیشه.
 اگه میشد؟
یه گبرلوی دیگه بودم؛ خیلی مفیدتر و موثرتر و بی‌نیاز از خیلی چیزها.
 یه جای جدید که قدم میذارین؟
لذت می‌برم. یه چیز جدید یاد می‌گیرم. یه کشف جدید می‌کنم.
 خیلی خیلی درباره‌ش ناراحتین؟
پدرم خیلی زود رفت. ای کاش الان بود. تو کرونا خیلی مظلومانه مردند. اگه دارو به موقع بهشون میرسید خیلی از خوب‌ها الان کنارمون بودند. یه فاجعه انسانی.
 با کیا مانوس‌ترین؟
کسی که بهم چیزی یاد بده. رفیق‌ام باشه. دوستم داشته باشه.
 زیاد ازین آدمها خوشتون نمیاد؟
آدمهای دغل‌کار و متقلب. نامرد و خیانتکار.
 سعی می‌کنین اینارو بپیچونین؟
کسانی که فکرمیکنن رندن.فک میکنن خیلی زرنگ اند.
 به کیا بها میدین؟
اونایی که خیلی مشتاق یادگرفتن هستن.
 ازش دلتون میگیره؟
اونهایی که سال‌ها محبت میکنی بعد یادشون میره فکر میکنن وظیفه‌مون بوده طلبکار میشند.
 حسابی بهش پایبندین؟
قول و قرار و به کسی که صادقانه بهم عشق بورزه.
 با عشق چجوری سرکردین؟
من با عشق زندگی میکنم. درون من همیشه با عشق سروکار داره.به عشق ورزی بها میدم.
 عشق نباشه؟
سرگردان و بی‌هدف. بی‌قرار و آواره
 از چی واقعا بدتون میاد؟
این که آدمها احساس بکنن ناتوانن.به پوچی برسند و عمرشون رو به بطالت بگذرونن.
 از چی خوشتون میاد؟
هر قدمی رو با عقلانیت بردارم...احساس محبت درونم نسبت به انسان‌ها و حتی سایر مخلوقات را فراموش نکن.
 بهش پایبندین؟
هر کاری رو تموم کنم. زمین خوردم بلند شم.
 چی کاملتون میکنه؟
خواندن. دیدن. گوش کردن.
 با کیا حال می‌کنین؟
با آدم‌های مثبت و باانرژی. با آدم‌هایی که دوسشون داشته باشم.
 شما در مقام پیشگو: آینده نشریات کاغذی؟
10 سال پیش گفتم؛ دوران‌شون داره تموم میشه. باید براشون موزه درست کنیم. اطلاعات کاغذی دیگه پاسخ نمیده.
 بیشترین نقش رو توی جامعه جهانی داره؟
تلویزیون اینترنتی، بعد رادیو و حتی فراتر از سینما و کتاب کاغذی.
 چرا نقش تی.وی رو تو ایران این همه کمرنگ می‌بینن؟
اشکال از سیستم مدیریتی ماست. به روز نیستن. تلویزیون یه قدرت جهانیه. در هر خونه تلویزیون یه جایگاه داره. فکر رو عوض میکنه.خستگی رو درمیکنه. قدرت برتر شده.
 سوءتفاهم معمول؟
روزنامه‌خوان و کتاب‌خوان کم شده. در صورتی که غلطه. آدمها با فناوری‌های جدید دارن شیوه‌های جدید آگاهی رو به دست میارن.
 خرید  پنج سال بعد با حقوق ماهیانه شما ؟
یه آب معدنی و یه نون بربری،نه بیشتر. این اتفاق شوم داره برای مردم ایران رخ میده.
 و نگزیدنِ کک دست‌اندرکاران؟
چون جیب شون پره، نمیفهمن حقوق مردم به افسانه شبیه.درک نمیکنن.
 حافظ تون بوده؟
اول خدا بعد توسل به ائمه ولی به نظرم اراده و اعتماد به نفس خودم خیلی موثربوده همونی که قرآن تاکید داره این‌که باید برای خودم و جامعه مفیدباشم.
 ایرانی معاصر باید...؟
چیزی از دنیا کم نداشته باشه.
 اصالت ایرانی‌ها به چیه؟
معرفت و محبت و مدیریت گذشتگان‌اش و اقتدار و مبارزه همیشگی برای خاک و وطن و دین و ناموسش.
 چرا این چار دهه اینقده ترسناک شدیم در نظر جامعه جهانی؟
ما ترسناک نشدیم از ما ترسناک ساختند تا واقعیت ما دیده نشه.مردم ایران خیلی خوبند. صد البته سوءمدیریت و بی‌عقلی بعضی مدیران ما بی‌تاثیر نیست.
 چی قابل نقده؟
عملکرد همه مون؛ حرفهامون، نظریه هامون. دولت. مجلس. ارگانها. شورای نگهبان حتی رهبری. این تضمین موفقیت یک حاکمیته.
 بدون نقد و کنشِ انتقادی؟
چاپلوسی و تملق فرا می‌گیره. سره از ناسره قابل تشخیص نیست و باعث نابودی جامعه میشه.
 باید از سر راه برشون داشت؟
فرهنگ تملق و چاپلوسی و ریاکاری
 باید ازش فرارکرد؟
دروغ. دروغ که عامل هر گناهی است .
 مشکل بزرگ ما؟
دروغ با چهره دیگه‌ای اومده ؛ مصلحت ؛ شرع ؛ تکلیف و... که دزدی و چپاول رو به همراه داره. راحت با این الفاظ مردم گول می‌خورند. صبح در محل کار دعای ندبه میخونه شب با پولها کانادا میره.
 باید به همه گفته بشه؟
گفتن فایده نداره. باید جلوی دزدها رو بگیرند. قاطع باشند. دوست و فامیل و پسر و عروس و داماد نشناسند.
 به عنوان دیده‌بان جامعه، اکنون چه می‌بینید؟
به شدت عقب‌موندگی فکری و بعد اقتصادی و سیاسی. ولنگاری فرهنگی و بی‌دینی. از شفاف‌سازی اینترنتی در دنیا فرار نکنیم. به سوالات جوانان دیندار درست پاسخ بدهیم. جوان‌ها رو بی‌دین نکنیم. انگار برخی مایل نیستن ما پیشرفت بکنیم!
 در واکنش با آدمای خالی‌بند؟
بیزاری می‌جویم.
 در واکنش با آدمای ریاکار؟
افشا می‌کنم.
 در واکنش با یک برگه چک سفیدامضا؟
مقاومت می‌کنم.
 در واکنش با آدمی که ضربه میزنه؟
ضربه می‌زنم.
 درباره آدمی که پارتی داره و به راستی ضعیفه و کم‌استعداد؟
بدبخت و خاک برسر.
 درباره آدمی که بسی تواناست و بی‌پشتوانه؟
همه کار برای پیشرفتش می‌کنم.
 این سینما کجا و مردمِ سینمادوست ما؟
قصه پر غصه‌ای که کسی دل نمی‌سوزاند. نه سینما سود میکنه نه مردم
 از نقاط قوت هفتِ شما؟
تبیین درستی از سینما و سینماگر ایرانی پس از انقلاب.
 کسی که میگه همین که من میگم؟
شکست و نابودی.
 استاد درحال حاضر چیه که به صلاح نیست؟
آزار مردم ساده و محجوب و دلسوز ایرانی.
 و اکنون به صلاح شخص شما نیست؟
سکوت در برابر نااهلانی که درک درستی از هنر از زبان امام و آقا ندارند.
 از نگفتنی‌ها درباره شما؟
گاهی بی‌توجهی به خدا.
 درباره آدمای خودارزشی‌پندار؟
متحجرانی که دین را برای خودشان می‌خواهند نه جامعه‌شان.
 درباره اونا که از لیسیدنِ کاسه‌شکسته‌های بیت‌الحال! توبه نمی‌کنن؟
بدم میاد نگاهشون کنم. متنفرم از آنها و دلم برای مسلمون‌های پاک و نجیب می‌سوزه.
 درباره انسانی که میگه دوستت دارم؟
اعتماد کن. شاد باش.کسی که میگه دوستت داره حتما وجودش سرشار از انرژیه. پس حتما چیزی داری که دوستت داره.
 درباره اونا که گُل به خودی میزنن؟
بی سوادانی که بر مسند قدرت قرار می‌گیرند. هوش و ذکاوتشان برای عقب ماندگی آدمها تنظیم شده.
 کسی که جابه جا شما رو می‌کوبه اره‌میکنه؟
اونقدر بکوبه تا خسته بشه. وقتی میدونی حقی چه باک. وظیفه‌ام رو انجام میدم نخواستند راحت برمی‌گردم.
 از نذرهاتون؟
حضرت بیایند و بعد بمیرم.
 رابطه تون با درختا؟
رفیق قدرتمند. پشت و پناه جسم نحیف‌ام. الگوی ماندن، بودن.
 وجه/فصلِ مشترکی که شما با درختا دارین؟
مخلوقی که برای ماندن همیشه تشنه است و بی‌ریا سایه‌بان مخلوقات خداس.
 درباره کمبود جیک‌جیک گنجشکا در فضای شهر؟
یعنی شلوغی، یعنی سروصدا یعنی جنگ و دعوا. یعنی دکتر و دارو و بیمارستان یعنی مرگ.
 یه حرف حساب که جواب نداشته باشه؟
تعظیم، خضوع، تسلیم.
 درسی که از امروزتون آموختین؟
مراقب اعمال و رفتار و کلامم باشم.
 کسانی که میگن چو فردا شود فکرِ فردا کنیم؟
مردگان زنده روی زمین.
 کاش همسفر آخرت‌تون چه کسی باشه؟
اعمال و کردار و گفتار نیک.
 کاش کدوم اتفاق نمی‌افتاد؟
رفتن پدرم ، برادرانم و دوستان شهیدم.
 کاش میشد... آخ اگه میشد؟
کودکان فقر را سر چهارراه‌ها نبینم.
 با ریسمون چه کسی حتی ته چاه هم می‌روید؟
هیچ کس مگر با ریسمون عقل خودم .
 و از ریسمونِ سیاه و سفیدِ چه کسی می‌ترسین؟
کسی که قبلا بهم ضربه زده باشه ولی حالا دلسوزانه رفتار میکنه.
 انتظارش رو ندارین؟
آدمها با ظاهرمذهبی ریش و تسبیح به غارت و چپاول بپردازند.
 انتظارش رو دارین؟
عدالت شعار اصلی حاکمیت باشد.
 کار خیلی سختیه؟
راست گفتن.
 زندگانی با عشق ؟
همه وجود خوشبختی و آبادانی
 و برعکسش؟
همه وجود بدبختی و نابودی.
 هدف نهایی؟
عمر با عزت و افتخار.



هوای تازه
همکارم را از دبیری گروه فرهنگ و ادب روزنامه رسالت می‌شناسم. خوب یادم هست در نشست‌های مطبوعاتی برخوردها با او متفاوت بود؛ فراتر از رسمیت.
اگر می‌بینید گفت‌وگویمان با چنان پرسشی آغاز شده، از ره چنین و چنان نبوده و نیست با این‌که قاطبه خبرگان روزنامه‌نگاری دل‌نشانند و دوست‌داشتنی، ولی پرسش از تو دل برویی و دوست‌داشتنی بودن، روزی ایشان شد.
به گفته خودش از خانواده‌ای معمولی که چندان سواد غرایی نداشتند برخاست، ولی کنجکاوی و تشنگی ستودنی دانستن، از همان آغاز او را کوشا و جویا بارآورد. وقتی در بندرگز همه کاری در گستره فرهنگ کرد، تئاتر و چه و چه، همچنین کتاب‌های کتابخانه را پشت هم به پایان رساند و دید: من ماهیم نهنگم عمانم آرزوست؛ از محیط آنجا دیگر نمی‌توانست از آن بیشتر بیاموزد که به تهران
کوچ کرد.
می‌توانید به‌سادگی در اینترنت، گستره‌های کاریش را بنگرید. از بازگفت همه‌شان چشم می‌پوشم. اما عضویت هیات موسسان انجمن منتقدان تئاتر، عضویت انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی و دو سال ریاست آن، تهیه‌کنندگی چند برنامه برای تلویزیون، داوری جشنواره‌های مطبوعات و فیلم‌های کوتاه و دفاع‌مقدس، نماز، فجر و برلین از سوی انجمن منتقدان خانه سینما در کنار نویسندگی پرشمار مقاله‌ها و...
از آن جمله است.
ضمیمه چار دیواری