گفتو گو با جواد نکونام سرمربی موفق فولاد خوزستان درباره زندگی در اهواز و خیلی چیزهای دیگر
سال 1400 را فراموش نمیکنم
جواد نکونام یک استعداد بالقوه در مربیگری است. استعدادی که دارد کمکم بالفعل میشود. او از روزی که روی نیمکت نشست، تا امروز کارهای بزرگی کرده است. نکونام موفق شد بعد از 24 سال نساجی مازندران را به لیگبرتر بیاورد. سپس به فولاد رفت و با این تیم سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را به دست آورد. نکونام در سال 1400 هم موفقترین چهره ورزشی ایران بود، به این دلیل که در کمتر از 7 ماه موفق شد دو جام به دست بیاورد. او ابتدا فولاد را قهرمان جامحذفی کرد و سپس با این تیم به قهرمانی سوپرجام هم رسید. برای عملی کردن این دو ماموریت بزرگ، تیم او استقلال و پرسپولیس آماده را شکست داد. به مناسبت درخشش او و در آستانه سال جدید، گفتوگویی با این چهره داشتیم.
ممنون از شما. نظر لطفتان است. خدارا شکر به لحاظ فوتبالی همه چیز خوب پیش رفت. با فولاد به دو قهرمانی رسیدیم. ابتدا هفدهم مردادماه سال 1400 موفق شدیم در فینال جام حذفی استقلال را شکست دهیم و قهرمان جامحذفی شویم. در 18 بهمن در سوپر جام مقابل پرسپولیس قرار گرفتیم که در این مسابقه هم برنده شدیم و به دومین جام خود دست یافتیم. برای من سال 1400 فراموش نشدنی است. از زمانی که کار در لیگبرتر را به عنوان مربی شروع کردم، این دو جامی بود که به دست آوردم. خدا را شکر میکنم و جا دارد اینجا از بازیکنانم و از مجموعه فولاد تشکر کنم. همینطور از دستیارانم. هواداران فولاد هم با وجود تمام سختیها و مشکلات با تمام وجود کنار ما بودند و موفق شدیم در کنار هم این جامها را کسب کنیم. دوست دارم هر دو جام را تقدیم مردم خوزستان کنم.
آرزویی بوده که در سال 1400 به آن نرسیده باشید؟
به لحاظ شخصی نه ولی بزرگترین آرزوی من همیشه سلامتی مردم و همینطور حل مشکلات آنها بوده است. امیدوارم روزی از راه برسد که شاهد این مشکلات و سختیها نباشیم، به ویژه در خوزستان. همیشه به بازیکنانم گفتهام فراموش نکنید موفقیت شما و تیم میتواند لحظهای دل مردم را شاد میکند. بنابراین همه با تمام وجود به خاطر دل مردم بجنگید.
بزرگترین آرزوی شما در سال 1401 چه خواهد بود؟
اجازه بدهید از راه برسد، میگویم.(خنده) بعضی از دوستان من به شوخی میگویند آرزوهای تو سقف ندارد. زندگی شبیه به ماموریت است و با هر موفقیتی، یک ماموریت دیگر آغاز نمیشود. نمیتوانم بگویم فقط یک آرزو برای سال 1401 دارم. کلی ترین آرزوی من سلامتی خانواده و مردم ایران است. از ته دل آرزو میکنم مشکلات برای مردم به حداقل برسد. آرزوی فوتبالی هم زیاد دارم. آرزو دارم در هر مسابقه فولاد برنده باشد. ما در فروردین ماه رقابتهای لیگ قهرمانان را داریم. برای ما بسیار حیاتی و مهم خواهد بود. بعد دوباره به لیگ بازخواهیم گشت. دوباره برای فصل جدید آماده میشویم و همینطور ماموریت پشت ماموریت از راه میرسد.
شما به شدت کار میکنید و این را تمام اطرافیانتان میگویند. کی وقت میکنید به خانواده برسید؟
خوب شد این سوال را پرسیدید. باید از خانوادهام تشکر کنم، به ویژه از همسرم که همیشه با سختیها ساخته. من وقتی وارد عرصه مربیگری شدم، خودم را برای همه چیز آماده کردم. شما وقتی بازیکن هستید باید چیزهایی را که میگویند اجرا کنید ولی وقتی مربی هستید باید به همراه کمکهای خود یک برنامه برای تک تک بازیکنان بریزید. فوتبال هیچوقت توقف ندارد. باید هر روز بدون وقفه و حتی نسبت به دیروز، بهتر کار کنید. من معمولا از صبح تا شب درگیر کار تیم هستم. ظهر یک سری به خانه میزنم. معمولا ساعت 8،9 شب هم به خانه میروم و بیشتر زمانم را در کنار فرزندان و همسرم میگذرانم.
آرین و آرینه دو فرزند شما هستند که انگار فوتبال را دوست دارند.
بله، در خانواده ما همه فوتبالی هستند. پدرم شدید فوتبالی است. همینطور برادرانم. از وقتی که یادم میآید، همیشه در خانه ما تلویزیون روشن بود و فوتبال میدیدیم و درباره فوتبال حرف میزدیم. پدرم ما را برای بازیها با استادیوم میبرد و این جزو خاطرات بسیار خوب بچگی من است. الان هم بچههای من خیلی در فضای فوتبال هستند. آرین پسرم از سن کمتر فوتبال بازی میکرد. آرینه دخترم هم به فوتبال علاقه عجیبی دارد و وقتی بازی میکردم، توپ را شوت میکرد و میگفت نکونام، گل!
وقتی در خانه بازی میکنید شما برنده هستید یا بچهها؟
سعی میکنم بیشتر داور باشم چون اگر بازی کنم باید ببازم و من از باختن زیاد
خوشم نمیآید.(خنده)
حالا بچهها استقلالی هستند یا پرسپولیسی؟
کلا خانواده ما استقلالی هستند.
شما در خانه اهل آشپزی هم هستید؟
اگر وقت باشد آشپزی هم میکنم. وقتی در اوساسونا بازی میکردم تنها بودم و به خاطر همین مجبور شدم آشپزی را یاد بگیرم.
برای خانواده غذای اسپانیایی هم درست میکنید؟
من در اسپانیا هم که بودم، غذای ایرانی درست میکردم الان در ایران غذای اسپانیایی درست کنم؟(خنده)
برایمان از حس پدر بودن بگویید و اینکه دوست دارید آریان و آرینه چه کاره شوند؟
حس عجیب و غریبی است. هر مردی برای تکامل در زندگی باید پدر شود. من هم خوشحالم که دو فرزند دارم.وقتی کنار آنها هستم نمیفهمم زمان چطور میگذرد. برای هر پدری سالم بودن و موفق شدن فرزاندنش خیلی مهم است. الان که خیلی زود است بخواهم درباره آینده پسر و دخترم صحبت کنم.
درباره فرزندانتان روی چه موضوعی حساسیت دارید و روی آن سختگیری میکنید؟
احترام به بزرگتر. البته که همیشه این موضوع را رعایت میکنند چون از روزی که فهمیدند دوروبرشان چه خبر است، روی این موضوع تاکید داشتیم. همیشه به آنها میگویم اگر شما به کسی احترام نگذارید، وقتی بزرگ شوید توقع احترام از کسی نداشته باشید.
روی درس و مشق بچهها هم حساس هستید؟
شدیدا. همسرم هم خیلی حساس است. بچهها کاری جز درس خواندن ندارند.
روی نظم و انضباط داخل خانه چطور؟
بچهها اگر کار خودشان را از ابتدا انجام دهند و مسوولیتش را گردن پدر و مادر نیندازند، به مرور زمان در زندگی منظم خواهند بود. همه چیز باید سر جای خود باشد. به وقت تفریح تفریح. به وقت درس، درس خواندن و به وقتش باید به کارهای خودشان هم برسند و وسایلشان را مرتب کنند.
دوباره فوتبالی صحبت کنیم. سر وقت خاطراتتان برویم. بدترین خاطره فوتبالی جواد نکونام به کدام مسابقه برمیگردد؟
فقط مسابقه نبوده. روز درگذشت ناصر حجازی، منصور پورحیدری، رضا احدی، مهرداد میناوند، علی انصاریان و خیلی از چهرههای دیگر فوتبالی که بینمان نیستند، برایم تلخ بود و هست. چند شب خیلی بد فوتبالی هم یادم میآید. یکی بازی با عراق در جام ملتهای استرالیا که واقعا تلخ بود و نمیتوانم فیلم بازی را کامل ببینم. حق ما شکست نبود و آن مسابقه یکی از حسرتهای بزرگ زندگیام است. در مقدماتی 2014 هم دو باخت بد مقابل ازبکستان و لبنان داشتیم که خدا را شکر صعود به جامجهانی آن را شست و برد. بازی با بحرین در مقدماتی 2002 هم کلی خاطره بد یادم میآورد.
در مقدماتی 2014 یک گل شیرین به کره جنوبی زدید احتمالا جزو بهترین خاطراتتان باشد.
بله. بعد از 10 نفره شدن تیمملی، همه فکر میکردند بازنده باشیم. بازی مرگ و زندگی بود. کره جنوبی زیاد حمله میکرد و ما در لاک دفاعی بودیم. روی یک کرنر جلو کشیدم و آن گل را زدم. هنوز فیلمش را میبینم، حس بسیار خوبی به من دست میدهد. بازی برگشت با کره در اولسان هم فوقالعاده بود. به چشمم معجزه در فوتبال را دیدم. کره را بردیم و به عنوان تیم اول راهی جام جهانی شدیم، در حالی که تا دو سه ماه قبلش همه فکر میکردند ما حذف شده هستیم.
به لحاظ فوتبالی به چیزهایی رسیدید که چند دهه بعد شاید درباره آنها بیشتر صحبت شود. جواد نکونام شانس بازی مقابل ستارههای بزرگ فوتبال دنیا را در لالیگا به دست آورد. وقتی شما آنجا بودید، چه ستارههایی در رئال و بارسا بازی میکردند؟
بزرگترین آرزوی من حضور در لالیگا بود و بعد از جامجهانی 2006 این اتفاق افتاد. در اسپانیا ستارههای بزرگی حضور داشتند. بعدها هم بازیکنان بزرگی آمدند. اتوئو، بکام، روبینیو، رونالدینیو، رونالدو، مسی، رونالدو برزیلی، پویول، گوتی، ژاوی، اینیستا، مارسلو، روبرتو کارلوس، رائول، کاسیاس، دنی آلوز، نیستلروی، هیگواین، کاناوارو، ساویولا، سرخیو راموس، اوزیل، کاکا، بنزما، ژابی الفونسو، دکو، تیری هانری، زلاتان ابراهیموویچ، بوسکتس و... از جمله بازیکنانی بودند که در آن دوران حضور داشتند و من تجربه بازی مقابل آنها را به دست آوردم و همیشه از این بابت شکرگزار خداوند هستم.
مسی از ابتدای ورود شما به اسپانیا، ستاره بود؟
وقتی من به اوساسونا رفتم، روزهای اوج رونالدینیو بود. مسی در آن دوران جوان بود و هنوز ستاره بارسا نشده بود.
همیشه به پویول ارادت ویژهای دارید.
او یک کاپیتان واقعی بود. هم به لحاظ قدرت رهبری تیم و هم به لحاظ اخلاق و رفتارش. او همیشه با بازیکنان حریف بهترین رفتار را داشت. به تمام بازیکنان احترام میگذاشت و به همین دلیل نه تنها محبوب من که محبوب خیلیها بود.
صحبت خاصی در پایان مانده؟
سال جدید را به تمام مردم ایران تبریک میگویم. امیدوارم سال 1401 برای تمام مردم کشورم خوب باشد. گرانیها
از بین برود و مردم زندگی راحتی داشته باشند. شاید خیلیها فکر کنند این حرفها کلیشهای است ولی من از ته دلم آرزو میکنم روزی برسد که دیگر مردم اینقدر گرفتار نباشند.