خیر مقدم به بهار امسال و مولود امروز

خیر مقدم به بهار امسال و مولود امروز


بهار امسال با همه بیماری بلاگونه‌اش، باران رحمت زمین را فراگرفت. در این ایام تمام راه‌های گناه بسته شد و فرشته‌ها هلهله‌کنان فرود آمدند، شادمان و بی‌قرار کودک دل‌مان را در آغوش رحمت میزبان گذاشتیم. سپیده‌دمان و سحرگاهان لذت عبادت را چشیدیم.
از شانه‌های زمین یاس‌های سپید چون پیام‌های بشارت بالا رفتند و کاسه وجود تمام انسان‌ها لبریز بود.
سفره رحمت نیز با غروب و طلوع تعریف شد، بی‌نهایت عشق و مهربانی در دامان سفره‌های گسترده وسیع تکثیر و مهربانی و رحمت در دل‌ها تقسیم شد. مسجدها و محله‌ها و مردمش میزبان مهربانی بودند، شب‌هایش آمد و رفت. تربت، تسبیح و کلام وحی تمام وسایلی که این روزها بر سفره میزبانی‌اش فراهم شده بود. کمتر کسی یارای آن را داشت، پشت دیوار شب‌های رحمت و نور سپیده را اعلام کند. این روزها کمتر بغض ترکیده گلوی گلدان‌ها بر گوش کسی رسید. کمتر صدای گریه یتیمان و ضعف بیچارگان در شهر در کوچه در محله شنیده ‌شد.
امروز و این روزها قداست و مهربانی کوچه در کوچه، محله در محله و خانه به خانه تکثیر شد.
این روزها خورشید نورانی وحی هزار بار در دل‌ها درخشید. در سطرها آیه‌ها و حزب‌ها و سوره‌ها و با این روزها می‌شود فرداهای خوبی را ساخت.
 این روزها از دل هر مهمانی خورشیدی قد کشید، خداوند فرشتگانش را به هلهله فراخواند و هزاران بار میزبان فراخوان مهربانی و مهر و رحمت و عطوفت و بازگشت و توبه را در صفحه دل‌های مهمانان تکثیر کرد... و تیتر اول تمام صفحه‌ها: «ادعونی استجب لکم» بود. این روزها خیابان‌ها دست تکان ‌دادند. درختان در هیات بیرق‌های سبز با صدای دف باز به رقص برخاستند و ترانه مهربانی و رحمت بر سر  و روی شهر پاشیدند. این روزها دور از همه برج‌ها و باروها، کنگره‌ها و آهن‌ها، مسجدهای قدیمی نزدیک‌ترین فاصله تا آسمان شده بود، حرم‌ها حرمت‌شان حقظ شد، حریم حرم‌ها نگه داشته شد و سفر روحانی را تجربه کردند. دل‌ها درحوالی نجوای فرشتگان سیر ‌کردند. در حوالی دانه‌های سلوک قدم ‌گذاشتند و چشم‌ها چکه‌چکه در لذت کلمات توحیدی فرو چکیدند و دست‌ها شاخه شاخه از سروده‌های نیایش و استجابت شکوفه ‌ریختند.
امروز عاشقانگی و نیاز برابری و برادری در باغ نیایش گل کرده است و در معماری عبودیت و بندگی شکوفاست و چه مهمانی بزرگی وقتی با تمام اشتیاق در حریم میزبان داخل می‌شوی، آرامش عمیق تو را احاطه می‌کند و نور معنویت استجابت درگوشه و کنار موج می‌زند.
همه این آرامش مثال‌زدنی و این طراوت بی‌بدیل، نسیمی است که از پر قنداقه مولودی وزیدن گرفته است که او را کریم اهل بیت (ع) می‌نامند و سفره احسان او از همان روز تولد الی الابد، در پیشگاه خلق گسترده و مهیاست.
 امروز که پیشانی بر مُهر مِهر سپهر بندگی می‌نهیم، موسیقی استجابت را برای فردا هم بنوازیم که شاید از پسِ این روزها که هستیم، فردایی نباشد و دیگر نتوانیم از این شراب طهور بهره‌مند شویم.