نسخه Pdf

وقتی افسانه‌ها جان می‌گیرند

گفت‌و‌گو با عوامل سریال تاریخی «مستوران»

وقتی افسانه‌ها جان می‌گیرند

گذر همه ما به شکلی به دنیای قصه‌های افسانه‌ای خورده است، از همان روزها که مادربزرگ برای‌مان تعریف‌شان می‌کرد گرفته تا خیالی که هنوز هم هر‌از‌گاهی غرق‌مان می‌کند. تازگی اما این افسانه‌ها در قالب «مستوران» که از شبکه یک روی آنتن رفته، رنگ واقعیت به خود گرفته‌اند. این مجموعه به کارگردانی مسعود آب‌پرور و سیدجمال سیدحاتمی به تهیه‌کنندگی عطا پناهی در حدود 600 سال پیش می‌گذرد و داستان‌های کهن را با بیانی که امروز هم جذابیت خودش را دارد، روایت می‌کند. شروع پخش فصل اول این سریال که هر شب ساعت 22 و 15 دقیقه روی آنتن می‌رود، بهانه‌ای شد تا گفت‌وگویی با عوامل آن داشته باشیم و از جزئیات این داستان ادامه‌دار که در سه مقطع می‌گذرد، بیشتر بدانیم. ناگفته نماند که «مستوران» جزو آثار الف تلویزیون است و در آن به‌‌واسطه جلوه‌های ویژه محمد برادران، قرار است با سیمرغ افسانه‌ای هم روبه‌رو شوید. همچنین حمیدرضا آذرنگ، نازنین فراهانی، رویا میرعلمی، بیژن بنفشه‌خواه، الهام جعفرنژاد، عیسی یوسفی‌پور، رابعه اسکویی، صفا آقاجانی، مزدک رستمی و... هم برخی از بازیگران این سریال پرجمعیت هستند. در گزارش‌های بعدی حتما گفت‌و‌گوی تفصیلی ما را با بازیگران این مجموعه می‌خوانید.

یک اتفاق متفاوت در طراحی لباس 
ژاله زکی‌زاده، طراح لباس مستوران بیشتر از22 سال است که تار و پودهای بافته شده را به هم می‌دوزد و با طرح‌هایش به آنها جان می‌دهد. او در خلق لباس‌هایی که بار بخشی از قصه را در هر اثری به دوش می‌کشند و شخصیت‌ها را به شکلی کامل می‌کنند، ید طولایی دارد. از سریال «یوسف پیامبر» گرفته تا «شهرزاد»، «بانوی عمارت» و... .
 او درباره شکل‌دادن به لباس‌های این مجموعه به قاب کوچک گفت: می‌دانید قصه مستوران به حدود 600 سال پیش برمی‌گردد، مقطعی که حدودا به دوره صفوی و... نزدیک می‌شود. از آن زمان دیواره‌نگاری‌هایی داریم که از فرهنگ و اتفاقات آن سال‌ها می‌گویند. با این حال ما خیلی به آنها استناد نکردیم، چون داستان هم چندان مستند نیست. با این وجود فرم و شاید رنگ‌ها را هم تا حدی با استفاده از همان اندک منابع موجود گرفتیم، بنابراین بیشتر از نیمی از طرح‌ها و کارهایی که می‌بینید را با استفاده از ایده‌هایی که داشتیم خلق کردیم و به آنها شکل دادیم.
زکی‌زاده افزود: ما در این کار سعی کردیم تا المان‌هایی را لحاظ کنیم که علاوه بر رساندن بار زمانی قصه، هر‌کدام از شخصیت‌ها را به بهترین نحو به تصویر بکشند و به شکلی آنها را کامل کنند.
او در پاسخ به این‌که برای مستوران حدودا چند لباس طراحی شده، بیان کرد: هر کاراکتر ما در این کار حداقل هفت عدد لباس  دارد، البته شخصیت‌های اصلی را می‌گویم. در کل حدود هفت کاراکتر اصلی داشتیم و در مجموع در این بخش بیشتر از 50 طرح مختلف را می‌بینیم. در مورد هنرورها هم می‌توانم بگویم تقریبا طرح‌ها با بقیه موارد مختلفی که در آثار گوناگون دیده‎‌ایم، متفاوت است.   وی در آخر درباره وجه تمایز طراحی لباس در این سریال با باقی مجموعه‌های تاریخی گفت: من سعی کردم به کاراکترهایی که خیلی در داستان آنها را دوست دارم و اغلب منفی هستند، ویژگی‌هایی بدهم که شاید تا الان کمترکسی به آنها اهمیت داده است. مثل شخصیت جهاندخت، غزال و.... می‌توانم بگویم من ندیدم در جاهای دیگر چنین اتفاق و توجهی رخ داده باشد. حتی خودم هم در کارهای دیگرم آن را انجام نداده بودم. در واقع من از صفر آن شخصیت را خلق و طراحی کردم، این اتفاقی است که طرح‌ها را منحصر به فرد می‌کند و از همین جهت نقش زیادی در شکل دادن به شخصیت‌ها دارد. 

ششصد سال پیش را بازسازی کردیم!
مسعود آب‌پرور که او را با مجموعه‌های مثل «هوش سیاه»، «عملیات 125» و.. می‌شناسیم، در گفت‌و‌گویی که با او داشتیم با اشاره به گونه و فضای این سریال بیان کرد: مستوران به‌طور کلی یک مجموعه افسانه‌ای ــ خانوادگی است و برای این‌که در معماری، لباس و سایر جلوه‌های بصری کار یک توافق در بخش‌های مختلف وجود داشته باشد، از نظر زمانی حدود 600 سال پیش در نظر گرفته شده است. 
او درباره رسیدن به این زمان در قاب تصویر افزود: خیلی از موارد اصلی را خود متن در اختیار می‌گذارد. همچنین باید یادمان باشد ما در حال سامان دادن به کار تاریخی هستیم که قرار است انسان‌های همین امروز آن را ببینند. این‌که آیینه‌ای را در برابر 600 سال پیش بگذاری و بخواهی هر آنچه که بوده را دقیقا به تصویر بکشی، نشدنی است. 
در این بین بحث میزانسن، دیالوگ‌گویی و در کل ساختار فیلم به هر ترتیب تکلفی را به‌واسطه آن فضا و زمان ایجاد می‌کند، به همین دلیل ما آن دوران را بازی‌سازی می‌کنیم نه عینی‌سازی. 
آب‌پرور با بیان این‌که از میانه راه به مجموعه پیوست هم گفت: پیش‌بینی خودم این است که اگر از ابتدا همراه کار بودم، یک‌سری از اتفاقات را باید صورت می‌دادم. مثلا مراجعه به نقاشی‌های ایرانی، تأثیر گرفتن از آنها، استفاده کردن از قاب‌بندی‌ها و کادر‌بندی‌هایی که در مینیاتورها شاهد هستید. خوشبختانه لباس‌هایی که طراح محترم برای پروژه طراحی کرده بسیار شکیل، ایرانی و چشم‌نواز‌اند و در کنار این فضا، نور و رنگ فکر می‌کنم به کمک همکارانم تصاویر مطلوب و چشم‌نوازی را تقدیم مخاطب می‌کنیم. تحقیق روی جنبه‌های ایرانی روایت و تصویر اولین کاری بود که دلم می‌خواست  در این پروژه اتفاق بیفتد. 
او همچنین از جای خالی چنین قصه‌هایی در تلویزیون گفت و با اشاره به مسیری که مستوران برای اشاعه فرهنگ می‌تواند طی کند، گفت: من فکر می‌کنم اتفاقی که جایش در رسانه ملی خیلی خالی است، فرهنگ‌سازی است. این‌که شما فیلم یا سریالی را تولید کنید و چند بار از شبکه‌های مختلف آن را پخش کنید، اصلا موجب فرهنگسازی نمی‌شود. زمانی این اتفاق می‌افتد که آن کار بین مردم نفوذ کند. در همین مجموعه ما سیر و مسیری را داریم که قهرمان‌مان طی می‌کند تا فرزند گمشده‌اش را پیدا کند، این جریان مبتنی به تفکر شرقی و حتی ایرانی ــ اسلامی است. این‌که می‌گویند باید مراتبی را طی کنیم تا به کمال برسیم. همه اینها می‌تواند در قالب یک بازی، مرحله‌بندی و عرضه شود. 
این موارد اتفاقاتی‌اند که تأثیرات آن مجموعه و مضامینش را ماندگار می‌کند، بعد هم رفته رفته به فرهنگ تبدیل می‌شود. با این حال ما اغلب یک سریال یا اثر را می‌سازیم و بعد رهایش می‌کنیم اما «مستوران» به‌شدت این ظرفیت را دارد که تبدیل به یک اثر ماندگار شود و تا سال‌ها از یادمان نرود. 

جهاندخت یک انسان به تمام معناست
رویا میرعلمی در داستان مستوران نقش جهاندخت که می‌شود گفت شخصیت منفی قصه است را بازی می‌کند. گریم و لباس ویژه او هم هرچه بیشتر به شکل‌گیری این کاراکتر و رساندن فضایی که دارد کمک کرده است. با این حال تا امروز در تلویزیون خیلی کم او را در قالب یک نقش تاریخی دیده‌ایم، اتفاقی که البته در تئاتر به‌وفور برایش رخ داده و همین ماجرا تا حدی در ایفای نقش جهاندخت هم به یاری‌اش آمده است. 
او درباره جزئیات شخصیت جهاندخت در گفت‌و‌گو با قاب کوچک، بیان کرد: جهاندخت شاید در قصه نقش زن منفی ماجرا را داشته باشد اما من به او این‌طور نگاه نمی‌کنم و در مورد کارهایی که انجام می‌دهد به او حق می‌دهم. یعنی در برابر جهاندخت حق به جانب هستم و از او دفاع می‌کنم، چراکه در درون همه ما تمام این رفتارها مثل حسادت، رفاقت و هر چه بگویید، هست. حال بستگی به مدیریت هر کسی دارد که آنها را چطور کنترل کند و جهاندخت بخشی از وجودش را نمی‌تواند مدیریت کند و آن بیرون می‌زند. در ادامه همان بخش باعث می‌شود اتفاقاتی را در داستان رقم بزند. با این حال جهاندخت در جایی عاشق است، گاهی فارغ می‌شود، گاهی مهربان است و کاملا یک انسان به تمام معناست. جوری بازی کردم که بیننده هم به او حق بدهد، در واقع این نقش را کاملا حق به جانب ایفا کردم.
نزدیک شدن به شخصیتی که برای چند سده پیش است هم از موضوعاتی بود که میرعلمی در پاسخ به آن گفت: مهم‌ترین چیزی که وجود دارد، قصه‌پردازی است. در درجه اول برای من مهم نیست کار در چه فضایی رخ می‌دهد بلکه شخصیت و قصه‌ای که قرار است روایت شود، اهمیت دارد. در ادامه قصه را می‌خوانم، شخصیت را می‌شناسم و می‌گویم او قرار است در این فضا زندگی کند. بعد هم بحث‌های مختلف روان‌شناختی، جامعه‌شناسی، فضاسازی و ترکیب آن با نقش مطرح می‌شود. 
این بازیگر افزود: همچنین درست است که ما وارد یک فضای تاریخی خیلی دور می‌شویم اما نباید فراموش کنیم که آدم‌ها آدمند و زندگی‌ها هم همان زندگی هستند. اتفاقا ما باید مخاطب را با این نوع نگاه جذب کنیم. این ماجرا برای من خیلی مهم بود که زندگی در بازی‌ام جریان داشته باشد و مرا تبدیل به انسانی نکند که بیننده بگوید او چرا این طور حرف می‌زند و راه می‌رود؟! 
او در آخر درباره بازخوردی که مردم خواهند داشت، خاطرنشان کرد: مستوران در واقع ملودرامی است که لباس تاریخی تن کرده. همچنین در مستوران هیچ بحث ایدئولوژیک وجود ندارد و قصه یکسری آدم‌ها و زندگی‌هاست که به افسانه و تخیل و رویاپردازی‌ نویسنده گره خورده است، اتفاقی که آن را جذاب‌تر هم می‌کند و مخاطب را با خود همراه می‌کند.

فاطمه شهدوست - دبیر قاب کوچک
ضمیمه تپش