آثار پویانمایی قدیمی چون «مشاهیر بزرگ جهان» در گذشته به بچهها الگوهای خوبی ارائه میکردند
آن وقتها که هالیوود نبود!
قدیمترها، یعنی زمان بچگی ما، کارتونها تا این حد سانتیمانتال نبودند. پدیدههایی بودند شبیه اسباببازیهای ساده بچگیمان ، آن هم با دسترسی موقت. مثلا اگر ساعت پخش برنامه کودک توی کوچه مشغول بازی با بچهها بودیم یا مهمانی بودیم و در حال شیطنت، فرصت تماشای یک برنامه را برای مدتی طولانی از دست میدادیم. نه از تکرار خبری بود و نه تلوبیون و بقیه چیزها. یکبار بعد از شیلنگتخته انداختنها و آتشسوزاندنها، رسیدم به نیمههای انیمیشن «هلن کلر»؛ دختربچهای که نه میدید و نه میشنید اما یاد گرفت دنیا را کلی عوض کند. قهرمانهای کودکی ما از همینجاها شکل میگرفتند و راستش از شما چه پنهان شاید بخشی از همین مرض میل به کامل بودن در نسل ما از همین جا پیدا شد و با ما ماند. خلاصه که فکر کنم کلی طول کشید تا دوباره انیمیشن زندگی خانم کلر پخش شود و من با شوق معجزه داشتن یک معلم خوب و با پشتکار را تماشا کنم. حالا به بهانه تولد اثر پویانمایی هلن کلر ، رفتیم سراغ آن تا در کنارش این مورد را هم بررسی کنیم که بچهها این روزها بیشتر چه میبینند و چقدر با داستانهای واقعی و زندگینامهها در جهان پویانمایی ارتباط دارند.
این مجموعه اولین بار سال ۱۹۷۷ توسط شبکه خبری ژاپن (از زیرمجموعههای تیبیاس) منتشر شد و در سالهای کودکی ما یعنی دهه 60 به ایران هم آمد. این اثر با همکاری شبکه «امبیاس تیوی»، «گروه تیایسی» و «کادوکاوا هرالد پیکچرز» ساخته شد. هر قسمت از این کارتون از دو قسمت ۱۵ دقیقهای مجزا تشکیل شدهبود که هر کدام، به یک فرد مشهور اختصاص داشت. راوی داستانها در نسخه اصلی ژاپنی، ریوهی اوچیدا بود.
از برادران رایت گرفته تا گالیله و سقراط و سروانتس، همه جمع بودند و به بچهها گزینههای شخصیتی متفاوتی ارائه میکردند. این کارتون نوستالژیک تلاش کرد زندگی پر فراز و نشیب افرادی را که برای توسعه علم و فرهنگ در دنیا، کارهای شگرفی انجام دادند، با زبان طنز و رنگ و لعاب پویانمایی برای میلیونها کودک در سراسر جهان به تصویر بکشد. در انتهای هر بخش 10دقیقهای، معرفی کوتاهی از شخصیت مورد اشاره شده نیز در قالب گفتههای راوی کارتون، ارائه میشد که تکمیلی بود بر پیام کارتون. این اثر پویانمایی به نام انگلیسی world famous در اواخر قرن بیستم میلادی ساخته شد و در دهه 60 بارها از شبکههای سیما دوبله و پخش شد.
همه چیز در نهایت سادگی
نکته مهمی که در کارتون مشاهیر بزرگ جهان به چشم میخورد، پرهیز از گرافیک شلوغ و سنگین و ارائه دیالوگهایی سنگین است. این روش سبب شد اولا، کودکان به عنوان جامعه مخاطبان این کارتون، پیام هر بخش از داستان را با زبانی آسان و شیوا درک کنند و ثانیا پیام، فدای طراحی اثر نشود. با آن که گرافیک و طراحی معمولی در این پویانمایی صورت گرفت، نوع شخصیتپردازی طنزگونه و خندهدار شخصیتهای داستان به خصوص مورس و گالیله، کودک را به سمت مجموعه و دریافت محتوای دیالوگها جلب و جذب میکند.
شاید روی آوردن به استراتژی سادهسازی و روایت ساده، تاثیری بیشتر در کارتونهای دهه 60 داشت که مرتبط با دهههای آخر قرن بیستم بود. بهترین حالت برای انتقال اطلاعات مهم و آموزنده به کودکان، استفاده از رسانهای به نام پویانمایی است که میتواند در فضای طنز و تصویر و رنگ و جذابیت، مهمترین پیامها را به کودکان انتقال دهد.
یک نمونه ایرانی موفق
مرکز پویانمایی صبا در سال 83 زندگی مشاهیر بزرگ ایران را در قالب پویانمایی 33 قسمتی طراحی و تولید کرد. نویسندگی و کارگردانی این کار را فرخ یکدانه به عهده داشت و مجید نجفی، عماد خلیلی، صدرا... خزلی، هژیر قریب و میثم باقرمنش انیماتورهای موفق این مجموعه هستند. در «دانشمندان بزرگ» ایمان و امید دو برادرند که تفاوتهای بسیاری باهم دارند اما بزرگترین اشتراکشان این است که هردو دوست دارند در آینده دانشمند شوند. به همین دلیل به مطالعه زندگی دانشمندان بزرگ میپردازند.
در این مجموعه تلاش شده بچهها با زندگی بسیاری از بزرگان این مرز و بوم آشنا شوند و به ریشههای فرهنگی خود، باور بیشتری پیدا کنند. در طراحی شخصیتها و فضاهای این مجموعه از نگارگری ایرانی و نقاشی قهوهخانهای بهرهگیری شدهبود و در قالبی فانتزی با استفاده از طنز کلامی، برای گروه سنی کودک به تهیهکنندگی مؤسسه فرهنگی حور در مرکز پویانمایی صبا تولید شدهاست.
مجموعه پویانمایی دانشمندان بزرگ، موفق به شرکت و کسب جوائز متعددی از جشنوارههای گوناگونی چون جشنواره فیلم مستند و کتاب، جشنواره کتاب و رسانه، جشنواره هنرهای دیجیتال، جشنواره تولیدات تلویزیونی کشورهای اسلامی و جشنواره جامجم هم شد و همه این موفقیتها نشان داد بچههای دورههای مختلف هر قدر با هم فرق داشتهباشند، باز هم دوست دارند پای سرگذشت واقعی آدمهای بزرگ و موفق جهان بنشینند و از آنها الگو بگیرند. بچهها در کنار تماشای پویانماییهای خیالانگیز و پر رنگ و لعاب، به محتوا هم نیاز دارند و انتخبهایشان، این موضوع را به ما گوشزد میکند.
زینب مرتضاییفرد - روزنامهنگار