به جرم معلولیت

به جرم معلولیت

 تعدادشان زیاد است، سر که بچرخانیم، می‌بینیم یک فرد نابینا در متروی تهران فال می‌فروشد. فردی که از ناحیه پا معلول است زیر پل عابر پیاده خیابان حافظ ماسک می‌فروشد. یک نفر دیگر سوار بر ولیچر برای عبور از خیابان به مشکل خورده و نفر دیگر باعصای زیر بغل، چشم به پله‌های بی‌شمار اداره‌ای دوخته که قصد ورود به آن را دارد. همه‌ این افراد یک نقطه مشترک دارند، این که مهر معلولیت بر پیشانی‌شان خورده و بسیاری از آنها بیکارند. ارگانی هم آنها را استخدام نکرده و زیرساخت شهری برای عبور و مرور آنها مناسب نیست.

اینها مهم‌ترین مشکلات این قشر است. حال این که بسیاری از افراد دارای معلولیت در انتظار اجرایی شدن قانون حمایت از معلولان هستند. قانونی که حدود 18سال از عمر آن می‌گذرد و در بند15 آن عنوان شده دولت مکلف است حداقل 3درصد مجوزهای استخدامی رسمی، پیمانی و کارگری دستگاه‌های دولتی و عمومی را به جامعه معلولان اختصاص دهد. این در حالی است که بسیاری از دستگاه‌های دولتی از اجرایی کردن این قانون سر باز می‌زنند.
اگر فرد دارای معلولیتی در اداره‌ای استخدام شود، شرایط استخدامی از جمله پله، فضای مناسب برای پشت میز بودن و مسیر رفت و آمد مناسبی ندارد. همین نکته می‌تواند زندگی و کار را برای او سخت‌تر هم کند.
 بندهای دیگر قانون از مناسب‌سازی فضای آموزشی، تفریحی، بهداشتی  یا شهری برای افراد دارای معلولیت می‌گوید. با این حال اما در سطح شهر تعداد بسیاری از افراد دارای معلولیت از فضای مناسب بی‌بهره‌اند، بیشتر ساختمان‌ها آسانسور ندارند و پله‌های بلند و طولانی، عبور و مرور را برای آنها سخت می‌کند. عبور از خیابان و پیاده‌رو با وجود مبل‌ها و موانعی که بعضا در پیاده‌رو قرار دارد، سخت است. همه این موانع باعث شده افراد معلول در جامعه ایرانی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کنند.

لیلی تهرانی - روزنامه نگار