نسخه Pdf

خیال؛ آری یانه؟

خیال؛ آری یانه؟

با توجه به نظریه پیاژه نوجوانی که وارد مرحله تفکر عملیات صوری می‌شود، می‌تواند یک‌سری راه‌های فرضی متفاوت از واقعیت‌های موجود را در ذهن خود ترسیم کند و حتی گاهی واقعیات موجود در عالم هستی را نپذیرد. تفکر ایده‌آلی این نوجوان که به‌نوعی ریشه در رشد شناختی او و رسیدن به تفکر انتزاعی دارد به احساس شکاف عمیقی بین واقعیت‌های موجود و ایده‌آل‌های ذهن او منجر خواهد شد.

از طرفی ورود به فضای مجازی امکان انجام رفتار‌هایی را به نوجوان می‌دهد که ضرورتا در دنیای واقعی آنها جایی ندارد. مانند فرآیند نقش بازی  کردن که فرد با استفاده از مکانیسم همانندسازی (identication) دیالوگ‌ها و رفتار شخصیت مورد علاقه‌اش را الگو قرار می‌دهد و سعی در تطابق خود با آنها دارد و درواقع از طریق همانند‌سازی با شخصیت‌های برجسته احساس ارزشمندی می‌کند. به‌رغم همانند‌سازی با شخصیت‌های برجسته، مکانیسم دیگری که به‌وفور در بین افراد به‌خصوص نوجوانان می‌توان یافت: خیالپردازی Fantacy است. که به‌خودی‌خود به‌هیچ‌وجه بد نیست اما تا جایی که کیفیت هذیانی پیدا نکند و زندگی روانی نوجوان را تحت تاثیر قرار ندهد. نوجوان در خیالپردازی به‌نوعی فانتزی روی می‌آورد. فانتزی در واقع تصور موقعیتی است که امیال و اهداف فرد را آشکار می‌سازد. این موقعیت می‌تواند یک موقعیت غیرواقع‌بینانه و فضایی یا یک موقعیت واقعگرایانه باشد. به عقیده دانشمندان، یک فانتزی پیرامون آرزوهایی چندگانه و اغلب سرکوب شده شکل می‌گیرد و میل را به صورتی تغییر شکل یافته و از طریق فرآیندی دفاعی نمایش می‌دهد. تمایل سوژه به حفظ فاصله با آرزوی سرکوب شده و تجربه کردن آن به‌صورت همزمان، امکان تجربه‌ای چندگانه از فانتزی را فراهم می‌آورد. به‌عبارت دیگر زمانی که نوجوان در ارضای نیاز و آرزویش پدیده ناکامی را تجربه کند و محروم بماند، به این مکانیسم متوسل می‌شود. انگار که همه آرزوها و تمایلات ارضا نشده‌‌اش در عالمی که در ذهن خود ساخته، ارضا یا در حال برآورده‌شدن هستند. برای مثال نوعی بازی فکری که نوجوان خود را در نقشی مورد علاقه قرار داده و هیجان‌انگیز‌تر از قهرمان واقعی داستان، به انجام رفتاری می‌پردازد. در اهمیت خیال می‌توان گفت که اکثر اختراعات و ابداعات در اثر همین قوه تخیل و خیال به‌وجود آمدند اما نه به اندازه‌ای که به برداشت ذهنی نادرست و کاذب فرد از خود و جهان اطرافش منجر شود؛ چرا که آدلر، بنیانگذار مکتب روان‌شناسی فردی، در باب خیال‌انگاری معتقد است این برداشت‌های ذهنی فرد هستند که رفتار و شخصیت او را شکل می‌دهند. همان‌طور که ویهینگر معتقد است خیال‌ها، عقایدی هستند که وجود واقعی ندارند اما به‌گونه‌ای بر فرد اثر می‌گذارند، انگار که وجود دارند. بنابراین نباید تاحدی باشد که تماس نوجوان با واقعیت از دست برود.

فاطمه سلیمانی - کارشناس ارشد مشاوره
ضمیمه چار دیواری