نسخه Pdf

 عطر محرم در قاب داستان‌های پرخاطره

گذری به دو مجموعه ماندگار و پرخاطره

 عطر محرم در قاب داستان‌های پرخاطره

چه از مخاطبان همیشگی تلویزیون باشید چه هرازگاهی به آن سر بزنید، نمی‌شود محرم بیاید و یاد آن دو سریال معروف نیفتید؛ «مختارنامه» و «شب‌دهم»، دو مجموعه‌ای که اسم‌شان به این روزها گره خورده است و هنوز که هنوز است مخاطبان خودشان را دارند. اما این‌که چه چیزی این سریال‌ها را ماندگار کرده و حس‌و‌حال بازیگران آن از حضور در مجموعه‌هایی که به تعبیری مثل یک اتفاق نو بودند، از موضوعاتی است که در ادامه این گزارش آن را مرور کرده‌ایم.

ساختارمند مثل شب‌دهم
خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که یک بازیگر به دلیل کیفیت نقشش تا سال‌های سال با همان تصویر در ذهن‌ها باقی می‌ماند. این ماجرا در کنار وجهه جالب آن از نظر حک‌ شدن در یادها، گاهی دردسرهایی هم دارد. محمد فیلی که خیلی‌ها حالا او را با نقش شمر در مختارنامه به یاد می‌آورند، یکی از این بازیگران است. او که به گفته خودش تابه‌حال چنین نقش منفوری را بازی نکرده بود، می‌گوید بعد از حضور در این سریال با واکنش‌های بدی از مردم مواجه شده، آن‌قدر که خیلی‌ها با او برخوردهای تندی داشتند. او حتی در زمانی که برای اولین بار سریال پخش می‌شد جرات نمی‌کرد از خانه بیرون برود چون در تعزیه دیده بود که واکنش مردم چگونه است. این داستان به حدی بود که حتی یک بار راننده تاکسی هم او را از ماشین پیاده می‌کند و می‌گوید: «اگر پیاده نشوی مردم ماشینم را داغان می‌کنند!»
فحش‌شنیدن‌ها و نگاه‌های سنگین و پرخشم هم که بماند؛ اتفاقی که فیلی همیشه می‌گوید دلش از آنها پر است و هیچ‌وقت فراموشش نمی‌کند. 
او خاطره جالبی هم از کربلارفتنش دارد؛ اتفاقی که همیشه درباره‌اش این‌طور بیان می‌کند: «سفر به کربلا برایم پر از خاطره بود. برای اولین بار به کربلا می‌رفتم و خوشبختانه هتل‌مان با حرم فاصله کمی داشت. جالب این‌که آنجا صحنه‌های بازی‌ام در سریال مختارنامه پخش می‌شد و شایعه شده بود شمر اینجاست! روز اول برای زیارت به حرم رفتم، گفتند نرو، دم در عده‌ای جمع شده‌اند و ممکن است تو را بزنند. گفتم آقا مرا طلبیده و مگر می‌شود نروم و اتفاقی برایم بیفتد. از پله‌های هتل که پایین آمدم دیدم جمعیت 25 - 20 نفره‌ای آدم ایستاده. گفتم یا امام‌حسین(ع) اینها سمت من نیایند! وقتی بیرون رفتم همه به سمت من آمدند و من جرات برگشت نداشتم اما فهمیدم همه از صبح منتظر بودند تا با من عکس بگیرند و با تک‌تک‌شان هم عکس گرفتم.»
یاری از امام‌حسین(ع)
این بازیگر که خودش هم از بازی‌کردن نقش شمر در ابتدا عاجز بود، ایفای آن را مرهون کمک امام‌حسین(ع) می‌داند و دراین‌باره در گفت‌و‌گویی بیان می‌کند: «از کودکی از شمر بدم می‌آمد و با این نقش مشکل داشتم؛ به‌خصوص بخش کربلا که امام حسین(ع)‌ابوالفضل(ع) و امام‌حسین(ع) و همه هستند و من باید نسق‌گیری کنم. این صحنه‌ها تأثیر بدی رویم داشت و آسیب می‌دیدم، مخصوصا زمانی که آن‌ور شط ایستاده‌ام و امام حسین(ع)‌ابوالفضل(ع) آمده آب ببرد. صدها میلیون برابر نهری که بوده، مردم تابه‌حال برای امام حسین(ع)‌عباس(ع) اشک ریخته‌اند، حالا من چه کاره‌ام؟! بعضی جاها به آقا اباعبدا...(ع) غر می‌زدم و می‌گفتم من نمی‌توانم، خودت مرا هدایت کن، پیکر مرا هل بده تا بتوانم جلو بروم وگرنه نمی‌توانم.»
با همه اینها اگر از او بپرسید که بازهم حاضر است نقش شمر را بازی کند، فیلی پاسخ می‌دهد: «بله، این بار از همان ابتدا با اراده آهنین برای بازی این نقش می‌روم. حالا ضعف‌های خودم را متوجه شده‌ام و نسخه بهتری از شمر را ارائه می‌کنم.»  ناگفته نماند همه واکنش‌هایی که نسبت به نقش فیلی وجود داشته نشان می‌دهد این بازیگر در ایفای نقشش موفق عمل کرده است. جریانی که با گذشت سال‌ها از آن به گفته این بازیگر بعد از هر بار بازپخش مختارنامه تا حدی او را گرفتار می‌کند و بازهم با واکنش‌هایی از طرف مردم روبه‌رو می‌شود که همان حس‌و‌حال سری اول پخش را نسبت به او نشان می‌دهند.

ساختارمند مثل شب‌دهم
علاوه‌ بر مختارنامه یکی دیگر از مجموعه‌هایی که تا نام محرم می‌آید خیلی‌ها یاد آن می‌افتند، سریال شب دهم است که از نقد و شرح آن بسیار خواندید و شنیدید. پس ما هم دیگر بیشتر از شیوه روایت جذاب آن در کنار متن و بازیگردانی‌اش نمی‌گوییم و آن را به صحبت‌های محمود پاک‌نیت ارجاع می‌دهیم. این بازیگر که عاشق سکانس کشتن آتش تقی‌پور و سکانس پایانی شب دهم است، فیلمنامه را از اولین موارد موفقیت این اثر می‌داند و بیان می‌کند: «علاوه‌بر متن و کارگردانی عوامل این مجموعه از زمان و برنامه‌ریزی خوبی برای ضبط برخوردار بودند و این خود به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های تولید، باعث افزایش کیفیت و جذب مخاطبان سریال شد. بر همین اساس زمانی که فتحی درخصوص بازی در این مجموعه به من پیشنهاد داد به دلیل فیلمنامه کامل و کارگردانی بی‌عیب و نقص آن را با کمال میل پذیرفتم و از ابتدای کار هم شکی درخصوص کیفیت و پذیرفتن اثر از نگاه مخاطبان نداشتم.»
همه اینها یعنی مردم و مخاطبان تلویزیون تشنه روایت روزهایی هستند که هیچ‌گاه از یاد نمی‌رود و غم آن  همیشه زنده است؛ روایتی که باکیفیت بیان شود و مثل این دو مجموعه که از آنها گفتیم بعد از چنددهمین بازپخشش هنوز متقاضی برای پخش مجدد داشته باشد.